من عاشق ایرانم

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

http://houshangassadi.com/home/jeld-farsi/

امرداد ماه ۱۳۹۱ به دومین هفته اش می رسد وبه فرمایش آیت اله خامنه ای: “کشوردرحال پیشرفت است وهیچ بن بست و مشکل برطرف نشدنی در حرکت رو به جلو ملت ایران وجود ندارد.” وروزنامه ملت بردوتا ازاین “مشکل “ها دست می گذارد: “اقتصادی از درون و تحریم های بین المللی از بیرون “.

یکی ازاین مشکلات راامام جمعه مشهددرچشم برهم زدنی برطرف می کند. آیت اله حاج آقا احمدعلم الهدی رخت ملکه ماری آنتوانت می پوشدوبه کمک سلطان خامنه ای می آِید که می خواهد جمعیت کشور را به ۲۰۰ میلیون نفر برساند و لشکری فراهم سازد که ۳۲ سال بعد به ابتکار فرمانده سپاه قزوین از آلمان می‌رسد و راه ظهور امام زمان را باز می‌کند.

علی سعیدی-نماینده رهبر فرزانه- درسپاه پاسداران وقت را مغتنم می شمارد و ازوظیفه ملت و ماموریت تا کنون ناگفته سپاه پرده بر می دارد: “ظهور امام زمان بر دوش رهبری و ملت ایران است. منطقه‌ خاورمیانه مرکز پشتیبانی ظهور امام زمان است و کانون بیداری است و محور هدایت آن رهبری مقام معظم رهبری در ایران است. سپاه پاسداران یکی از ابزارهای زمینه‌ساز ظهور امام زمان در عرصه‌ بیداری منطقه‌ای و بین‌المللی است ونیروی قدس سپاه نقش اول رادراین زمینه ایفا می‌کند.”

البته هنوزمعلوم نیست که حمله تروریستی اسفند گذشته در دهلی که حالا پلیس هند می گوید مسئولش سپاه پاسداران بوده، جزوعملیاتی است که باید زمینه سازظهورامام زمان بشودیانه.
 اما در چنین فضای آخرالزمانی، علت تحریم های بین المللی را آبنوش فرمانده سپاه قزوین تحلیل می کند: “تمام تحریم‌های کشورها علیه ما به علت انتظار ما برای ظهور امام زمان (عج) است. اینکه جهان در مقابل ماست نشان دهنده اقتدار و عظمت کشور است. امروز ۱+۵ یعنی کفر جهانی و استکبار و در مقابل این کفر کشور ما قرار دارد و این نشان دهنده عظمت و قدرت ایران است.”

علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ای که گاهی هم حرف حساب می زند، ظاهرا از ظهور امام زمان بی خبرمانده که هدف از تحریم ها را تحت فشار قرار دادن مردم ایران می داند تا “بپا خیزند و دولت را سرنگون کنند.” روزنامه ملت ما هم از مسیر دیگر به همین نتیجه می رسدو نسبت به “احتمال فروپاشی جمهوری اسلامی بر اثر جنگ قدرت و افزایش نارضایتی های عمومی” هشدار می دهد.

مشکل خارجی که به گردن امام زمان افتاد، حل مشکل اقتصادی مثل آب خوردن است. لیوان هم دست امام جمعه مشهد: “اگرمرغ دردسترس نیست آن رابایک ماده پروتئینی دیگرجایگزین کنید. مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته است. جو را از افغانستان وارد کنید وکارشناسان خوراک ابتکار کنند و برای خوراک مرغ چاره دیگری بیندیشند.”

روزهائی است که لئونا پانته وزیردفاع آمریکامی گوید: “حمله به حلب میخ آخربه تابوت رژیم بشاراسد”است ومقام‌های جمهوری اسلامی یکایک اعتراف می کنند:بعدازاسد نوبت ماست.

“نظام” هرروزبیشتر سرنوشت تهران را به دمشق پیوند می زند، ووزیر خارجه اش حکم نهائی راصادرمی کند: “تغییرحکومت سوریه خیالی باطل وموهوم است.” جمهوری اسلامی به ترکیه هشدار می دهد که هرگونه حمله به خاک سوریه قرارداد مشترک دفاعی ایران و سوریه را وارد مرحله اجرایی می کندو با پاسخ تند ایران مواجه خواهد شد.

