از چند هفته آینده دور جدید تحریم های وزارت خزانه داری آمریکا علیه ایران آغاز و انتقال و فروش طلا به دولت و شهروندان ایران ممنوع می شود. پیرو دور جدید تحریم ها، امارات و ترکیه دیگر نخواهند توانست به ایران طلا بفروشند یا طلای دیگران را به ایران منتقل کنند. در آن صورت می توان انتظار داشت که قیمت طلا در بازار ایران بشدت افزایش یابد و دره ای به نام تورم و گرانی و کمبود کالا که مردم تاکنون فقط گوشه هایی از آن را تجربه کرده بودند تازه خودنمایی کند. احمدی نژاد در آستانه تشدید تحریم ها در نماز جمعه گفته بود آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود. محافظه کاران یا مخترعان احمدی نژاد چنان با لبخند های ملیحی این با نمکی ها و شیطنت های کودکانه و خطرناک احمدی نژاد را نظارت می کردند که گویی این جملات رئیس جمهور اصلا ربطی به آنها ندارد و این آنها نبودند که توافق کردند فرماندار سابق اردبیل رئیس جمهور شود و در دوم ریاست جمهوری برایش ۸ میلیون رای اضافه حساب کردند. اما ابعاد فاجعه اکنون چنان دهان باز کرده که خود احمدی نژاد و کل محافظه کاران ایرانی را با هم دارد به ته دره ای پرتاب می کند که ملت ایران طی ۸ سال گذشته در حال ریزش و سقوط به درون آن بوده اند.
اولین مسئولیت رئیس جمهور بعدی ایران، البته اگر بتواند، متوقف کردن این روند فروپاشی همه چیز و همه کس است. نقطه شروع این تحول، توافق بر سر پرونده هسته ای ایران و سازش با غرب است. درست در همین نقطه است که چگونه توافق کردن، یا چگونه سر هم آوردن پرونده مذاکرات هسته ای خود به موضوع مهمی در معادلات سیاسی پس از انتخابات تبدیل خواهد شد. اینکه سعید جلیلی از جناح راست ایران و رئیس تقریبا جوان هیات مذاکره کننده ایرانی نامزد ریاست جمهوری شده و از سوی دیگر، حسن روحانی نزدیک به اصلاح طلبان و رئیس سابق هیات ایرانی مذاکره کننده نیز برای ریاست جمهوری ثبت نام کرده می توان انتظار داشت که اولین مسئولیت رئیس جمهور بعدی کنار آمدن با ۱+۵ خواهد بود و این دو نفر نماینده دو طرز تفکر و دو مدل مذاکره و رایزنی با غرب هستند.
سعید جلیلی نامزد ریاست جمهوری و نماینده مدل بسیجی اداره مذاکرات است که زیر نظر مستقیم رهبر ایران و با هماهنگی احتمالی فرماندهان سپاه، مدل انقلابی مذاکرات به اصطلاح سرسختانه را هدایت می کند. او نماینده همان جریان فکری سیاسی ایران است که تاکنون بدون ارائه هیچ توضیحی به افکار عمومی در مورد ضرورت ساخت این همه تاسیسات گران قیمت و امکان پذیر بودن حفظ و پنهان نگه داشتن آنها از چشم ناظران بین المللی وارد قماری شده است که آینده کشور را بر سر آن گذاشته اند. هیات تحت ریاست او بدون توجه به اینکه در اطراف ایران چه می گذرد، بر سر مردم چه می آید و اساسا جامعه ایران تا چه مدت دیگری توان و کشش فشار تحریم ها را دارد و اینکه ادامه این روند چیزی از ایران باقی خواهد گذاشت در۱۳ دور مذاکره شرکت کرده و گزارش آن را به رهبری و صحنه گردانان پشت پرده فعالیت های هسته ای ایران ارائه داده است. این در حالی است که نتیجه هیچیک از این مذاکرات تاثیری بر مهمترین مسئاله یعنی کاهش و تعدیل تحریم های اعلام شده از سوی شورای امنیت علیه ایران نداشته است. سعید جلیلی فارغ التحصیل دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و تز دکترای خود را پیرامون سیاست خارجی پیامبر در صدر اسلام نوشته است. دانشگاهی که او از آن فارغ التحصیل شده مشهور است که برای نهادهای نظامی و امنیتی کادرهای گوش به فرمان تربیت می کند و به دلیل گزینش بسیار سختی که دارد ورود به آن برای بسیاری از جوانان ایرانی عملا غیر ممکن است.
