چهره های انقلاب اسلامی و سینما

نویسنده
یوسف محمدی

» روایت

از فردای پیروز انقلاب ۱۳۵۷ ، یکی از وظایف دستگاه دولتی متولی فرهنگ ساخت و حمایت از تولیدات سینمایی با موضوع انقلاب بوده است. با این همه تا سال‌های طولانی کسی جرئت نمایش شخصیت‌های “ انقلاب اسلامی” و بویژه روحانیون رادر تلویزیون و سینما نداشت.

نخستین تصویرهای این چنینی مربوط به زندگی سیدحسن مدرس نماینده‌ی دوره‌ی سوم مجلس شورای ملی و مرگ او بود. ساخت فیلمی از مبارزات اندزگواز اعضای گروه فدائیان اسلام که شخصی روحانی بود، البته بدون نشان دان لباس روحانی او در نخستین سال‌های انقلاب ممکن شد. پیشتر نیز البته تلاش‌هایی برای نشان دادن شخصیت‌های روحانی در سینما صورت گرفته بود.

پرداختن به سوژه‌ی روحانی‌نماها و روحانیت راستین رد سال ۱۳۶۴ نخستین تجربه‌ی یک بازیگر حرفه‌ای در نقش یک روحانی بود.

مهدی فخیم زاده بازیگر و کارگردان “پشما لو ” ساز سینمای پیش ا زانقلاب بود که در نقش یک روحانی انقلابی در میانه‌ی انقلاب ۱۳۵۷ ظاهر شد. حسن مطرب برای دزدی وارد خانه ای می شود. در خانه مجاور روحانی ای به نام توحید مشغول سخنرانی علیه شاه است. فخیم زاده با بازی در دو نقش همزمان در این فیلم در کنار ارائه‌ی یکی از بهترین نقش‌های سیمایی‌اش، تجربه‌ای بکر در سینمای پس از انقلاب را در فیلم تشریفات پیش روی دیگر همکاران خود می‌گذارد.

پس از آن گاه و بی‌گاه به بهانه‌ی ساخت سریال‌های تاریخی و مذهبی چهره‌ی برخی روحانیون تاریخ معاصر همچون محمود کاشانی و یا سعیدی و دیگران در برش‌هایی از تاریخ معاصر دیده می‌شود. اما این مساله محدود به شخصیت‌‌هایی تا این اندازه دور از دست از تاریخ معاصر می‌شود.

در این سال‌ها صحبت از ساخت فیلمی بر اساس زندگی آیت الله طالقانی در پی عدم توافق با خانواده‌ی متشت الافکار ایشان ، مرتضی مطهری، بهشتی ، محمدعلی رجایی، محمد جواد باهنر و… ناکام مانده است.

 

این مساله البته درباره‌ی شخصیت‌های سیاسی و نظامی همچون باکری ، آوینی، همت، چمران و… سیار دیده شده است.

در این سال‌ها فیلم‌های گوناگونی بر اساس تصاویر آرشیوی درباره‌ی این شخصیت‌ها تدوین شده است. یکی از آخرین این تلاش‌ها فرزند ملت بود که در دوره ی دولت دهم (احمدی‌نژاد) صورت گرفت که با مخالفت خانواده‌ی او همراه شد.

اما از شخصیت‌های سیاسی وقتی به بالاتر را نگاه می‌کنیم، بازسازی داستان ترور مفتح، مطهری و… در فرازهای کوتاهی از فیلم وسیریال‌های مناسبتی با بهره‌گیری از بدل کار در موادر اندکی مشاهده شده اما به نظر می‌رسد تا نشان داده شدن زندگی اعضای عالی رتبه‌ی شورای انقلاب یا دیگر روحاینون تزار اول روی پرده‌ی عریض راه درازی باقی باشد.

 

ریشه ها

با ظهور اسلام در شبهه جزیره عربستان هنر نقاشی (حجاری) و مجسمه سازی یکی از مهم‌ترین ارکان هنرهای هفت‌گانه امروز بود. اما این هنرها در قلمروهای اسلامی رشد نکرند. هنوز هم میان کارشناس‌های اسلامی و اسلام پژوهان دلیلی بر حرمت نقاشی یا مسجه سازی ارائه نشده است.

کلینی در کتاب اصول کافی با چند واسطه از امام ششم شیعیان حکمی شرعی را بازگو می‌کند که فقطا سنتی شیعه از آن استنباط حرمت نقاشی و مجسمه سازی را بیرون آورده‌اند:

“هرکس مجسمه‌ای بتراشد روز قیامت او را مجبور می‌کنند که در آن روح بدمد”.[1]

این حرمت نقاشی البته مانع از آن نشده است که مسلمانان همواره تصاویری شبیه به آن‌چه از بزرگان دینی خود در ذهن دارند، را بر کاغذ بکشند.