تانوبت “اجرایی شدن” دفاع ازسوریه برسد، نیروی انتظامی برای برخورد با “تظاهر به روزه خواری” به “کوهستان” یورش می برد، وبلاگرهای تبریزرا به جرم “هموارسازی ارتباطات غیرمجاز” بطور فله ای بازداشت و طناب دار برای یک زندانی دهه شصت آماده می کنند. برای انجام طرح خامنه ای وپیش بردن “اقتصاد مقاومتی”- یعنی اقتصاد جنگی- قرارگاه جنگ های نامنظم تاسیس می شود.

قانونی کردن انتصاب غلام خانه زادی تحت عنوان نخست وزیر بجای انتخاب رئیس جمهوردر مجلس کلید می خورد.یک نماینده صد درصدمستقل هم رک و راست می گوید: “هدف تحقق مطالبات خامنه‌ای” است.علی لاریجانی- یکی از دو رقیب جدی غلام خانه زادی رهبر- در کارپیشبرد تبدیل “نظام ریاستی” به “نظام پارلمانی” است وظاهرا هم کاری به گشایش پرونده “زمین خواری” این برادرش، جواد در دستگاه قضائی آن برادرش، صادق ندارد.

این تنها برادران لاریجانی نیستند که بی وقفه بن بست ها را می گشایند و مشکلات رابر طرف می کنند. در راس همه “رهبر فرزانه” حالا که نفت ایران را بقول رئیس جمهور سابقا محبوبش “با پررویی” تحریم کرده اند، یادش آمده که فروش نفت اعتیاد است و بفکر بستن چاههای نفت افتاده است.

یکی ازسردارانش که از مقاطعه کاری سپاه به وزارت نفت رسید وبرای کمپانی های جهانی بنام “رستم” و در هیات “دن کیشوت” ظاهر شد، به معاونش برای مقابله با تحریم‌های بین‌المللی “دستورات جدیدی” می دهد: تولید بومی کالاهای مورد نیاز در صنایع پتروشیمی و نفت.

حامد قادرمزی “نماینده” قروه و دهگلان در مجلس در باره “بحران گندم” هشدار می دهد و لابد منتظر می ماند کسی این مشکل را بر طرف سازد.

موسی الرضا ثروتی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، به فردی اشاره می کند که ۱۵ تن طلاخریداری کرده است. این فرد که قطعا جزو “یک میلیون کارگر در آستانه بیکاری” نیست، اما لحن مسئولان شامل حالش می شود: “همین است که هست.”

رییس کل بانک مرکزی ازحذف مسافران غیرزیارتی از دریافت‌ ارزدولتی خبرمی دهد که سبب سالانه “پنج میلیارد دلار” صرفه‌جویی ارزی می شود و تازه ملت می فهمند حمله هفته گذشته رئیس بنیاد شهید مقدمه چه کاری بوده است. احتمالا بعداروشن خواهد شد بامشارکت حجت الاسلام رحیمیان برای این رقم ناچیز چه چاهی کنده اند.

جدال بر سر سرنوشت “قاضی جوان، شجاع ومحبوب” رهبر هنوز ادامه دارد. در حالی که دیوان عدالت اداری حکم به برکناری سعید مرتضوی از ریاست سازمان تامین اجتماعی داده است، معاون اول رییس جمهوری می گوید که قاتل بزرگ مطبوعات همچنان سر پست خود باقی می ماند. احمد توکلی هم تهدید کرده که در صورت حضور مرتضوی بر سر کار خود، وزیر برکنار می شود.

احمد توکلی، در جنگ بی امان گرگها گریبان سعیدمرتضوی رها نمی کندومحسن رضائی که روزگاری باید پاسخگوی نقشش درادامه جنگ با عراق، کشته شدن هزاران نفروویرانی بخش مهمی از کشور باشد، در قد وقامت متخصص مسائل مربوط به سوریه و آمریکا ظاهر می شود.

جهان چشم به حلب دوخته است که درمعرض کشتار هولناک دیگری است. سخن از بمباران مردم بیگناه توسط جنگنده های میگ ۲۳ و میگ ۱۲ روسی می رود.عبدالباسط سیدا رئیس شورای ملی سوریه از رژیم “خون آشام” اسد به محافل بین المللی شکایت می برد.

خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس در سفری غیررسمی به ترکیه با اردوغان، نخست‌وزیر این کشور درباره تحولات کنونی سوریه بحث و گفت‌وگو می کند.

رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه می گوید: “اسد و دایره نزدیکانش در حال ترک قدرت هستند و سوریه خود را برای دورانی جدید آماده می‌کند”.

مخالفان بشار اسد دولت انتقالی تشکیل می‌دهند. گروه‌های مختلف اپوزیسیون سوریه در قاهره گرد می آیند وتوافق می کنند که هیثم المالح، حقوقدان و فعال حقوق بشر سوری، مامور تشکیل کابینه دولت انتقالی شود. رویترز از ایجاد پایگاه سری مشترک ترکیه، عربستان و قطر برای کمک به مخالفان سوری خبر می دهد.

وزیر امورخارجه “نظام” دست اتحاد باهمتایش را درتهران سخت می فشارد. سعید جلیلی دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی در دیدار با عمر غلاونجی قائم مقام نخست وزیر سوریه، بر “پشتیبانی بیش از پیش” تهران از دمشق تاکید می کند.

محسن رضائی علت این “پشتیبانی” را در روزنامه اش “ملت ما” و در مصاحبه تلویزیونی اش فاش می گوید: “برای حمله به ایران قصد دارند مساله سوریه را حل کنند. چون تا زمانی که سوریه و حزب الله باشد، حمله به ایران سخت است. آنها به دنبال این هستند که وقتی سوریه سقوط کرد، حزب الله ضعیف شود و موشک های که می تواند از ۷۰ کیلومتری تل آویو را بزند، خنثی شود، خودشان را به عراق برسانند و در دولت عراق تحولاتی به وجود بیاورند و در نهایت ایران را از سمت خلیج فارس و عراق تحت تاثیر قرار دهند. اما قبل از آن، تحریم های اقتصادی را برای تضعیف ایران در داخل شروع کرده اند.”

مسیر تهران از دمشق می گذردو شمشیر دموکلس حمله با تحریم هاپیوند دارد و همه حلقه ها به سر حلقه مساله اتمی می رسد.

علی اکبر ولایتی، یارغار دیرسال رهبر جمهوری اسلامی که نامزد نخست وزیری بجای میر حسین موسوی بودو حالا هم محتمل ترین فرد برای این سمت در “سیستم پارلمانی” است، می گوید: “مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ تا دستیابی به «نتیجه مثبت و سازنده» ادامه خواهد داشت.”

علی اکبر صالحی برای ادامه مذاکرات هسته ای شرط می گذارد: “ابتدا باید حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شود، و سپس به رفع نگرانی های گروه ۱+۵ پرداخته شود.” وآمریکا آب پاکی روی دست همه می ریزد: “هنوز تصمیمی درباره ادامه مذاکرات اتمی با ایران گرفته نشده است.”

رضا تقی زاده-ـ تحلیل گر سیاسی-ـ دست روی مرکز موضوع می گذارد: “ شکست  دیپلماسی  اتمی.”

طرفین میز مذاکره به دیپلماسی جنگ روی آورده اند. محمود بهمنی، رئیس‌کل بانک مرکزی ایران، می گوید: “تحریم کمتر از جنگ نظامی نیست.” یک سایت فارسی زبان می نویسد:” رهبر جمهوری اسلامی بصورت غیر مستقیم فرمان اقتصاد جنگی را صادر کرده است.”

روزنامه ملت ما هدف “جریان برانداز آمریکایی” را “اعمال فشار بیشتر با هدف افزایش نارضایتی عمومی تا روز فروپاشی نظام” ارزیابی می کند.

حمیدرضا ترقی از اعضای ارشد موتلفه اسلامی “هدف ظاهری غرب از تحریم اقتصادی را، تغییر رفتار جمهوری اسلامی” می داندو می نویسد: “فشارها برای این است که مردم را به ستوه بیاورند، مردم را دچار مشکلات کنند تا از نظام جمهوری اسلامی جدا شوند.”

آمریکا و متحدانش افکار عمومی را برای “روز حادثه” آماده می کنند. وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود پیرامون وضعیت تروریسم در جهان بار دیگر جمهوری اسلامی را مدافع اصلی گروه‌های تروریستی در منطقه می خواند.

