محارب(Mohareb ): کسی که در هنگام نوشتن از قلم استفاده می کند. عینکی. قبلا رئیس دانشگاه یا دانشجو بوده است. اصطلاحا به هر کسی که دلیل دیگری برای بازداشتش نباشد گفته می شود. حداقل ده و حداکثر هزار مقاله نوشته است. گروه سنی: بین بیست تا دویست سال. کسی که از موبایل برای تماس تلفنی و از ای میل برای تماس اینترنتی استفاده می کند. مجازات: به اعدام محکوم شده، بعد از یک هفته آزاد می شود و بعدا به سه سال زندان احتمالی محکوم می گردد.
فتنه( Fetneh): شرکت در انتخابات. عملی که افراد برای انتخاب رئیس جمهور انجام دهند. فتنه گر: کسی که بدون هیچ دلیلی انتظار دارد رایی که در صندوق انداخته است، شمرده شود. فتان: زن فتنه گر( هر نوه ژیلا بنی یعقوب یا هنگامه شهیدی). سران فتنه: روسای جمهور سابق. مرکز فتنه: ستاد انتخاباتی قبلی. مفتون: کسی که قبلا طرفدار دولت بوده ولی بعدا احساس عذاب وجدان کرده و فعلا زندانی است.
ممنوع الخروج( Mamnooe Ol Khorooj): هر نوع انسانی که عادت به مطالعه داشته و گاهی به سفر می رود. کسی که حداقل یک هنر مهم دارد. شاعر، فیلمساز، نویسنده، رئیس جمهور سابق، رئیس جمهور بعدی، پسرش، برادرش، خواهرش. علت ممنوعیت خروج: پیدا کردن شیئی سبز رنگ در وسایل، یا سبز شدن علف زیرپای مسافر یا سبز بودن پرچمی که بالای سر مسافر است. شاعر ممنوع الخروج: کسی که معتقد است هموطنانش بزغاله نیستند.
اوباش(Obash): جمع مکسر وبش. مخلص آقا. چاکر آقا. کسی که کت و شلوار را با پوتین نظامی می پوشد. نوعی موجود بویناک و گازدار که در اثر برخورد با آن درد شدید در بدن ایجاد می شود. حکومت اوباشان: حکومتی که مجرمان قبلی را به عنوان مسوولان فعلی سرکار می آورد تا مسوولان قبلی را به عنوان مجرمان فعلی دستگیر کند.
بودجه( Budjeh): یک جزوه پر از ارقام که نشان می دهد در سال آینده چه مصیبتی به سر مردم خواهد آمد. لایحه بودجه: متن مکتوب بیست درصد اشتباهاتی که دولت در سال آینده انجام خواهد داد. کلیات لایحه بودجه: خلاصه ای از مشکلات بعدی. بودجه نویسی: یادداشت کردن تصورات مشاور مالی رئیس جمهور توسط منشی وی. تقدیم بودجه: دادن یک کتاب توسط رئیس جمهور به رئیس مجلس برای معلوم شدن اندازه قد رئیس جمهور و تحقیر مجدد اعضای پارلمان.
مسجد( Masjed): محلی که در آن آبروی خدا را می برند تا قدرت دولت افزایش پیدا کند. مسجد سابق: محل نمازخواندن. مسجد محل: محلی که اراذل محل جمع می شوند تا مردم محل را با شیوه های جدید آزار بدهند. مکانی که در آن کسانی که الله اکبر می گویند تحت تعقیب قرار می گیرند. لطیفه: “ یک بسیجی می خواست عضو بسیج مسجد محل بشود، از پدرش خواستند که اجازه اش را بدهد، گفت موافقم، به شرط اینکه به نمازش لطمه نخورد.”
رهبر انقلاب(Rahbar e Enghelab ): مشکل اصلی. کسی که هر وقت دیده نمی شود مردم نفس راحت می کشند و هر وقت دیده می شود تعدادی به قتل می رسند. بیت رهبری: یک مکان بلند که روی آن یک آدم کوتاه نشسته است و دائما ترس از افتادن دارد. رهبر معظم: اسم کلانتری رهبر. ادبیات رهبری: استفاده از تعدادی حرف اضافه و علامت تاکید و حرف ربط برای کلمه دشمن. کلمات مورد علاقه: “ عزیزان”( کسانی که با موفقیت ذوب شده اند)، “ دشمن”( بقیه)، “ خواص” ( دوستان سابق و دشمنان فعلی)، نخبگان( کسانی که حاضر به دیدن او می شوند.)
عملیاتی کردن( Amaliati Kardan): ضایع کردن. گند زدن. خراب کردن. استفاده از چهار عمل اصلی( زدن، گرفتن، کشتن، ممنوع کردن) دولت در اداره کشور. بودجه را عملیاتی کرد( بودجه ضایع شد و باعث تورم خواهد شد.) رئیس جمهور طرح جدید را عملیاتی کرد( رئیس جمهور جدیدا به دستشویی رفت.) عملیاتی می کنیم( به دستشویی می رویم) عملش بالا رفته( دچار جذب حداقلی و دفع حداکثری شده است)
دادگاه سیاسی( Dadgah e Siasi): محلی که در آن سرمقاله های روزنامه کیهان علیه کسانی که با صدای خودشان نظرات بازجو را اعلام می کنند یا فقط به دوربین خیره شده اند، خوانده می شود.
هدفمند کردن یارانه( Ino Nemisheh Nevesht): استفاده از پول بیت المال برای خریدن بخشی از مردم که قرار است بخش دیگری از مردم را کتک بزنند. روش دقیق تبدیل فقرا به کسانی که درآمدشان ده درصد اضافه شده و هزینه شان پنجاه درصد بالا می رود، و تبدیل پولدارهایی که مثل قبل ده برابر پول در می آورند، ولی هزینه شان ده درصد بالا می رود. تقسیم ثروت در هنگام سخنرانی.