کنترل دریای سبز با جنگ ساحلی سرخ!

بابک داد
بابک داد

دیشب (دوشنبه)، مصاحبه خبرنگار اعزامی کانال یک تلویزیون فرانسه با محمود احمدی نژاد از این شبکه پخش شد. در این مصاحبه سی دقیقه ای، نکاتی بیان شد که شاید بتوان جزئیات “نقشه راه” کودتاچیان را برای عبور از گردنه سالروز کودتای ۲۲ خرداد از “خلال” آن درک کرد. این مطلب تلاش دارد نقشه تدارکاتی کودتاچیان برای عبور از این گردنه صعب العبور را بررسی نماید. بر اساس محتوای گفته های احمدی نژاد و برخی اخبار این روزها، شاید کشورمان در روزهای آینده آبستن اتفاقاتی باشد و اگر قضایا بر طبق نقشه کودتاچیان جلو بروند، ممکن است روزهای تلخی در انتظار جنبش مردمی ایران باشد. هرچند هوشیاری ما می تواند شکستی دیگر را برای “حکومت کودتایی” رقم بزند.

احمدی نژاد در این گفتگو ابتدا خواهان بازگشت شهروندان فعلی اسرائیلی به کشورهای مبداء شد؛ کشورهایی که دهه ها قبل از آن آمده اند. وی سپس با ابراز همدردی با مردم غزه، از موج کمکهایی سخن گفت که به زودی به سوی این ناحیه اعزام می شوند و تلاش کرد ایران را شریک اصلی و حتی بالاتر، رهبر کمک رسانی به مردم فلسطین و غزه معرفی نماید. او درباره انتخابات سال قبل هم دفاعیات همیشگی اش را از کودتا تکرار کرد و از جمله مدعی شد:“هیچکس بخاطر شرکت در تظاهرات، در زندانهای ایران نیست و مردم معترض آزادانه به انتقاد و اعتراض پرداخته اند”.
اکنون باید وضعیت جمهوری اسلامی ایران را از منظره های داخلی و خارجی ارزیابی کنیم و ببینیم حکومت برای هفته پر تنشی که در پیش رو دارد، ممکن است چه نقشه هایی تدارک دیده باشد؟

در عرصه داخلی:
۱- مراسم سالگرد ۱۴ خرداد و سخنرانی آقای خامنه ای و تشبیه کردن سران جنبش به “طلحه و زبیر” و تهدید غیرمستقیم آنها به “اعدام”، زمینه های بازداشت و یا محاکمه “انقلابی” آقایان موسوی و کروبی و سرکوب مردم را فراهم کرده است.
۲- حمله سازماندهی شده به نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی و تلاش برای حذف وی و حتی تغییر نام نوه آیت الله خمینی به “سیدحسن مصطفوی” و ایجاد یک نوه تازه برای امام با طراحی شعار “نواده روح الله، سیدحسن نصرالله” به این منظور صورت گرفت که اعلام شود نظام با هیچکس، حتی با بازماندگان بنیانگذار بر سر قدرت بنای مسامحه و تعارف ندارد. برخلاف برخی تبلیغات که “روبوسی” رهبر با سیدحسن خمینی را “تفقد رهبری” دانتسه اند، سخنان امروز آقای خامنه ای در جمع نمایندگان مجلس و “تشکر ویژه از مردم حاضر در مراسم سالگرد” نشان می دهد رهبری دقیقا” در جریان اهانت به نوه امام بوده و امروز با تشکر از همان مردم به نوعی اقدام آنان را تأیید کرد.
۳- تهدید معترضان و مخالفان به شدت عمل بیشتر و “یکسره کردن کار مخالفان توسط مردم” صدور دستور ضمنی رهبری برای اقدامات بظاهر خودسرانه بعدی بسیجیان بر علیه سران جنبش سبز است. تلقی حکومت از “مردم” بر کسی پوشیده نیست. آنها به بسیجیانی که در صفوف اول نمازجمعه برای هتاکی به سیدحسن خمینی و سران جنبش سبز گماشته بودند، لقب “مردم خودجوش” می دهند. و اینک رهبر تهدید کرده ممکن است همین مردم خودجوش، کار “سران فتنه” را یکسره نمایند. این می تواند مقدمه هر اقدامی از جمله ترور سران جنبش، حصر خانگی ایشان و یا حمله و تعرضات جدی تر باشد.
۴- هنوز به تقاضای سران جنبش سبز برای راهپیمایی مردمی جوابی داده نشده و احتمال صدور مجوز از طرف دولتی که با کودتا بر سر کار آمده، کاملا منتفی است. در مقابل احتمال قطعی می رود یک تظاهرات سازمانی دیگر در حمایت از “سرکوب فتنه ۸۸” در هفته آینده برگزار شود تا مجددا موج میلیونی حامیان ولایت به رخ مخالفان کشیده شود.

