صغرای من کجایی؟

در راستای اینکه گروهی از هنرمندان دیروز به بیت رهبری رفتند و ظاهرا قرار بود درباره مشکلات سینما حرف بزنند، حالا مشکلات سینما چه ربطی دارد به بیت، مگر بیت این مشکلات را درست کرده، ولی از دیروز این هنرمندان تبدیل شده اند به دشمن، مزدور، مفلوک، واخورده، قاتل، بیرحم و خیلی چیزهای دیگر. که این را نباید گذاشت جا بیفتد. من خود  این بندگان خدا را می شناسیم، می دانیم که اکثر آنها آدم حسابی هستند و این وسط لایی خورده اند. مثلا آقای ضرغامی گفته بیایید برویم پیش آقا مشکلات تلویزیون را مطرح کنیم، آنها هم توی دل شان گفته اند “ برو کلک، می خواهی ما را بکنی سکه یک پول، که بعد دو تا سکه پول بگذاری کف دست مان” ولی زبان شان نیامده بگویند که “ ای کلک….( الی آخر!)” و گفته اند: “ چقدر خوب! حالا شما به بقیه بگوئید، اگر آنها آمدند، ما هم می آئیم.” و بعد هم ضرغامی گفته “ شما آنجا هر سووالی خواستی مطرح کن، آقا خیلی دموکرات است، خودت که می دانی”( خنده حضار)

بعد مثلا مسعود جعفری جوزانی توی دلش گفته “ عجب گیری افتادیم، بعد از یک عمر که فیلم مان را ساختیم، حالا باید برویم وسط دعوا، اصلا ما را چه به دعوا” ولی زبانش نیامده این حرف ها را بزند. بعد هم بیت گیر داده به ضرغامی، ضرغامی هم گیر داده به همه تهیه کنندگان، تهیه کننده تلویزیون هم اگر حرف مدیر سازمان را گوش نکند، باید بیاید بیرون ایران، بعد از سی سال “ شهلای من کجایی؟” خواندن، مثل حبیب، برود و “ صغرای من کجایی؟” بخواند. حالا چه فرقی می کند، شما همان پروانه یا شهلا را چادر سرش کنید، می شود صغری، بالاخره شهلا نشد صغری.  

البته معلوم است که آدمها حق ندارند بروند پهلوی یک قاتل بنشینند و اگر هم نشست حداقل با تب 39 درجه نرود و حالا تب هم داشت، لزومی ندارد که هی درجه اش را بکند توی چشم مردم. ولی لابد یک مشت آدمی که حداقل نصف شان را من شخصا می شناسم، و مطمئنم تا بیخ وجودشان آرزو می کنند ایران آزاد و مستقل باشد و قطعا دموکراسی را به استبداد ترجیح می دهند، مجبور بودند که بروند آنجا که بهتر بود نروند. مطمئنم که روزی که داشتند از این همه آدم هنرمند محترم دوست داشتنی دعوت می کردند یا مجبورشان می کردند بروند آنجا، به آنها قول داده بودند که در آنجا مسائل سینما و تلویزیون را بی پرده مطرح می کنیم. وسط کار هم ضرغامی چشم و ابرو آمده که حالا ولش کنید، فرصت مناسب نیست. سووالات را درز بگیرید. از همان اول هم فکر کرده بودند، بیست تا آدم محترم را می آوریم اینجا می نشانیم، بعد مخالفان حکومت به هنرمندان فحش می دهند، بعد ما خبرش را منتشر می کنیم، بعد هنرمندان مجبور می شوند از خودشان دفاع کنند، بعد به جای دعوای احمدی نژاد و ملت، می شود دعوای افسانه بایگان و مردم. بیچاره داوود میرباقری، سریالی که ساخته بود نشان می دهد که این آدم جایش آنجا نیست. حالا شریفی نیا را بگویی یک حرفی است.

