استمرار ۳۴ سال حکومت بدون اعمال نظارت و مشارکت واقعی مردم، جمهوری اسلامی ایران را در شرایطی قرار داده است که در گذشته تمامی نظامهای اقتدار گرای جهان بدون استثنا تجربه کرده اند: پوسیدگی از درون در نتیجه تشدید روند فساد سیاسی، اداری و مالی. جمهوری اسلامی به عنوان یک مجموعه حکومتی، دولت و نهاد اجرایی توان انجام وظایف متعارفی خود را از دست داده است.
نشانه های از کار افتادگی ساختار اداری، مالی و اقتصادی جمهوری اسلامی را می توان با وجود تمامی صافی های تحمیلی حکومت و در غیبت رسانه های صادق و مستقل خبری، نه تنها در تضاد و تقابل سیاستها و تصمیمات مدیران و مجریان ارشد که در جزیی ترین بخشهای اجرایی کشور مشاهده کرد.
پدیده شرم آور و فاجعه بار بابک زنجانی و پولشویی صد میلیارد دلاری و رشوه خواری های صد ها میلیون دلاری مرتبط با آن که یک انتهای آن در کشور همسایه ترکیه آشکار شده، تنها کلاهک قابل رویت کوه فسادی است که از جمهوری اسلامی باقی مانده است.
نشانه های ورشکستگی جمهوری اسلامی و روند تخریبی امور در زمینه های، اقتصاد، کشاورزی، مالی، صنعت، آموزش و درمان، ارتباطات، حمل و نقل، محیط زیست و حتی ظرفیتهای دفاع ملی هر روز آشکار تر از پیش میشود. بدون شبهه، شتاب فرسایشی حرکت ایران در مسیر سقوط و انهدام ظرفیتها و ارزشهای ملی و مملکتی، در حال افزایش است.
انهدام ذخایر نفت و گاز
نگاهی گذرا به ذخایر نفت و گاز ایران و انهدام مستمر و نهادینه شده این دارایی ها، بجای بهره برداری بمنظور افزایش قدرت ملی و تامین رفاه جامعه، میتواند گوشه ای از دامان گسترده طرح تخریب و انهدام منابع ملی و غیر قابل جایگزینی ایران را توسط حاکمیت جمهوری اسلامی آشکار سازد.
ایران دارای بزرگترین ذخیره گاز طبیعی جهان است. ذخایر مجموع نفت و گاز ایران بزرگترین ذخیره ترکیبی است که در اختیار هر کشور دیگر جهان قرار دارد. با بهره گیری متعارفی از این ثروت استثنایی باید انتظار میداشتیم که سالانه صدها میلیارد دلار درآمد ناشی از صادرات گاز، نفت خام و محصولات پتروشیمی سرانه درآمد مردم را در حد بالاترین در جهان قرار دهد؛ صنایع سنگین را از پشتوانه رشد کافی برخوردار سازد؛ شهر ها را آباد ساخته و برق کافی به خانه ها برای سرد و گرم کردن آنها برساند. در عوض، بنا بر اعتراف ماه گذشته حمید رضا عراقی مدیر عامل شرکت گاز جمهوری اسلامی، این شرکت علیرغم در اختیار داشتن بزرگترین ذخیره گاز جهان ورشکسته است! برای ورشکستگی شرکت گاز بجز ورشکستگی ساختار اداری جمهوری اسلامی، کدام دلیل قابل درک دیگری را میتوان پذیرفت؟
چند روز پیش اعلام شد که نیمی از جایگاههای توزیع گازبرای خود روها در تهران و سایر شهر های بزرگ به دلیل نداشتن گاز کافی تعطیل شده اند. عوارض ناشی از کاهش توزیع گاز برای وسایل نقلیه را که معادل روزانه تا ۲۰ میلیون لیتر سوخت مصرفی آنها است باید به شانه بنزین وارداتی و یا بنزین تولید داخل با آلاینده های سرطان زا تحمیل کرد! شکل گرفتن این دایره منحوس را بجز ورشکستگی اداری و اجرایی جمهوری اسلامی به کدام عامل دیگر میتوان نسبت داد؟
ایران دارای ۱۵۵ میلیارد بشکه ذخیره نفت خام است (سه برابر ذخایر نفت روسیه –بزرگترین صادر کننده نفت جهان، و ۵ برابر ذخایر نفت آمریکا، بزرگترین مصرف کننده نفت جهان). ۳۵سال پیش، تولید روزانه نفت خام ایران ۶ میلیون بشکه در روز و صادرات نفت ایران ۵ میلیون بشکه در روز بود. تولید نفت خام امروز ایران به زحمت به ۲.۷ میلیون بشکه و صادرات نفت خام ایران با دشواری به ۷۰۰ هزار بشکه در روز میرسد! مفهوم کاهش تولید نفت و توقف افزایش تولید گاز، ذخیره این منابع برای سالها و نسل های بعد نیست، چرا که همسایگان ایران (بخصوص قطر و عراق) از منابع مشترک با ایران بهره برده و با استفاده از ضعف و ناتوانی دولت حاکم بر ایران، از این منابع به سود خود بهره برداری میکنند.