در عرصه جهانی:
۱- قطعنامه تحریمی شدیدی بر علیه حکومت ایران در شرف تصویب در شورای امنیت سازمان ملل است. حکومت ایران هر کاری برای به تعویق انداختن صدور این قطعنامه خواهد کرد. از یک ماجراجویی در خاورمیانه گرفته تا بازی های روانی دیگر.یکی از این بازیهای خطرناک، ماجراجویی در سواحل غزه است. اما با توجیهی که ممکن است در نظر اول دیده نشود؛ پوشش سرکوب داخلی و پوشش همزمان معامله های پنهانی ایران با غرب!
۲- در ماجرای حمله اسرائیل به کشتی های کمک رسانی به غزه، ایران تلاش کرد با ژست “حمایت از مردم مظلوم فلسطین”، در ارسال مجدد غذا و دارو به غزه با کمپین ناوگان آزادی همکاری کند. ولی مسئولان جهانی این کمپین، جمهوری اسلامی را از همراهی منع کردند و کمکهای ایران را نپذیرفتند زیرا به نیات بشردوستانه مسئولان جمهوری اسلامی اعتمادی ندارند.
۳- اسرائیل بعد از حمله به کشتی کمک رسان، تقریبا در همه افکار عمومی جهانیان محکوم واقع شد. اما سران اسرائیلی تنها با یک دلیل توانستند از حجم فشارها بر خود بکاهند و لااقل دلیل بخشی از اقدام خود را توجیه نمایند:“ایران”. بنیامین نتانیاهو اعلام کرد احتمال حمله ستیزه جویان و اسلحه های ایرانی در کشتی ها بود و به همین دلیل به آن کشتی حمله شد!
۴- حیثیت سیاسی حکومت ایران حتی نزد کشورهای مسلمان به پایین ترین حد خود رسیده است. بعد از کودتای سال قبل و بخصوص بعد از افشای تجاوزهای جنسی به پسران و دختران زندانی در کهریزک، حباب تقدس جمهوری اسلامی فرو شکست و کشورهای مسلمان اعتمادی به جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت اسلامی حقیقی ندارند. اکنون فرصت مناسبی فرا رسیده تا حکومت اسلامی آن حیثیت از دست رفته را با ژست کمک به ملت فلسطین بازیابی و احیا کند و در صف اول کمک به مردم غزه در نقش انقلابی و اسلامی خود فرو برود. با اینکه دست رد کمپین بین المللی کمک به مردم غزه این فرصت را از حکومت ایران گرفت، اما اکنون جمهوری اسلامی قصد دارد با اعزام دو کشتی و یک هواپیما به غزه، رأسا” اقدام کند. این کار، یک تیر با دو نشان است: “ماجراجویی در خاورمیانه و سرکوب داخلی همزمان”. همپوشانی خبری این دو اتفاق، ممکن است هم از حجم فشارهای جهانی بر رژیم ایران بخاطر سرکوب داخلی معترضان کمی بکاهد و هم در پرونده هسته ای، برای ایران تأثیر داشته باشد. هرچند ماجراجویی ایران، این خطر بزرگ را برای حکومت دارد که جامعه جهانی، تعرض ایران به آبهای اسرائیل را با جواب محکم تری پاسخ بگوید. جوابی که شاید مقامات ایران تصوری از شدت آن ندارند.
۵- به هر حال نخستین ستاد اعزام برای شکستن حصر غزه در ایران تشکیل شده و اعلام کرده نمایندگان ملت ایران را در ناوگان‌های صلح آتی اعزام خواهد کرد. بر اساس این خبر قرار شده دو کشتی، یکی حامل کمک های مردمی و دیگری حامل امدادگران برای کمک به مردم مظلوم غزه ارسال شوند. مدیر امور بین الملل جمعیت هلال احمر ایران گفته: “این کمک های بشر دوستانه بیشتر شامل مواد غذایی، اقلام دارویی و لوازم پزشکی است”. و افزوده:” داوطلبانی که قصد عزیمت به غزه و کمک به مردم مظلوم فلسطین اشغالی را دارند می توانند با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی هلال احمر، نام نویسی کنند”.
