آزادی کیان تاجبخش و بازداشت مهدی بوترابی، مهم ترین اخبار روز گذشته زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بود. کیان تاجبخش که روز ۱۸ تیر بازداشت شده بود، شامگاه شنبه با قرار وثیقه برای 15 روز به مرخصی آمد.
دادستان تهران اعلام کرده است که آقای تاجبخش، با تودیع وثیقهای ۸۰۰ میلیون تومانی از زندان مرخص شده تا در تعطیلات نوروز کنار خانواده خود باشد.این پژوهشگر، از سوی دادگاه بدوی به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده بود که در دادگاه تجدید نظر به 5 سال کاهش یافته است.
“اقدام علیه امنیت کشور، جاسوسی و ارتباط با عناصر بیگانه علیه نظام، قبول سمت مشاوره بنیاد سوروس در ایران در جهت طراحی براندازی نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، فعالیت تبلیغی علیه نظام و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور، اخلال در نظم عمومی و ایجاد ترس و وحشت در جامعه” اتهاماتی است که به این پژوهشگر منتسب کرده اند.
اما مهدی بوترابی، مدیر عامل سابق و بنیانگذار پرشین بلاگ،عضو ستاد اصلاحطلبان حامی موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود. او روز گذشته بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
هنگامه شهیدی هم سلول آذر منصوری
هنگامه شهیدی همچنان در بند 209 زندان اوین به سر می برد. خانواده این روزنامه نگار روز پنج شنبه موفق به ملاقات کابینی با او شدند. آزاده شهیدی، خواهر این روزنامه نگار به “روز” گفت: هنگامه همچنان در بند 209 و با خانم آذر منصوری هم سلول است و نه خود هنگامه و نه ما نمیدانیم که چرا او را که با عنوان اجرای حکم بازداشت کرده اند به این بند امنیتی منتقل کرده اند.
وی افزود: هنگامه بازجویی ندارد و وضعیت جسمی و روحی اش نسبتا خوب بود و ما درخواست کرده ایم که برای عید نوروز، به او مرخصی بدهند تا حداقل عید را در کنار خانواده باشد.
بی خبری از اتهام و وضعیت حجت منتظری
محل نگهداری و اتهامات انتسابی به حجت منتظری، فعال سابق دانشجویی نامعلوم است. سمیه فرید، همسر این زندانی سیاسی در خصوص چگونگی بازداشت همسرش توضیح داد: سیزدهم اسفند ساعت یازده و نیم شب به خانه ما آمدند و حکمی را به همسرم نشان دادند. اما علیرغم اصرار من، نگذاشتند حکم را ببینم. اجازه ندادند من به داخل اتاق بروم. مرا یکجا نشاندند و همه خانه را گشتند. آنقدر بد گشتند و آنقدر به هم ریختند، انگار در حال اسباب کشی هستیم و همه وسایل من وسط خانه ریخته شد. حتی خاک گلدان را هم خالی کرده بودند. واقعا نمیدانم اصلاَ دنبال چه چیزی میگشتند. لپتاپ، کتاب، مجله هایی که با مجوز خود جمهوری اسلامی چاپ شدهاند، حتی سررسیدهای من و دیگر وسایل متعلق به من را هم با خود بردند. بعد هم گفتند که حکم بازداشت همسرم را دارند و او را نیز با خود بردند. اما نگفتند، او را کجا میبرند و یا از طرف چه ارگانی آمده اند.
همسر حجت منتظری با تاکید بر اینکه همسرش در گذشته فعالیت دانشجویی داشته و در حال حاضر هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشته، به دویچه وله گفته است: یک بار هم به خاطر یک اتهام به دادگاه انقلاب احضار شده بود که تبرئه شد. اما وقتی به دنبالش آمدند، اسناد مربوط به حکم قبلی را هم با خود بردند و گفتند اگر تبرئه هم شده باشد، سوء سابقه محسوب میشود. با این همه ایشان در حال حاضر هیچ فعالیت سیاسی ای نمیکرد. چون وقتش را نداشت. به خاطر مشغولیت زیاد، حتی خبرهای روز را هم به طور مرتب نمیرسید دنبال کند. من واقعاً نمیدانم چرا او را دستگیر کرده اند. چون هیچ کاری نکرده است. حتی همان فعالیت سیاسی ای را هم که به نظر من جرم نیست و جای فعالاناش زندان نیست، نداشته است.
سمیه فرید با اشاره به تماس تلفنی 30 ثانیه ای همسرش از زندان گفت: فقط یک بار؛ چهار روز بعد از بازداشتش در حد ۳۰ ثانیه تماس گرفت و با برادرش صحبت کرد. در آن تماس گفته بود که نمیتواند بگوید کجاست. فقط گفته بود: “من خوبم. دنبال کارم هستید یا نه؟” هیچ حرف دیگری نزده بود.
همسر حجت منتظری با اشاره به پیگیریهای صورت گرفته از دادستانی و مقامات قضایی درباره وضعیت همسرش توضیح داد: ابتدا به دادگاه انقلاب کرج مراجعه کردم که اصلا مرا راه ندادند و گفتند مورد شما سیاسیست و صبر کنید تا با شما تماس بگیرند. به دادگاه انقلاب تهران مراجعه کردم، گفتند اسمشان ثبت نشده است. بارها و بارها به زندان اوین مراجعه کردم که متأسفانه تا بحال هیچ جوابی نداده اند. پاسخ شان به من این است که اسمش ثبت نشده و ما خبر نداریم. تنها چیزی که نهایتاً گفتند این بود که پرونده همسرم دست وزارت اطلاعات است، اما از محل نگهداری اش تا کنون هیچ اطلاعی به ما نداده اند و حتی نمیگویند اتهامش چیست. حتی به وکیل اجازه نمیدهند که اعلام وکالت کند. هیچگونه همکاری ای با ما نکرده اند. به دادستانی هم مراجعه کردم که خیلی جواب جالبی دادند و گفتند: “خیلی زود بتوانیم به پرونده تان رسیدگی کنیم، ۱۵ روز دیگر است که به تعطیلات میخورد که از آن زمان هم ما تا آخر عید نیستیم. حرف من این است که منصفانه نیست که عزیزان ما در زندان باشند و مسئولان زندان به مرخصی ۱۵ روزه بروند؛ بدون اینکه تکلیف این زندانیان را مشخص کنند. عید اگر هست، برای همه باید باشد.