مذاکره‌کنندگان در کنگره ایالات متحده خبرمی دهند که قصد دارند تا پیش از جمعه هفته آینده، کار بر روی تصویب تحریم‌های جدید علیه “نظام” را به پایان برسانند. هدف کاهش بیشتر درآمد های نفتی جمهوری اسلامی است.

وزیر دفاع آمریکا برای مذاکره در باره “سوریه و ایران” به منطقه می آید. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، پیش ازملاقات با او در تلویزیون حاضر می شود تا بگوید:“ایران می خواهد ما را نابود کند؛ ما نمی گذاریم این اتفاق رخ دهد.”

“لئون پانه تا” وزیر دفاع امریکا، بعد از این دیدار برای چندمین بار تکرار می کند: “تمام گزینه ها از جمله استفاده از نیروی نظامی، برای جلوگیری ازدستیابی ایران به سلاح هسته ای روی میز است. اگر ایران به تولید سلاح اتمی ادامه دهد، گزینه هایی وجود دارد که قابل عملی شدن است تا ایران، اتمی نشود.”

خانمها! آقایان!

در نیمه دوم امرداد ماه، ایران ما در قلب جنگ اعلام نشده هولناکی گرفتار آمده است. مصطفی تاجزاده از زندان می نویسد: “جناح حاکم بر کشورم هنوز به ضرورت های زندگی در «عصر پساجنگ سرد» بی اعتنا هستند و هم چنان در جهت استقرار مناسبات پادگانی در ارکان حکومت و حاکمیت فضای پلیسی و امنیتی در جامعه می کوشند و با ستیز با «دموکراسی واقعی»، حقوق اقلیت های قومی و مذهبی که سهل است حتی حقوق اساسی اکثریت هم وطنانم را پایمال می کنند.”

جناح حاکم به فرماندهی مطلق وبی چون چرای سید علی خامنه ای درداخل سیاست سرکوب بی امان را پیش می برد و درخارج بر طبل جنگ می کوبد. خط مقدم این جنگ درلحظه کنونی در سوریه و دمشق است. “نظام” دست در دست “خون آشام” سوریه قتل عامی تاریخی در حلب را تدارک دیده است. هفته پیش وزیر خارجه روسیه- شریک دیگر این جنایت- گفته بود: “نظم نظام آینده جهانی” و “مهم ترین حادثه بعد از جنگ دوم جهانی” درسوریه درحال رقم خوردن است.”

 این هفته بشار اسد، می گوید: “نبردکنونی ارتش با مخالفان، سرنوشت سوریه را مشخص خواهد کرد.سرنوشت سوریه، گذشته، حال و آینده‌اش به نبرد کنونی بستگی دارد.”

سرنوشت اما هر چه باشد “ نظام” برهبری سید علی خامنه ای رسواو سراپا آغشته به خون آزادی در منظر تاریخ خواهد ایستاد.

ابوالفضل قدیانی، کهنسال ترین زندانی کودتا که با پای برهنه و با غل و زنجیر به بیمارستان برده می شود، فریادش را به آسمان می رساند: “مسبب تمام فجایع و جنایت های صورت گرفته رهبری است.”

و اکبر گنجی درمقاله ای که یاد آور دورانی است که مثل قدیانی در بند و زنجیر زندان بود، چند وچون سیاست رهبر جمهوری اسلامی را در مقاله آیت الله خامنه ای، خطرپذیری و هزینه دادن بر می رسد.

امرداد دیگری به پایان می رسد. ایران به تمامی در ید قدرت دیکتاتوری است که دیگر راه به مالیخولیا می برد و ایران را به سوی جنگ ونابودی. “تکلیف” او هرچه هست، سرنوشت ایران هیزم جهنم شدن نیست. ایران در خطر است و فریادهای ایران، ایران از گوشه و کنار سر برمی کشد. گوش کنید:

من عاشق ایرانم

 من عاشق ایرانم

وطن فقط زمین ایران نیست

وطن که این کوه و این بیابان نیست

وطن دل مردمان ایرانیست

وفا و مهر زنان ایرانیست

وطن هزاران هزار سال احساس

تمام اندیشه‌های ایرانیست

 

تکه‌ای از وطن شب یلداست

تکه‌ای صبح روز نوروز است

تکه‌ای متن لوحۀ کوروش

که اساس حقوق امروز است

تکه‌ای هم دل شکستۀ ماست

مرحمش وحدتی دل افروز است

من و صدها هزار ایرانی

وارث یک خزانه فرهنگیم