برای هزار و صد و پنجاه سال با اختلاف‌های فراوان نقاشی در کشورهای اسلامی مکروه و حرام پنداشته می‌شد اما وجود داشت. با ورود نخستین دوربین‌های عکاسی ، قاسم میرزا و رضا عکاس‌باشی دربار ناصری به فاصله سه سال از ظهور هنر عکاسی و ورود نختستین دوربین‌های عکاسی به ایران نخستین تصاویر را از علمای وقت شیعه در ایران برداشته‌اند. تصویر میرزای شیرازی بزرگ در نجف از نخستین تصاویر برجای مانده از علمای شیعه در زمان خود است. تا سال‌ها طلاب جوان و مراجع تقلید مقابل دوربین عکاس‌های گوناگون زشت گرفته و مژه نزدند تا تصویری از آنان بر صفحه نقره‌ای نقش ببندد. اما این درحالی است که تاریخچه کاملی از نخستین تصاویر متحرک از روحانیون ثبت نشده است.

امروزه که سینمای دیجیتال دنیا را درنوردیده است. هستند مراجع تقلیدی که با عکاسی میانه‌ی خوبی ندارد. آیت الله علی سیستانی در نجف ، تنها دوبار به عکاس‌ها اجازه تصویربرداری از خود را داده است، اما هنوز فیلمی از او منتشر نشده و چند فریمی که به او منسوب است بارها از سوی دفترش مورد تردید قرار گرفته است.

با گشترش دنیای تصاویر متحرک در قرن بیستم، نشان دادن تصویر چهره‌ی شخصیت‌های تاریخی اسلام در فیلم و سینما همواره یکی از موضوعات بر برانگیز و اختلافی میان مسلمانان بوده است. مصطفا عقاد کراگردان نخستین فیلمی که به موضوع ظهور اسلامی پرداخت، برای ساخت این فیلم به ناچار از علمای الاظهر در جهان سنی و علمای بیروت در جهان شیعی کسب تکلیف. سه دهه پس از ساخته شدن این فیلم و محکومیت گسترده از سوی علمای مسلمان درباره‌ی این موضوع، او در بمب‌گذاری هتلی در امان پایخت اردن کشته شد. عملیاتی که به القاعده نسبت داده شد و تا امروز اتفاق کشته شدن این کارگردان در این حادثه را به یک ابهام و معمای حل نشده تبدیل کرده است.

 

 

مرتضی مطهری وارد معمای شاه

محمدرضا ورزی کارگردان سریال ۵۰ قسمتی معمای شاه، نخستین کارگردانی بود که به طور جدی به زندگی یکی از رهبران انقلاب ۵۷ یعنی مرتضی مطهری پرداخته است. انتخاب بازیگر برای نقش مطهری یکی از دشوارترین انتخاب نقش‌ها در تاریخ سینما و تلوزیزون به شمار می‌رود. گفته شده که خانواده‌ی مطهری باید با زندگی و شخصیت اصلی فیلم آشنا باشند.

به این ترتیب کارگردان مجبور به انجام تغییراتی برای پررنگ کردن نقش مرتضی مطهری در این سریال هرچند به قمیت کاستن از سکانس‌های مربوط به رضا شاه، شد!

یکی دیگر از پروژه‌های سینمایی ایران که شخصت‌های دینی و انقلابی معاصر ایران می‌پردازد فرزند صبح است که به دوران کودکی آیت الله خمینی مربوط است. این فیلم با توجه به موضوع حساس و ویژه‌ای که دارد، برای کارگردان در حکم کار در میان مین توجه رسانه‌ها و افکار عمومی و خصوصی بود.

بسیاری از محافظه‌کاران به انتخاب بازیگر برای نقش‌های فرزند آیت الله خمینی ، نقش میان سالی خود او که قرار بود که جمشید هاشمی پور داده شود، انتخاب نقش هدیه تهرانی برای دایه خمینی با موجی منفی در این فضا همراه شد.

در این فیلم دو بازیگر نقش کودکی آیت الله خمینی را برعهده داشتند. بازیگر نقش کودکی آیت الله خمینی آرمان ایرانپور بود و بازیگر نقش میان‌سالی خمینی عبدالرضا اکبری بودند. انتخاب بازیگرانی همچون سعید کنگرانی نیز در این پروژه بسیار پر جنجال آفرین شد. با وجود همه‌ی این مخالفت‌ها اما فیلم افخمی ساخته و در نهایت نیز به دلیل همین اختلاف نظرها از پروژه کنار گذاشته شد.

دشواری نشان دان شخصیت‌های انقلابی آمیخته‌ای از احساس مذهبی و حاشیه‌هایی است که ممکن است بر متن کار غلبه کند. باری در سینمایی که نقش امامان شیعه، فرزندان آن‌ها و دیگران به راحتی در فیلم‌ها نمایش داده می‌شود، فرا رفتن از بازسازی فضا، می‌تواند جذاب تر شده داستانی که قصد روایت‌اش را دارند کنم شایانی کند. این روزها با مشخص نبودن ضوابط ورود به شخصیت‌های انقلاب ۵۷ دست کارگردان و نویسنده برای شکل دادن یه رمنس انقلاب بسته است. و این مساله خود به یکی از محدودیت‌های قصه گویی بدل شده است.

زیرنویس

[1] 1- کافی،ج ۶، ص ۵۲۷، باب تزویق بیوت «نقاشی خانه ها»،ح ۴.