به دلیل اتخاذ روشهای نسنجیده و مخرب و اعمال سیاستی های ضد منافع ملی، و تنها بمنظور ایجاد حاشیه امنیت برای ماندگاری رژیم، جمهوری اسلامی اعمال تحریمهایی را علیه ایران موجب شده که در نتیجه آن حتی در یافت بهای ۷۰۰ هزار بشکه نفت صادراتی روزانه نیز بدون مداخله غیر قانونی و زیر زمینی دلالهایی مانند بابک زنجانی (راننده سابق تاکسی، و رضا ضراب، کارگر صرافی در دبی)، و سرازیر کردن میلیارد ها دلار دارایی های ملی به جیب آنها و روسای شان در داخل حاکمیت، به عنوان حق دلالی، و پرداختن رشوه در داخل و خارج از کشور امکان پذیر نیست.
بانکداری، صنعت و کشاورزی
۳۵ سال پیش پول ایران به عنوان یکی از ۱۴ پول معتبر دنیا در سبد پولی جهان قرار داشت و بانک های ایران از اعتبار بین المللی برخوردار بودند. پول ایران با از دست دادن تا۴۰۰۰ در صد ارزش برابری خود امروز در ردیف یکی از بی ثبات ترین پولهای جهان است. نظام بانکداری ایران که مدعی اجرای ضوابط اسلامی است، در عمل یک شبکه مافیایی صرافی است که از سوی نزدیکان رژیم شکل گرفته و بزرگترین انگیزه آن تسهیل رانت خواری و دریافت و پرداخت رشوه و فساد مالی است.
بنا بر اعتراف مسئولان رژیم، بانک مسکن که ظاهرا بیش از هر بانک دیگر میباید از ذخایر و اعتبار مالی برخوردار باشد عملا ورشکسته است.
در زمینه صنعت، اعمال سیاست های دولتی، مرکز گرا و متکی بر واردات، تولیدات داخلی را در بسیار از زمینه های به مضحکه ای از تغییر صورت کالا های نیمه ساخته و یا بطور کامل پرداخته تولید چین و ترکیه تبدیل کرده است. وابستگی صنایع اتومبیل سازی به خارج با قدمت ۵۰ ساله سازی نمونه ای است از روند عقب گرای صنایع در ایران در حالی که کشورهای کوچک و بزرگ آسیا مانند کره، مالزی و حتی ترکیه در همسایگی ایران در زمانی بسیار کوتاه تر به قدرتهای بزرگ تولید و صادرات اتومبیل در جهان تبدیل شده اند.
