نگاه روز

مهدی عبدالله زاده
مهدی عبدالله زاده

فرش قرمز زیرپای کودتاچیان

در چهار سال گذشته هر بار که زمستان از راه می رسید، درباره غفلت سینماگران می نوشتم و از تعجبی که بر می انگیختند با استقبال شان از جشنواره دولتی فجر. می دیدند که وزارت ارشاد با هدف نابودی سینما، به سانسور افسار گسیخته و ترویج ابتذال هنری و نادیده گرفتن شان هنرمند و توقیف گسترده فیلم های مستقل روی آورده، اما به روی خودشان نمی آوردند و  در جشنواره ای شرکت می کردند که میزبانش همان وزارت ارشاد بود. حیران می ماندم که چگونه می شود به میهمانی کسی رفت که کمر به قتل تو بسته باشد.

 

این ها را دیگران هم می گفتند و می نوشتند. اما به هر روی جماعت گرد هم می آمدند. یا به اجبار و تهدید، یا با اقناع و تطمیع و یا به قصد عقب نماندن از قافله ای که معلوم نبود به کجا می رود.

در این چند سال، فاصله بین تحریم جشنواره و حضور در آن خیلی پر رنگ و پر معنا نبود. همه سعی می کردند اوضاع را عادی جلوه دهند و دست آخر هم هیچ اتفاقی نمی افتاد. اما امسال، این فاصله از زمین تا آسمان است. دره ای به این وسعت صرفا به خاطر عدم مشروعیت دولت به وجود نیامده. اهمیت و قدرت قضاوت مردم است که کار را سخت می کند.  مخاطب شعار “یا با اونا یا با ما” دیگر فقط اوباما نیست. مردم نشان دادند کسی را که به آنها پشت می کند و به دامن رژیم می غلطد را هرگز نمی بخشند.  

سینماگران دیدند که بر سر شریفی نیا چه آمد. دیدند که همین چند وقت پیش چگونه مردم او را در میانه جمع هو کردند. بنابراین طبیعی است که حتی آنها که هنوز دل در گرو جشنواره دارند، از بیم سرنوشتی مشابه ترجیح دهند عطای نداشته ی آن را به لقایش ببخشند.

از آن سو اما، دولت کودتا که بحران مشروعیت نفسش را بریده سخت در تکاپو است تا به هر ترتیب به جشنواره رونق  دهد و در نبود چهره های مشهور و نامدار سینما، به آنها که تا به حال و در شرایط معمول فرصت ابراز وجود نداشته اند میدان دهد و در را به سوی هر اثری باز بگذارد.( گسترش بخش مسابقه ویدئو-سینما نیز در همین راستاست) اما آنها نیز باید به سادگی دریابند که اعتبار یک جشنواره به وزن و جایگاه شرکت کنندگانش است. پس حضورشان در جمع کم مایگان اعتباری به همراه نخواهد داشت و حتی برگزیده شدن احتمالی آنها، حکایت سوم شدن در مسابقه ای خواهد بود که سه نفر شرکت کننده بیشتر ندارد.

در این میان، رسانه های حامی دولت هم بیکار ننشسته اند و با انتشار اخبار دروغ سعی دارند وانمود کنند که تحریمی در کار نیست و نام های بزرگ در تدارک حضورند. سایت رسمی جشنواره هم تا لحظه نوشتن این مطلب تنها به ثبت نام 41 فیلم متقاضی حضور اشاره کرده، بدون آنکه فهرستی از آنها را منتشر کند. اما خبرگزاری فارس فهرستی بلند بالا را ارائه کرده که در میان آنها نام برخی از فیلمسازان حامی جنبش سبز چون داریوش مهرجویی، بهروز افخمی، کمال تبریزی، علیرضا رییسیان، رسول صدر عاملی، فرزاد موتمن و منیژه حکمت به چشم می خورد. جالب آن که “ آب راه شمالی” ساخته محمد نوری زاد که اخیرا به جرم توهین به رییس قوه قضاییه بازداشت شد نیز در فهرست سایت رسمی جشنواره دیده می شود.

سرداران فرهنگی کشور چنان از بی رونقی جشنواره بیم دارند که به هر دری می زنند تا دست کم آفتابه و لگن میهمانی را تدارک ببینند؛ از جمله مصلحت دیده اند فیلم هایی همچون آتشکار و به رنگ ارغوان - که پیش از این توقیف کرده بودند - را امسال دعوت کنند. حتی چند فیلم که از تولیدات قدیمی اند اما  در دوره های قبلی پذیرفته نشده بودند نیز امسال اجازه داشتند تا دوباره ثبت نام کنند.

وضعیت در جشنواره تئاتر فجر نیز کمابیش به همین شکل است. با آن که جمعی از نمایشنامه نویسان در نامه ای تحریم جشنواره را اعلام کردند، قرارداد های وسوسه انگیز تعدادی از کارگردانان تئاتر را به حضور و مشارکت راضی کرده است.

به هر حال هر دوی این جشنواره ها امسال حکم یک آزمون تعیین کننده را پیدا کرده اند. سیاست یکی به نعل و یکی به میخ دیگر به کار نمی آید. وقت تصمیم است. نمی شود بیش از این در هر دو زمین بازی کرد. از نظر مردم،  بین آنها که به خود و مخاطبشان  احترام می گذارند و از خیر جشنواره می گذرند، و آنها که از آبروی خود می گذرند تا به جشنواره برسند، اینبار فرق از آسمان تا زمین است. در گذر از این آزمون پای هر کسی که بلغزد چیزی جز سرافکندگی عایدش نخواهد شد و  نامش در فهرست هنرمندانی که به مردم پشت کردند ثبت خواهد شد و در یاد ها خواهد ماند. حتی اگر داریوش مهرجویی باشد.