او. دی جووانانجلی
اتفاقی که در شرف وفوع است، یک انقلاب اینترنتی است. مسعود بهنود نویسنده و خبرنگار ایرانی معتقد است که حکومت می تواند ده ها روزنامه نگار را زندانی کند اما قادر به مقابله با صدها و هزاران “شهروند- روزنامه نگار” که دست به مبارزه مدنی زده اند، نیست.
مسعود بهنود، پایه گذار و سردبیر بیش از بیست روزنامه است که همگی توسط حکومت ایران توقیف شدند. به دلیل تلاش برای آزادی بیان، ماه ها در سلولی تنگ و تاریک زندانی شد. او امروز در لندن زندگی می کند. بهنود یکی از مهمانان نشست بین المللی در شهر فرارا است.
نویسنده ایرانی معتقد است “را در دست دارد”. بهنود می گوید: “قدرت جنبش سبز در توانایی اش در متحد کردن افکار متفاوت سیاسی است. برای متحد شدن لازم نیست یک عقیده سیاسی یا یک وابستگی سیاسی مشترک داشت. این اتحاد یک نیاز است: نیاز به زندگی بهتر و آزادی بیشتر”.
حکومتی که امروز در سرزمین شما بر سر قدرت است را چگونه توصیف می کنید؟
حکومت ایران بدتر از حکومت های مستبد، دین سالار و نظامی منطقه نیست. تفاوت در ملت هاست. مردم ایران خواهان دموکراسی هستند و برای آن مبارزه می کنند، بیشتر از مردم سایر کشورهای منطقه.
چه کسانی ارکان اصلی “موج سبز” در ایران هستند؟
در ایران چهار جنبش بزرگ آزادیخواهی در یک قرن گذشته اتفاق افتاده است. جنبش فعلی عمیقا با جنبش های قبلی متفاوت است زیرا این بار پشت این جنبش یک ایدئولوژی وجود ندارد و یک حزب مشخص آن را اداره نمی کند. ارکان اصلی موج سبز مردم عادی هستند. و همین قدرت زیادی به آن می دهد، زیرا همه می توانند ورای تعلقات سیاسی خود در آن شرکت کنند. چیزی که مردم را به هم پیوند می دهد: نیاز به زندگی بهتر. آزادی بیشتر است.
یک زندگی بهتر.خواستار آزادی اطلاعات شدن. چراچنین خواسته هایی تا این حد باعث ترس حکومت شده است؟
ایران از سال 2001 بدل به بزرگترین زندان روزنامه نگاران شد. من هم چند ماه آن را تجربه کردم. یک روز این امکان برایم بوجود آمد که در کنفرانسی در لندن شرکت کنم و بعد ناگزیر شدم برای ادامه زندگی در آنجا بمانم. در همین دوران بود که بیش از 50 روزنامه نگار مهم ایرانی به زندان افتادند؛ بیش از صد روزنامه بسته شد.اما جریان تبادل اطلاعات بازدداشت نشد. از لابلای خطوط می شد به اخبار دست پیدا کرد.
روزنامه نگاران دستگیر شده بودند، اما جای آنها را شهروندان پر کرده بودند. حالا خبر ها از طریق تلفن همراه، اینترنت و موسیقی پخش می شود…نیرویی که حکومت بیش از هز چیز از آن می ترسد، وبلاگنویس ها هستند. آنها می توانند روزنامه نگاران را دستگیر کنند اما موفق نشده اند از زیاد شدن تعداد بلاگرها جلوگیری کنند:تعدادشان دستکم ده هزارتاست اما گفته می شود رقم اصلی پنج برابر این رقم است. اتفاقی که افتاده است یک انقلاب اینترنتی است و ارکان اصلی آن “ شهروندان-خبرنگار” هستند. همه تصاویری که از “موج سبز” در اینترنت موجود است توسط افراد عادی بوسیله موبیل گرفته شده است. این نشاندهنده مدرن بودن کشور و خرد جامعه مدنی است که می داند چگونه خواسته هایش را در مورد آزادی بیان کند.
در این روزها جوامع بین المللی درحال بحث بر روی نحوه برخورد با پرونده اتمی ایران است. آیا راه حال جدیدی وجود دارد؟
در داخل “موج سبز” بحثی درباره تاثیرات تحریم در جریان است. کسانی معتقدند که تحریم به مردم ضرر می رساند و برخی دیگر برعکس معتقدند که تحریم ها به حکومت ضربه می زند و آن را تضعیف می کند. من معتقدم که تحریم فقط به حکومت ضربه نمی زند بلکه به مردم هم ضربه می زند. در داخل جنبش یک شکاف وجود دارد: یک گروه آماده دادن تاوان تحریم هستند و گروهی دیگر که معتقدند تشدید تحریم ها ممکن است نتیجه عکس بدهد. در اینجا مسئله غرور ملی هم مطرح است که نباید آن را به انقلاب خمینی منتسب دانست.
احمدی نژاد از نظر شما کیست؟
او فردی است که از قشر پایین جامعه آمده است. احمدی نژاد وسیله ای در دستان قدرت است؛ قدرت نظامی و قدرت مذهبی. صدایش را بالا می برد و شخصیتی پرقدرت مثل یک رهبر می گیرد. اما محمود احمدی نژاد وسیله ای است در دستان قدرت.
منبع: روزنامه اونیتا 3 اکتبر