گپ

نویسنده
یوسف محمدی

احوال جامعه ای که با دروغ پیش می رود…

آقای راد، پس از 16 سال دوری از فضای کارگردانی تئاتر امسال با یک نمایشنامه (عیش ونیستی) به صحنه آمدید. چرا درطول این سال ها به سراغ کارگردانی نرفتید واغلب زمان خود را به مقوله بازیگری اختصاص دادید؟

اساسا بازیگری شغل اصلی من در هنرهای نمایشی است وکارگردانی یکی از دغدغه های همیشگی من بوده است. اما اینکه چرا دراین سال ها کارگردانی نکردم دلیل خاص خود را دارد وآن بی رحمی وبی مهری های متعددی است که در طول این مدت از نزدیک شاهد آن بودم ولمسش کردم. اول اینکه به واقع کارگردانی یک درام نمایشی هرگز کار سهل وآسانی نیست واغلب با اندک توانایی هایی که دارند وارد این مقوله می شوند وبه همان سادگی نمایششان به اجرای عمومی رسیده و سال هاست که شاهد شکست این افراد هم هستیم. در کل وضعیت تئاتر را در نهایت کاملا نابسامان می بینیم. دوم اینکه کار تئاتر یعنی کار با گروه. گروه منسجم وکامل می تواند شناخت افراد نسبت به یکدیگر را بیشتر کند و درنتیجه این آگاهی تجربیات جدید و جذابی به وجود می آید. ما درایران کمتر گروهی را داریم که سال ها در کنار یکدیگر باشند. شاید تعداد این گروهها در ایران وتهران کمتر از انگشتان دست باشد. تصور کنید چه بر سر ما آمده است که 10 نفر به طور همزمان نمی توانند در یک مقطع زمانی به سادگی کنار هم باشند ودست به تولید بزنند.

 

علت را در چه می بینید؟

اقتصاد تئاتر درایران فلج است. به اصطلاح حرفه ای ترین کارها وتولیدات ودر پی آن دستمزد ها در تهران داده می شود اما با یک بررسی سطحی متوجه می شویم که همه چیز اسفناک است.

 

شما سال هاست که به عنوان مدیر عامل خانه تئاتر مشغول به کار هستید. به نظر شما چرا این مساله که مدت هاست از طرف اهالی تئاتر به عنوان یک زخم کهنه مطرح می شود حل نمی شود؟

حل و فصل این مشکل تنها از عهده خانه تئاتر برنمی آید. خانه تئاتر یک سندیکای نیمه دولتی است با چهارچوب های خاص خود. درواقع ما پل ارتباطی هنرمندان و وزارت ارشاد هستیم وتا آنجا که می توانیم تلاش می کنیم مشکلات بیمه و مسکن و… را حل کنیم. رایزنی های خانه تئاتر و مجلس و دولت همواره به شکل مستمر ادامه دارد اما این کافی نیست. مشکل اینجاست که به نظر می آید برخی می خواهند تئاتر ضعیف بماند.

 

درمیان همه هنرها چرا تئاتر است که همواره باید ضعیف و ناتوان باقی بماند؟

به دلیل اینکه تئاتر زنده است  وپس از تاییدات لازم به شکل مستقیم با تماشاگری که عده آن کم هم نیست ارتباط برقرار می کند.

 

حالاکه پس از سال ها کارگردانی کرده اید، در راه تمرینات واجراها راحت بودید؟

اصلا هیچ کاری در این برهه زمانی به سادگی درایران انجام نمی گیرد. من هم مثل همه کارگردانان با مسائل و مشکلات ناهمواری مواجه بوده ام که کلافگی را با خود  به همراه می آورد. جمع کردن بازیگران، تایید متن از سوی مرکز، تایید اجرا، مساله سانسور و… از جمله مشکلاتی است که فقط به صورت تیتر ور برایتان بازگو می کنم.

 

همواره در عرصه تئاتر می بینیم که هرگاه یکی از مسئولین تئاتر، نمایشی را به صحنه می آورند از امکانات ویژه ای نسبت به دیگرکارگردانان بهره می برند. خودتان صادقانه از مرز این فواید مدیریتی با توجه به سابقه اتان بگویید.

همه آنهایی که در مورد من هم چنین فکری می کنند می توانند سری به سالن اجرای من بزنند تا با به تماشا نشستن نمایش عیش و نیستی از میزان بهره مندی های من استفاده کنند. شیوه انتخاب بازیگران تا وضعیت دکور وتبلیغات می تواند بیانگر برخی شبهات درجهت شفاف سازی باشد.

 

چه شد که “عیش و نیستی “رابا توجه به فرهنگ وآداب به خصوصی که در متن دارد را به عنوان نمایشنامه اجرایی انتخاب کردید؟

“عیش و نیستی”مساله ای را برایم به وجودآورد که در طی سال های اخیر انگیزه هایم را برای به صحنه کشانیدن آن دوچندان کرد. عنصر”دروغ و دردرغ پردازی”را در سال های اخیر به عنوان پیش برنده بسیاری از مسائل مهم در جامعه دیده ایم. اتفاقاتی که هم اکنون در اجرای من به عنوان عامل اصلی تعریف می شود و تماشاگر با این آشنایی کامل دارد. با این حساب، تصور اینکه به صحنه بردن چنین اجرایی با این تم وزیر لایه برای مخاطب ایرانی جذاب باشد را درذهنیت خود و گروه به وجودآوردم.

 

آنیبال شخصیت نویسنده روشنفکری است که  دررفتار او لایه های متعددی می بینیم که گهگاه از اویک کاراکتر چند بعدی را می سازد. بازی در نقش این شخصیت تا چه اندازه برایتان اهمیت داشت؟

آنیبال شخصیت مورد علاقه من در این نمایشنامه است. علاقه من به او به دلیل عکس العمل های ویژه ای است که دربرابر دیگر افراد نمایش دارد. اوگوستا دربرابر او با تحکمی امیدوارکننده سخن می گوید وتامی می تواند مکمل او به عنوان بعد ناشناخته ای باشد که همواره در طول نمایش به دنبالش می گردد. کلوما ودیگر افراد نمایشنامه هم دیگرعناصر درونی آنیبال هستند. درواقع آن دیگران، هریک می توانند پاره هایی از ابعاد شخصیت پردازی آنیبال باشند. فردی که درابتدای نمایش کاملا ضعیف وناتوان است و به مرور پیشرفت می کند. تمام علاقه ام این بود که این شخصیت را تجربه کنم وبا ابعاد روانشسناسانه آن آشنا باشم.

 

دراجرای عیش ونیستی تا چه اندازه دست به حذف و اضافه زده اید؟

برخی از شخصیت های و صحنه هایی که لزومی برای اجرا نداشتند را کنار گذاشتم.

 

آیا زیر تیغ سانسور قرار گرفتند؟

قبل از اینکه چنین اتفاقی بیفتد حذف کردم. ویک دلقک را به عنوان شخصیتی که کپسول همه کارکتراهایی همچون روزنامه فروش، وزیر و… را به کار اضافه کردم.

 

انتخاب بازیگران به چه شکلی بود؟

بسیاری از دوستانی را که برای بازی در نمایش مدنظر داشتم درپروژه های سینمایی و تلویزیونی مشغول به کار بودند. اما درنهایت درانتخاب هایم از دوستان دیگر تئاتر استفاده کردم که بسیار توانمند وپرتلاش بودند.