به نظر می رسد کودتاچیان حکومتی قصد دارند برای “یکسره کردن فتنه سبز”، دست به اقدامی یکپارچه و پرهزینه و احتمالا بدون برآورد دقیق از تبعات آن بزنند. برای تأمین عقبه رسانه ای این اقدام، در دو هفته اخیر برنامه های تلویزیونی فراوانی ساخته و نمایش داده اند که در آن آقای خامنه ای تنها وارث انقلاب معرفی می شود و هدف این برنامه ها، ایجاد شور و هیجان عمومی برای یکسره کردن کار معترضان است. پوشش جنایاتی که نقشه آن را برای روزهای آینده کشیده اند، تنها با یک جنگ روانی و خبرسازی ایذایی ممکن خواهد بود. برای همین بهترین اقدام حکومت در این روزها، ژست کمک به مردم غزه و اعزام تعدادی زن و مرد با تظاهر به کمک رسانی به فلسطینان است. حکومتیان پیش بینی کرده اند اسرائیل نخواهد گذاشت این کشتی سالم به سواحل غزه برسد و بالطبع یک جنگ محدود در آن منطقه در می گیرد و اخبار این جنگ (که احتمالا قربانیان بی دفاعی مثل زنان امدادرسان ایرانی ابعاد رقت انگیزی به آن اخبار خواهد داد) باعث می شوند تا اخبار داخلی سرکوبهای خشن معترضان و احتمالا دستگیری سران جنبش سبز و مردم تحت تأثیر قرار بگیرند و شنیده نشوند! ممکن است پیش بینی کرده باشند که این درگیری ها در سواحل غزه، باعث می شود سران جنبش سبز موقتا به توصیه های امنیتی حکومتیان گردن بگذارند و از تشدید بحران در داخل “ام القرای اسلام” که در حال جنگ با دشمنان است، پرهیز داده شوند.
از دیدگاه مقامات جمهوری اسلامی، گزینه “ماجراجویی در غزه” باعث می شود گزینه “بحران داخلی” کنترل شود. و در زیر این دو پوسته، امتیازدهی به غرب و قبول همه شرایط شورای امنیت انجام می شود تا از صدور قطعنامه جدید جلوگیری شود. آنها پیش بینی کرده اند با سوختن دو کشتی و قربانی شدن تعدادی از ایرانیان اعزامی به غزه، دو امکان پیروزی برای حکومت بدست می آید: اول سرکوب جنبش سبز و دوم ماله کشی بر پذیرش شرایط جهانیان در پرونده هسته ای. شاید به دستآورد سوم هم چشم طمع دارند: “پرچمداری مجدد جهان اسلام در رویارویی با اسرائیل”
بنابراین در روزهای آینده سفرهای خارجی منوچهر متکی و مقامات هسته ای بیشتر خواهند شد و بعد از فروکش کردن این اخبار داغ، حکومت اعلام خواهد کرد که “دنیا در مقابل ایران شکست خورد و نتوانست قطعنامه ای صادر کند!” اما در لایه های زیرین این بازار مکاره، چه جوی ها که از خون جاری خواهد شد: در سواحل غزه و در ایران.
هوشیاری و دقت، امروز بیشتر از همیشه لازم است. جنبشی که با خون بهترین فرزندان این سرزمین به یک سالگی رسیده، اکنون در میانه یک بازی چندضلعی کثیف قرار گرفته است. به همان میزانی که هوشیار باشیم و مدبرانه عمل کنیم و متحد باقی بمانیم، می توانیم این بازی را به سود خود تغییر دهیم. وگرنه سهم ما جز حسرت نخواهد بود. کودتاچیان می خواهند دریای سبز ما را با یک جنگ ساحلی سیاه در غزه کنترل کنند! می توانند یا نه؟ بسته به همت ماست.
این یادمان باشد که: این مهم نیست که “کارهای بزرگی” برای جنبش بکنی، مهم این است که کارهای کوچک را با “تعهد و عشقی بزرگ” انجام بدهی!

 

منبع: سایت نویسنده