یک بار یکی از همین دوستانی که اسمش مهدی است و فیلمنامه هم می نویسد، و خیلی هم آدم باحالی است، تعریف می کرد که در دهه شصت بعد از چند سال زندان، وقتی می خواست آزاد بشود، بازجویش او را احضار کرده بود و به او گفته بود “ داری می ری که دیگه برنگردی ها؟!” او هم گفته بود “ بله، من دیگه برنمی گردم زندان.” بعد آن بازجو گفته بود “ یک داستان برات می گم که هیچ وقت یادت نره. ببین! دو تا […] بی صدا داشتند با هم بازی می کردند، یک […] صدادار  آمد آن وسط و گفت منم بازی، منم بازی! […] ها گفتند، نخیر، مامانمان گفته بی سروصدا بازی کنید.” بازجو نتیجه گرفته بود که “ ببین، ما سیاستمداران این کشور، مثل […]می مونیم، با هم بازی می کنیم بی سروصدا، این وسط شما مثل […] اومدی همه زندگی ما رو به هم زدی، حالا برو و دیگه بازی با سروصدا نکن.”

مهدی داستان را برای من تعریف کرد و گفت: “ به همین خاطر است که به تو می گویم بیخودی برندار طنز سیاسی بنویس، اتفاقا مطلبی که در روزنامه جامعه نوشتی خواندم و با خودم گفتم مطلب خوبی است ولی این داور دارد سروصدای زیادی می دهد.” به او گفتم: “اگر بخواهیم اینطوری فکر کنیم که این مملکت هیچ وقت درست نمی شود.” خنده ای کرد و گفت: “ مشکل تو این است که فکر می کنی این مملکت ممکن است درست بشود، در حالی که من مثل یک […]، بدون سروصدا زندگی می کنم و مطمئنم که این مملکت هیچ وقت درست نمی شود، حتی اگر درست بشود هم من نمی روم زندان.” همین!

خب! حالا فکر می کنید در مورد چنین آدمی چه قضاوتی می شود کرد؟ اصولا باید قضاوت کرد؟ اگر قضاوت می کنیم چه چیزی را باید در نظر بگیریم؟ با خودتان فکر کنید و برای اینکه خیلی هم سرتان درد نگیرد، به سووالات زیر جواب های زیرتر را بدهید.

سووال اول: رئیس آژانس فضایی اسرائیل گفت: “ ما می توانیم احمدی نژاد را در حالی که قهوه ترک می نوشد، رصد کنیم.” از کجا می فهمیم که شخصی که رصد شده احمدی نژاد نیست و اسرائیلی ها اشتباه می کنند؟

گزینه اول: چون احمدی نژاد هنوز به مرحله قهوه خوردن نرسیده است، فوقش آب با پارچ

گزینه دوم: چون احمدی نژاد اگر بخواهد قهوه هم بخورد خرما می خورد، با آبلیمو

گزینه سوم: چون کسی که دارد قهوه ترک می خورد اردوغان است، سرش را بگیر آنطرف

گزینه چهارم: چون هر چیز قهوه ای که قهوه نیست و ممکن است مشغول خوردن هم نباشد.

گزینه پنجم: چون احمدی نژاد هیچ وقت نمی نوشد، ممکن است قورت بدهد.

سووال دوم: مجید مظفری بازیگر سینما گفت: “ تسلط حضرت آقا بر سینما ما را شگفت زده کرد.” کدام جمله آقا باعث شد تا این مجید چنین فکری به سرش بزند؟

گزینه اول: روح هنرمند، لطیف و ظریف است، اما دشمن مهم تر است.

گزینه دوم: در برخی سریال‌ها، نیازی به طرح اینگونه موارد، اصولاً وجود ندارد.

گزینه سوم: تلویزیون صدها ساعت برنامه پخش می کند و من از آن راضی نیستم.

گزینه چهارم: مواردی وجود دارد که لازم است حتما رعایت شود، از جمله دشمن.

سووال سوم: علی مطهری گفت: “ دولت دانشجویان را تجهیز کرد و جلوی مجلس فرستاد.” چرا دولت اشتباها این دانشجویان را جلوی سفارت انگلیس نفرستاد؟

گزینه اول: چون جلوی همه سفارت ها پلیس بود.

گزینه دوم: چون شلوغ کردن جلوی سفارت کهنه شده.

گزینه سوم: چون لاریجانی هنوز سفیر انگلیس نشده است.

گزینه چهارم: چون دولت دانشجویان را تجهیز می کند، اما محل شلوغ کردن اختیاری است.

سووال چهارم: حالا که خبرگزاری تابناک نوشته است که “ شیرین عبادی گفته است رهبر بهائیت آخرین فرستاده خداست.” منبع این خبر کجاست و ما چطوری بفهمیم که بعد از آن خدای دیگری نیامده است؟

گزینه اول: منبع اش سوراخ است.