در زمینه کشاورزی فاجعه ببار آمده در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی کمتر از آنچه بر صنعت گذشته نیست. با استفاده درست از منابع آب و خاک ایران، تغذیه تا ۱۵۰ میلیون جمعیت بدون نیاز به واردات محصولات غذایی خام امکان پذیر است حال آنکه جمهوری اسلامی برای تامین گندم و برنج مصرفی ۷ میلیون جمعیت نیازمند واردات نیمی از نیاز ها از خارج است. تنها در یک زمان کوتاه، و طی سالهای پایان دولت خاتمی، تولید گندم ایران با مصرف سالانه مردم برابر شد. در دولت بعدی ( آقای دکتر احمدی نژاد) این روند بسرعت تغییر کرد بطوری که در سال جاری ایران نیازمند واردات ۷ تا ۸ میلیون تن گندم است. در کنار این آمار، باید از فاجعه تخریب محیط زیست، خشک شدن دریاچه رضاییه و خشک شدن زاینده رود یاد کرد؛ تکرار فاجعه ای که در دیکتاتوری کمونیستی اتحاد شوروی در دهه ۶۰ شکل گرفت و در ابتدا تولید گندم رشد یکساله و دوساله نشان داد و بعد متوقف ماند و همراه آن دریاچه آرال در قلب آسیای مرکزی خشک شد. جمهوری اسلامی برای خشکاندن دریاچه رضاییه از میان آن سد خاکی ( جاده) عبور داده و برای جبران این خیانت آشکار اینک متوسل به شعار انتقال آب دریاچه خزر شده است!
حمل و نقل و ارتباطات
در زمینه حمل و نقل مردم هر روز عمق فاجعه را زیر پوست خود احساس میکنند. وسایل حمل و نقل هوایی ایران فرسوده ترین و خطرناک ترین آن در جهان بشمار میروند. وسایل حمل نقل زمینی اعم از ترن و یا اتوبوس در حد فقیر ترین کشورهای جهان سوم و راههای ایران در ردیف پست ترین آنها بشمار میروند. به نسبت جمعیت رکورد کشتار در جاده های ایران معادل رکورد اعدامهای سالانه رژیم است: بالاترین در جهان!
پس از ۳۵ سال در اختیار داشتن قدرت حکومت، فرودگاه بین المللی تهران که پیش از انقلاب نیمه ساز بود هنوز تکمیل نشده و گزارشی که اخیرا از سوی یک نهاد دولتی علیه نهاد دیگری منتشر شده حاکی از سوء استفاده های صدها میلیاردی، نواقص خطر ناک در بخشهای مختلف این فروگاه، بخصوص برج مراقبت آن است؛انگاری امنیت پرواز برای این فروگاه نیمه تمام هرگز مطرح نبوده و نیست.
بیش از ۲۵ سال است که کمتر از ۱۹۰ کیلومتر راه اتصال تهران به شمال در دست ساختمان قرار دارد و هنوز پایان نیافته. در حالی که جمهوری اسلامی مدعی گشودن فضا و موشک پرانی است، راه شمال هر روز و هر هفته از مردم ایران کشته میگیرد.
اقتصاد ورشکسته
با وجود دریافت ۸۰۰ میلیارد ارز ناشی از صادرات نفت و محصولات پتروشیمی و سایر اقلام در طول هشت سال گذشته، نرخ تورم واقعی در ایران بالاتر از ۴۵ درصد، نرخ بیکاری واقعی بالاتر از ۲۵ درصد و رشد اقتصادی ۶ در صد کمتر از سال گذشته است: ۶ در صد رشد منفی که با توجه به تا ۲ در صد رشد جمعیت به معنی ۸ در صد فقیر تر شدن مردم نسبت به سال گذشته است.
در یک ارزیابی دقیق تر که تدارک آن از حوصله این نوشته خارج است، دامنه های تخریب را در اجزاء جامعه، از میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا، رشد بیماری های روانی و افسردگی در میان تمام اقشار سنی و طبقاتی، تا رشد مصرف مواد مخرب، رشد فحشا و تن فروشی، افزایش میزان فساد در جامعه و در درون سازمانها اداری و خدماتی می توان بر شمرد. جمهوری اسلامی به دلیل ریشه دار شدن فساد در اجزاء، و پوسیدگی از درون، از مرحله اصلاح پذیری و بهبودی گذشته ودر وضعیت فروپاشی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی از نفس افتاده. جمهوری اسلامی از کار افتاده است.