هیچ کس دیگر در برابر احمدی نژاد ایمن نیست

لیلا طیری
لیلا طیری

» دزدی اسناد وزارت اطلاعات در نامه محمد نوری زاد به خامنه ای

محمد نوری زاد، نویسنده و مستندساز منتقد در تازه ترین نامه اش خطاب به رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد “اسناد به غارت رفته از وزارت اطلاعات، گردنِ احمدی نژاد را دربزنگاه مرگ، از زیر تیغه ی گیوتین ما به در بُرد و بازی باخته را به نفع او رقم زد. اکنون، برگ های برنده  در دست اوست”.

این دهمین نامه آقای نوری زاد به آیت الله خامنه ای است؛ نامه هایی که تاکنون هیچ پاسخی از سوی رهبر جمهوری اسلامی نداشته و اشاره این نویسنده به استاد غارت رفته از وزارت اطلاعات در تازه ترین نامه اش، اسنادی است که گفته می شود احمدی نژاد از وزارت اطلاعات خارج کرده است.

محمد نوری زاد پیش از این با اشاره به عدم دریافت پاسخ نامه هایش از سوی رهبر جمهوری اسلامی  به “روز” گفته بود که “ظاهرا من به یک شرافت و شانی از قلم رسیده ام که بنویسم و کاری به پاسخ نداشته باشم و کار خود را بکنم. چون گرچه روی سخن من با ایشان است ولی این مردم هستند که این نامه را می خوانند و قضاوت خواهند کرد، تاریخ قضاوت خواهد کرد و مهم ثبت چنین نامه هایی با چنین رویکرد خیرخواهی برای آیندگان است که بدانند در دوران خفقان و ترس که فضای امنیتی تندی حاکم بود کسانی با چنین ادبیاتی با رهبرشان صحبت میکردند و پاسخی نمی گرفتند”.

او اکنون دهمین نامه اش به آیت الله خامنه ای را با عنوان “دزدان اطلاعات و دزدان سپاه” منتشر کرده و نوشته است “برای احمدی نژاد، قدرو قیمتِ اسرار و اسناد برداشته شده از وزارت اطلاعات، همسنگ تریلیاردها پول و فرصتی است که او و اطرافیانش دراین مدت از هرکجای این مملکتِ بی بزرگتر بالا کشیده اند. اکنون این اوست که  با همین اسناد ربوده شده، انگشت صغیر و کبیر ما و شما را به زیر پتکِ زیرکیِ خود برده است. حالا دیگرفلان شخصیت برجسته ی کشور یا  فلان آیت الله پرطمطراق یا فلان آیت الله زاده ی پرنفوذ مگر می توانند به او چپ نگاه کنند؟ چپ نگاهش کنند، حیثیت آلوده و دروغین شان را با فشار یک دکمه برملا می کند. که: “اگر بنا بر غرق شدن من است، چرا همگی با هم غرق نشویم”

این مستند ساز و نویسنده گفته که تا روز اول اسفند، همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی، هفته ای یک نامه به رهبر جمهوری اسلامی خواهد نوشت.

او در نامه جدیدش توضیح داده است: “احمدی نژاد تاریخ مصرف داشت. این را خودش خوب می دانست. او می دانست که ما او را برکشیده ایم تا با اعتنا به روان نامتعادلش، برتابوت اصلاح طلبان میخ بکوبد. او باید از این ماموریت تکرار نشدنی، بار می بست و گودال شخصیت متزلزلش را با کیسه های بی زبان پولِ مردم پُر می کرد. کیسه هایی که می توانست  به قَدَرقدرتیِ اومنجر شود. نیزاو می دانست تاریخ مصرفش به زودی  سرخواهد رسید و در یکی از سفرهای مکرراستانی به تیرغیبی ازپا درمی آید. ونیز می دانست رقیب صاحب سبک او در شگرد خود کارآمد است و فی الفور از جنازه ی او هزار مجلس روضه و تجلیل برمی سازد و برای فرزند برومند سمنانیان گنبد و بارگاهی برمی افرازد. پس وی چه باید می کرد؟ من که می گویم: باید به او حق داد. شاید اگر ما نیز جای او بودیم، همین دزدی از وزارت اطلاعات را کم هزینه تر از سایر گزینه ها می یافتیم”.

بر اساس نوشته آقای نوری زاد “این کلاه گشاد، درست آن زمانی به سر ماموران بظاهر تیز هوش وزارت اطلاعات رفت،  که آنان با لذت و کیفوری، مستغرقِ شنود مکالماتِ خصوصیِ مردم بودند و خط قرمزهای امنیتی کشور را تا حدّ مسخره ی شرکت چند جوان در یک مجلس دعای کمیل تنزل داده بودند”.

این نویسنده و مستندساز در بخش دیگری از نامه اش به رهبر جمهوری اسلامی پرسیده است: مگر می توان تجسم کرد که سپاهیان جبهه دیده و شهید دیده ی ما، از هزار اسکله ی بی نشان، شب و روز، مشغول قاچاق انواع کالاهایی باشند که مثلا رُژ لب بانوان یکی از آنها باشد؟  یا همین سپاه، آنچنان غلیظ، با مسائل اقتصادی و سیاسی و اطلاعاتی و امنیتی دربیامیزد که گویا اساسا ورود به  این حوزه های ممنوعه، جزیی از شاکله ی حتمی و هویتی او بوده است؟

به گفته او “اکنون، هزاران وسیله و ابزار و حتی هزاران دستگاه کامپیوتر خانگی و حرفه ای و هزاران آلبوم خصوصی و اثاثیه ی بی ربط مردم توسط دزدان اطلاعات و دزدان سپاه از خانه ها و دفاتر و انبارهای خانگی مردم برداشته و برده شده است و تاکنون بدانها باز گردانده نشده است”.

آقای نوری زاد خطاب به ایت الله خامنه ای تصریح کرده است: “دریغ که جناب شما را از طعم زندگی ما نصیبی  نیست. زندگی در ورطه ی شنود نامحرمانِ اطلاعات و سپاه، زندگی با مراقبانی که اندرونی شما را نیزمی کاوند، زندگی در گودال بیم وهول وهراس، زندگی با صحبت های درگوشی، و گوشی های مخفی شده در یخچال، رفت و آمدهای تحت نظر، آه، چه می  گویم؟ شما در رختخواب ودرکنار همسرتان غنوده اید، با این احساس که برادران گمنام و سپاهی ما به شما زل زده اند. راستی به ما می فرمایید ما با ظهورِاین انقلاب، به سمت کدامین مقصود خیز برداشته بودیم”؟

او سپس با اشاره به بحث های مربوط به حمله احتمالی نظامی به ایران به رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده “مبادا با اعتنا به همین پاسداران و اطرافیانی که من گوشه ای از خصوصیات آنان را برای آگاهی جناب شما ترسیم کردم، ما و شما تحریک شویم و برطبل جنگ بکوبیم و خود و مردم خود را به چالشی دراندازیم که ورود آن با ما باشد و خروجش اما با دیگران؟ دیگرانی که اتفاقا برای درهم پیچیدن طومار ما سالهاست چشم به راه یک چنین فرصتی هستند. مباد شعارهای پوک این جماعت در جناب شما شوری پدید آورد و ما وشما را برای برای برون رفت از اوضاع درهم پیچِ داخلی، دست بدامان جنگی کند که دود پایانش از همین اکنون درچشم ماست”؟

متن کامل نامه محمد نوری زاد به ایت الله خامنه ای در وب سایت آقای نوری زاد آمده است