حسن روحانی نامزد ریاست جمهوری، نماینده طیفی از اصلاح طلبان است که اعتقاد به مذاکره منجر به تعامل و مصالحه دارد. روحانی فارغ التحصیل و دارای در جه فوق لیسانس و نیز دکترای حقوق اساسی از گلاسکو انگلستان است که عضو هیأت امنای دانشگاههای تهران، ریس مرکز تحقیقات استراتژیک و استاد پژوهشی است که دارای کتب و مقالات متعددی است. سه فصلنامه علمی-پژوهشی با مدیر مسئولی وی منتشر میشود
روحانی برای ۱۶ سال دبیر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بود؛سمتی که در دولت هاشمی به او رسید و در دولت خاتمی نیز ادامه یافت. تصدی وی در پرونده هستهای تنها ۶۷۸ روز بود. این دوران پس از طرح موضوع هستهای ایران در سطح بینالمللی و صدور قطعنامه شدیداللحن آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغازشد. شورای حکام آژانس، نخست در خرداد ۱۳۸۲ طی یک بیانیه و سپس در شهریور همان سال طی قطعنامهای به موضوع پرونده هستهای ایران پرداخت و تلاش کرد تا تعهدات سختی را بر دوش ایران قرار دهد. در این هنگام که مقارن با پیروزی آمریکا در عراق و تشدید فضای جنگ در منطقه بود حساسیت خاصی نسبت به فعالیت هسته ای ایران به وجود آمده و احتمال داده می شد که عملیات نظامی علیه ایران صورت بگیرد.
پیرو ضرب الاجل ۵۲ روزه شورای حکام آژانس و درخواست وزرای خارجه سه کشور اروپایی و نیز روسیه، ایران قرارداد سعد آباد را امضا کرد که بعدا سوژه تبلیغاتی احمدی نژاد شد و آن را خیانت و قرارداد ننگین نامید. در دورانی که حسن روحانی رئیس تیم مذاکره کننده ایرانی بود ایران چندین بار برای گرفتن امتیاز بخش های مختلف تاسیسات اتمی را تعلیق و دوباره فعال کرد و مذاکراتی جدی در بروکسل انجام شد. به رغم چندین دور تعلیق داوطلبانه غنی سازی، بسیاری از بخش های در حال ساخت تاسیسات اتمی ایران تکمیل شد. تیم وی متشکل از کارکشته ترین کارشناسانی بود که ولایتی و خرازی برای او دستچین کرده بودند. وی هم مذاکره و معامله کرد و هم تاسیسات یو سی اف اصفهان، آب سنگین اراک، تاسیسات نطنز کاشان، سایت فورد، و تاسیسات بندر عباس تکمیل شد و شمار سانتریفو ژهای ایران از ۱۶۰به ( ۸ برابر ) و ۱۲۸۰ دستگاه افزایش یافت. در دورانی که حسن روحانی امور را ادراه می کرد هیات دولت نیز در جریان جزئیات مذاکرات قرار داشت اما در دوران مدیریت جلیلی دفتر رهبری و نزدیکان این دفتر اداره انحصاری مذاکرات و توافق یا عدم توافق را بر عهده داشته اند.
