معاون وزیر بهداشت از بحرانی به نام “بحران میزان باروری و تجدید نسل در ایران” خبر داده و از زیرمجموعه خود خواسته است تا سیاستهای افزایش جمعیت را در برنامههای اصلی خود قرار دهند.
دستور فاطمه رخشانی را میتوان فاز دوم سیاستهای کنترل جمعیت دولت احمدینژاد دانست؛ فاز اول در سال گذشته با قطع تمام اعتبارات مربوط به برنامههای کنترل جمعیت وزارت بهداشت و ابلاغ سیاستهای تشویقی کلید خورد اما گویا امسال کار از تشویق و ترغیب هم گذشته و اکنون وزارت بهداشت متولی سیاستهای افزایش جمعیت شده است. در فروردین ماه هم مدیرکل سلامت خانواده، جمعیت وزارت بهداشت هم وعده داده بود که امسال، ترویج فرزندآوری، خانه به خانه میشود.
ترویج خانه به خانه فرزندآوری
فاطمه رخشانی، معاون وزیر بهداشت میگوید که بر اساس سرشماری سال ۸۵ میزان باروری کل به حدود ۱/۸ فرزند کاهش یافته و شاخص باروری به پایینترین حد جانشینی رسیده است. به اعتقاد او اگر با روند فعلی کاهش جمعیت و بر اساس سناریوی رشد متوسط جمعیت حرکت کنیم، در سال ۱۴۸۰ جمعیت کشور به ۶۲ میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
این مدیر ارشد وزارت بهداشت بحران سالمندی جمعیت، بحران میزان باروری و تجدید نسل در کشور و نیز بحران ساختار خانواده و شکاف نسلها را از تبعات کاهش رشد جمعیت معرفی میکند.
کمتر از دو هفته پیش هم، یکی دیگر از مدیران وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه “تکفرزندی مشکلات اجتماعی و عاطفی برای فرزند در آینده ایجاد میکند” گفته بود: “توصیه میکنیم که خانوادهها بیش از یک فرزند داشته باشند و فاصله بارداریها فقط دو سال شود و اگر فاصله بارداریها بیش از دو سال شد خانوادهها در این زمینه تجدیدنظر و برنامهریزی کنند.”
به گفته محمداسماعیل مطلق، مدیرکل سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت، تمام دانشگاههای علوم پزشکی کشور امسال به طور جدی به بحث فرزندآوری ورود خواهند کرد و همچنین ۱۵۰ هزار رابط بهداشتی، به صورت “خانه به خانه” فرزندآوری را ترویج خواهند کرد.
مطلق همان مقام مسوولی است که سال گذشته از حذف تمام اعتبارات مربوط به برنامههای کنترل جمعیت وزارت بهداشت خبر داد و عنوان کرد که این وزارتخانه در سال ۱۳۹۱ هیچ مسوولیتی در قبال تنظیم خانواده و کنترل جمعیت ندارد. دلیل این تصمیم پس از سالها اجرای سیاست کنترل جمعیت چنین بیان شده بود: “رهبر معظم انقلاب در سال گذشته رهنمودهایی مبنی بر پرداختن به افزایش جمعیت داشتند. علاوه بر رهنمودهای مقام معظم رهبری، رئیسجمهور نیز دستورات اکید در ارتباط با پرهیز از فعالیتهای مرتبط با تحدید جمعیت و پرداختن به سیاستهای جمعیتی مبتنی بر رشد کمی و کیفی صادر کرد.”
محمود احمدینژاد که بارها از سیاستهای کنترل جمعیت انتقاد کرده، طرفدار افزایش جمعیت است. او که حتی وعده هدیه میلیونی به نوزادان تازه متولد شده را هم داده بود معتقد است ایران ظرفیت حضور ۱۲۰ میلیون نفر را دارد. این سیاست او امابا انتقادات فراوانی هم مواجه بود تا اینکه رهبر جمهوری اسلامی صراحتا برنامههای تنظیم خانواده را اشتباه خواند و خواستار افزایش نسل شد. به این ترتیب رییس دولت هم با این پشتگرمی، “راهبردها و اقدامات ملی مربوط به جلوگیری از کاهش نرخ باروری و ارتقای آن متناسب با آموزههای اسلامی و اقتضائات راهبردی کشور” را ابلاغ کرد.
بخش اعظم این برنامه به تشریح مشوقهایی برای افزایش فرزندآوری و جمعیت اختصاص داشت. به عنوان مثال برای مادران باردار دو بسته درمانی و تغذیه رایگان درنظر گرفته شده است. از سبد تغذیه رایگان ماهانه به صورت بن کالا و شامل پروتئین، لبنیات، برنج و حبوبات به میزان یک تا دو میلیون ریال گرفته تا افزایش مدت مرخصی استعلاجی زایمان به ۹ ماه و مرخصی بدون حقوق به ۲۱ ماه.
پدرها هم در این طرح فراموش نشده اند و بابت تولد فرزندشان دو هفته مرخصی استحقاقی میگیرند.
