یاد یاران

نویسنده
پیام رهنما

 گزارش درگذشت پرویز مشکاتیان

گفتن از هنر و هنرمند

از هنرمند گفتن مانند از هنر گفتن توصیف وصف ناشدنی هاست .هنرمند آفریننده است وخالق بودن از صفات او  است و توصیف صفات او، کاری که در نگاه اول سخت نا ممکن می نماید.


هنرمند معجزه است ، هنرمند نشانه است ، هنرمند برهان است ، حضرت دوست شمه ای از قدرت لایزال خود را چون عیسی به روح و جسم هنرمند دمیده است. او زنده می کند اشیاء بی جان را  و می آفریند آنچه  را که در عالم واقعیتها چشمی آن را ندیده. شایدهنرمند پیامبر است، زیرا به او الهام می شود آنچه دیگران از دانستنش محرومند ، هنرمند هر چه است نشانه است ، نشانه وجودی که زیبایی را دوست می دارد.

 

او بر مفهوم سبک زندگی که در آن رابطه تنگاتنگ میان هنر و امور اجتماعی وجود دارد انگشت می گذاشت . در واقع شاید می خواست بگوید که یک پدیده قطعی و مسلم میان هنر و گروه های اجتماعی وجود ندارد  بلکه این پیوند اغلب میان سبک زندگی این گروه های اجتماعی و هنر برقرار می شود.

پرویز مشکاتیان آهنگساز برجسته و نوازنده سنتور بعدازظهر دوشنبه هفته جاری  به علت نارسایی قلبی در منزلش درگذشت.مشکاتیان یکی از تاثیر گذارترین هنرمندان رشته موسیقی بودکه  با تحمل ومبارزه با بیماری پس از سال ها ودرسن 54 سالگی دیده از جهان فرو بست.

مشکاتیان کیست؟

مشکاتیان متولد 24 اردیبهشت ماه سال 1344 در شهر نیشابور ایران است.

او کار هنری خود را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سه‌تار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبادر دانشگاه تهران شد.

مشکاتیان، ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد. وی در آزمون موسیقی باربدکه به ابتکار استاد نورعلی برومند برگزار می‌شد، به همراه پشنگ کامکارمشترکاً جایگاه نخست را به دست آورد.

مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیداتشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سرّ عشق، نوا و دستان بود. وی در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سنتور (در سرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سه‌تار) همکاری داشت.

وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ از او طلاق گرفت. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده(سرپرست گروه عارف و گروه شیدا و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا دارد.

پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، وی با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد. او همچنین در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین) در کشور انگلستان شرکت کرد و مقام نخست را بدست آورد.

او در سال‌های اخیر کارهای کمتری بیرون داده‌است و خود سرپرست یک گروه موسیقی مشهور بوده که بنا به گفتهٔ اعضای گروه به سبب کم کاری وی آن گروه از هم پاشید (در سال ۱۳۸۴.) یکی از واپسین کارهای وی یک نوار تکنوازی بود که در سال ۱۳۸۴نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ به عنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضانوربخش به عنوان خواننده در آن شرکت داشت.

مشکاتیان، همچنین کتاب‌های فراوانی در زمینهٔ سنتور و موسیقی ایرانی تألیف کرده‌است.