نامزدی سعید جلیلی و حسن روحانی نمایندگی دو مدل مبارزه و تعامل با جامعه جهانی بر سر پرونده هسته ای ایران حاکی رقابت دو سبک و دو نگاه به پرونده هسته ای ایران است که می تواند منجر به نتائج کاملا متفاوتی برای کشور شود. تاکنون هیچ عاملی حاکی از برخورد دو سبک اداره مذاکرات اتمی در جریان انتخابات نبوده است، ولی سخنرانی بی مقدمه دو هفته پیش علی باقری معاون کنونی شورای امنیت ملی که گفته می شود از اقوام خانواده آقای خامنه ای است، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران حاکی از مهیا بودن زمینه های تخاصم دو جبهه بسیجی مذاکرات اتمی با طرف مقابل است و اینکه ممکن است آنانی که طرفدار شکستن شاخ جهانی در جریان مذاکرات هسته ای بر سر پرونده ایران هستند برای از دست ندادن این میدان اقدامات پیش بینی نشده ای را در پیش گیرند.
سخنرانی علی باقری با عنوان “از پرتگاه سازش تا تردید در مقاومت” به اصطلاح “ناگفته های ده سال مذاکرات اتمی” را افشا کرد. علی باقری در این سخنرانی بر خلاف رول معمول عملا همه پروتکل های پذیرفته شده جمهوری اسلامی را زیر سئوال برد و “رعایت حدود” همه سازمانها و چهره های امنیتی را به فراموشی سپرد. در این سخنرانی او با انتقاد از حسن روحانی و روند مذاکراتی که در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۰۵ بین ایران و سه قدرت بزرگ اروپایی (بریتانیا، -فرانسه و آلمان) به نمایندگی از جامعه جهانی جریان داشت توافقات را سازش و سرشکستگی خواند و همان راه و ادبیاتی را در پیش گرفت که احمدی نژاد در جریان مبارزات انتخاباتی در پیش گرفت و همه را به غیر از خودش جاسوس بیگانه خواند.
از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که مذاکرات بین المللی پیرامون فعالیت هسته ای ایران در دوران احمدی نژاد و در دورانی که این مذاکرات به صورت انحصاری در اختیار دفتر رهبری قرار داشته هیچگاه نه تنها از بن بست خارج نشد بلکه منجر به اعلام 5 دور تحریم بین المللی علیه ایران شد. در حالیکه همه تلاش تیم روحانی این بود که پرونده ایران از شورای حکام آژانس به شورای امنیت ارجاع نشود و منجر به اعلام تحریم های بین المللی علیه ایران نگردد.
با توجه به بحران و فروپاشی اقتصادی ناشی از تحریم های بین المللی، انتخابات اخیر برای رهبر ایران نیز اهمیت دو چندان دارد. در درجه اول وی در تلاش است هیچ رقیبی وارد میدان نظارت و تصمیم گیری انحصاری پیرامون فعالیت هسته ای و نیز مذاکره با جامعه جهانی نشود. از سوی دیگر وی نیاز دارد با برگزاری انتخاباتی که مورد استقبال قرار گیرد، به خشونت کشیده نشود، منجر به آبرو ریزی ملی نشود و کسی انتخاب شود که مطیع وی باشد در آینده با دست پر و به صورت انحصاری وارد تعامل با جامعه جهانی شود.
با توجه به اینکه اسرائیل نفوذ قابل توجهی در جامعه جهانی دارد هر گونه تشنج جدی و فراگیر در جریان انتخابات اخیر ممکن است این شائبه را ایجاد کند که هیچ نهاد رسمی به طور کامل مدیریت و کنترل تاسیسات هسته ای ایران را در اختیار ندارد پس منطقا از آن حفاظت هم نمی شود. همین فرصتی استثنایی را برای هدف قرار دادن مراکز هسته ای ایران از سوی اسرائیل فراهم می آورد که منجر به بحرانی بی سابقه در کشور خواهد شد. بدین لحاظ می توان گفت که احتمالا انتخابات اخیر سرنوشت سازترین انتخاباتی است که پس از انقلاب در ایران برگزار شده است و نتیجه آن هر چه باشد سرنوشت سیاسی کشور را تغییر خواهد داد.