اما شاید مهمترین بخش این تشویقها مربوط به اهدای سکه به زنانی خواهد بود که فرزندی به دنیا بیاورند.(جزییات اهدای سکههای تشویقی)
اما جالب اینکه مرضیه وحید دستجردی، وزیر سابق بهداشت در همان روز اعلام کرده بود: “هیچ کاری را به ضرب و زور نمیتوان انجام داد. تنظیم خانواده از اول به زور نبود و الان هم افزایش جمعیت به زور به مردم تحمیل نمیشود.”
البته شاید وزیر جدید چندان با وزیر برکنار شده موافق نباشد که وزارتخانه متولی بهداشت در روزهای بحران دارو و درمان، این چنین به فکر ترویج فرزندآوری، آن هم به صورت خانه به خانه هستند.
کاندیداهای ریاستجمهوری هم به فکر باشند!
محمدجواد محمودی، پای ثابت اعلام هشدار و ابراز نگرانی نسبت به کاهش جمعیت ایران و بحران سالمندی است. او که ریاست مؤسسه مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه را برعهده دارد، در آخرین حضور رسانهایش حتی از اینکه هیچ کدام از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، افزایش جمعیت را در برنامههای خود قرار ندادهاند، اظهار تاسف کرد.
او میگوید که بنا بر تعریف سازمان ملل که فرد بالای ۶۰ سال را سالمند میداند، ایران هم اکنون وارد مرحله سالمندی جمعیت شده است چرا که ۸/۲ جمعیتش را سالمندان تشکیل میدهند. همچنین تا سال ۳۳/۲۰۵۰ درصد جمعیت کشور سالمند خواهند بود که معادل ۲۸ میلیون نفر از جمعیت آن زمان است.
محمودی همچنین منتقد سیاست تکفرزندی است، چرا که به اعتقاد او “ترجیح جامعه” بر داشتن تک فرزند پسر است و این موضوع ساختار جمعیت را برهم میزند.
اما آیا خانوادههای ایرانی به صرف نگرانی از چگونگی هرم سنی ایران در سالهای آینده و یا سیاستهای تشویقی دولت بیشتر و بیشتر بچهدار خواهند شد؟
محمدجلال عباسی، استاد گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران میگوید که عواملی از جمله نداشتن شغل و مسکن و امنیت شغلی باعث کاهش باروری شده است: “جامعه ما به خانواده و ازدواج و فرزندآوری اهمیت می دهد. مردم تمایل به ازدواج و بچه آوری دارند اما مشکل اقتصادی دارند و به همین دلیل ازدواج و فرزندآوری را به تاخیر میاندازند.”
علی اکبر محزون، مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت هم معتقد است: “افزایش هزینههای مالی، باعث سیاست تک فرزندی شد و اینکه جمعیت ما رو به کاهش برود.الان بیشتر جوانان دلیل ازدواج نکردن و بعد از آن عدم تمایل به فرزند آوری را نداشتن شغل و درآمد کافی عنوان می کنند. به نظر می رسد ابتدا باید مشکل اشتغال را برطرف کرد.”
آمارهای گنگ و مبهم
احمدینژاد از سال 85 مدام از تمایل دولتش برای افزایش جمعیت صحبت میکند. ابتدا بیشتر صحبت از دلایل دینی و مذهبی بود ولی بعد به سمت آیندهنگری و حل مشکل سالمندی سوق پیدا کرد. اما آیا واقعا آمارها هم موید نگرانی درباره آینده جمعیتی ایران هستند؟ به این سئوال نمیشود پاسخ دقیقی داد چون حتی آمارهای سازمان ثبت احوال با آمارهای مرکز ملی آمار در مورد نرخ تولد یکسان نیست. یا مثلا درگاه ملی آمار در ششم اسفند ۱۳۹۱ جمعیت ایران را ۷۷ میلیون و ۱۸۵ هزار و ۸۷۵ اعلام میکند و دبیر همایش ملی جمعیت تعالی و راهبردها در ۲۲ اسفند ماه، جمعیت ایران را ۷۶ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر میداند.
از سوی دیگر آمارهای رسمی درباره کیفیت زندگی شهروندان ایرانی سخنی نمیگویند. افزایش روزافزون تورم و فشارهای روحی و روانی بر کیفیت زندگی ایرانیان، بیکاری، افزایش جرایم و ناامنی و تبعات آن هیچ گاه به به عدد و رقم درنمیاید و نمیتوان بر مبنای آنها سیاست افزایش جمعیت را مورد بررسی قرار داد. شاید بیش از همه این بحثها، پای همان نگرانی آن مقام مسوول شورای عالی انقلاب فرهنگی در میان باشد که معتقد بود: “همچنان شاهد هستیم که جمعیت کشور در حال کاهش است. این موضوع به معنای انقراض نسل مسلمان، انقلابی و شیعه در ایران اسلامی است.”
جمعیت
جمعیت بالای ۶۰ سال
۷۳۹۷۴۰۰۰
۷/۵ درصد
۷۸۶۵۷۰۰۰
۱۰/۷ درصد
۷۸۹۸۵۰۰۰
۱۶/۳ درصد
۷۷۳۹۲۰۰۰
۲۴/۴ درصد
۶۵۸۸۰۰۰۰
۴۵/۵ درصد
۴۶۴۱۷۰۰۰
۵۲/۹ درصد
۳۱۳۹۷۰۰۰
۴۷/۴ درصد