گزینه دوم: منبع آن پر بود، ولی شیرش باز ماند و خالی شد.

گزینه سوم: به شما چه؟ مگر قبلا این همه خبر تابناک داده شده بود، کسی منبع خواست.

گزینه چهارم: رجانیوز از کیهان از ایرنا از شیعه نیوز از تابناک، بدو از اول

سووال پنجم: روزنامه آرمان نوشت: “ آئین پرفیض دعای توسل برای مهار چاه نفت شهر برگزار شد.” لطفا بگوئید برای کدام کار دیگر از کدام دعای پرفیض دیگر باید استفاده کنیم و اصولا دعای بدون فیض هم داریم یا نه؟

گزینه اول: دعای فرج، برای گرفتگی لوله و بازکردن سد معبر توسط شهرداری.

گزینه دوم: دعای خلاصی از زندان، برای زندان گوانتانامو( قسمت اوین آن کار نمی کند.)

گزینه سوم: دعای افتتاح، برای افتتاح تونل توحید و هر پروژه ای که زمان خاتمی آغاز شده.

گزینه چهارم: دعای جوشن کبیر، برای جوشکاری لوله های بسیار قطور زیر آب.

گزینه پنجم: دعای بدون فیض نداریم، برو مغازه بغلی.

سووال ششم: جهان نیوز نوشت “ میلیونها نفر در اروپا بی سوادند.” منظور مستتر در این خبر چیست؟

گزینه اول: احمدی نژاد فقط در آفریقا طرفدار ندارد، در اروپا هم طرفدار دارد.

گزینه دوم: هر جای اروپا را بخواهیم منفجر می کنیم، پولش را هم می دهیم.

گزینه سوم: فکر نکنید چون اروپایی هستید پس اروپا جای ما نیست.

گزینه چهارم: انقلاب را به اروپا هم صادر کردیم، حالا بروید بمیرید.

سووال هفتم: با توجه به اینکه هفته قبل سپاه وارد صنایع خودروسازی شد و از دیروز هم “ ورود سپاه به عرصه بهینه سازی انرژی” اعلام شد، احتمالا در مرحله بعد سپاه به کجا وارد خواهد شد؟

گزینه اول: زیرزمین خانه عمه همسر آقای الهام.

گزینه دوم: منظورت از زیر زمین دقیقا کجاست؟

گزینه سوم: به تو هیچ ربطی ندارد، سپاه اگر بخواهد به آنجا هم وارد می شود؟

گزینه چهارم: خشتک رئیس اتحادیه آهن فروشان دزفول.

سووال هشتم: شمقدری گفته است: “ دشمن می خواهد جریان انقلابی در سینما فعال نشود.” این دشمن از چه طریقی جلوی فعال شدن جریان انقلابی را در سینما می گیرد؟

گزینه اول: سالن سینماها را کج می سازند تا فیلمسازان انقلابی نتوانند فیلم شان را نشان بدهند.

گزینه دوم: کاری می کنند یک کروموزوم کم داشته باشند، بشوند شمقدری.

گزینه سوم: کاری می کنند یک تخته شان کم بشود، بشوند ابوالقاسم طالبی.

گزینه چهارم: اصلا فیلمسازان انقلابی احتیاج به دشمن ندارند، خودشان هستند.

سووال نهم: اگر بدانیم که وقتی حسن خمینی با دولت مخالفت کرد، دولتی ها اسمش را گذاشتند “ حسن مصطفوی”، حالا اگر “علی لاریجانی” با دولت مخالفت کرده باشد، اسمش چه خواهد شد؟

گزینه اول: علی آملی مازندرانی

گزینه دوم: علی گیس گلابتون

گزینه سوم: علی فتنه گیس طلا

گزینه چهارم: علی بن هاشم مازنی

سووال دهم: با توجه به ارائه “ مدل های موی مورد تائید وزارت ارشاد اسلامی” که قرار است از این پس رعایت شود، اسامی این مدل های مو را حدس بزنید.

گزینه اول: مدل موی پریشان، شبیه رادان

گزینه دوم: مدل زلف افشان، شبیه کلهر

گزینه سوم: مدل طبیعت بیجان، شبیه سعیدلو( مصرف غلط دارو)

گزینه چهارم: مدل سیم ظرفشویی، شبیه سعید جلیلی