در جواب دروغگویان

زهرا رهنورد
زهرا رهنورد

درادامه دروغگویی ها وتهمت افکنی های معمول باند مشکوک وا قتدار گرا در چند نشریه که با پول ملت اداره می شود، اتهام های جدیدی مطرح شده است.از آنجا که به بهانه این پرونده سازی ممکن است ظلم مضاعفی بر دیگر بندگان خدا که گروگان اینان اند تحمیل شود، لازم دیدم نکاتی را جهت نشان دادن درجه سقوط اخلاقی این باند و ابهام زدایی از مطالب پرونده سازان و دروغگویان بنویسم.
حکایت آنکه یک معاون سابق اطلاعات ومشاور فعلی که خود را همه چیز دان و دانای کل مطرح کرده، در مصاحبه ای در امتداد پروژه وصل کردن جنبش سبز به بیگانگان و منافقان گفته است “زهرا رهنورد جلساتی در سه شنبه ها داشت که خانمی بنام زهرا حاتمی دبیری جلسات سه شنبه رهنورد را بعهده داشت” و سپس می افزاید این فرد دارای سمپاتی به منافقین بوده و از خانواده های منافق است وخواهر وشوهر خواهرش منافق بوده اند.

گنه کرد در بلخ اهنگری به شوشتر زدند گردن  دیگری

البته نتیجه این صغری و کبری چیدن همانطور که مخاطب حدس می زند محاصره رهنورد توسط منافقین و سمپاتهای آنهاست! و نتیجه آخر آنکه جنبش عظیم و ملی سبز وابسته به منافقان و بیگانگان و جنایتکاران است والخ

۱-خانم زهرا حاتمی کیست؟ تا آنجا که با حضور هر از گاه در جلسات خانواده های زندانیان سیاسی متوجه شده ام، ایشان معلمی است دلسوز با تحصیلات کامپیوتر و حقوق، فردی خیر و مادر شش فرزند و دارای عروس و نوه و همسر یکی از بر جسته ترین بنیان گذاران جهاد سازندگی واز مدیران اشنای بر جسته کشور.

این بانوی محترم دوماه است در زندان انفرادی به سر می برد و فرزندان و شوهر و شاگردان و دوستانش از فراق او بی تابی می کنند.ما همه امیدواریم که در زندان مشمول پروژه تواب سازی و اعتراف گیری نشده باشد.

۲-جلسه روزهای سه شنبه که این نشریات حامی دولت از آن سخن گفته اند، چیست؟ این جلسات سه شنبه نه متعلق به رهنورد است ونه دارای رئیس و مرئوس و دبیر و سر دبیر! بلکه این جلسه به شکل یک هیئت سنتی در خانه افراد گوناگون و با حضور قرآن دوستان و خانواده های زندانیان سیاسی بر گزار می شود و آنان الام و دردهای خودرا با پناه بردن به قران و زیارتنامه خوانی و رسیدگی به هم دیگر تسکین می دهند و تشفی می بخشند.

این جلسه مثل همه هیئت های مذهبی، درش به روی همه باز است. تا آن حد باز که سربازان گمنام اطلاعات و دوستان این مقام همه چیز دان نیز به گواهی همین مصاحبه (منتشر شده در نشریه تازه ی اقتدارگرایان) درآن ورود دارند.
من وسایر خانواده های زندانیان سیاسی وعلاقمندان به قرآن، از جمله خانم حاتمی نه بصورت منظم که هر موقع فرصت داشتیم در ان شرکت می کنیم و از فضای معنوی آن بهره می بریم واز دنیای سیاه و تاریکی که اطرافمان ایجاد شده به نورقران پناه می بریم. آیا قران خواندن یک عده درد مند هم از نظر آقایان جرم است که ازجلسات آن رئیس و دبیرو منافق و ضد انقلاب صید کنند؟آیا حکومت تا این حد ضعیف شده است که جلسه قران خوانی را برای دردمندان فرزند ازدست داده ومادران و خواهران و همسران غمگین زندانیان را نمی تواند برتابد؟

۳-سوال مقدر دیگر آن است که آیا اگر اقوام سببی و نسبی وهمسایه کسی منافق باشد آن شخص به این دلیل باید مجرم و متهم شناخته شود و باید علیه او پرونده سازی شود؟ اگر این منطق عمومیت یابد باید از بسیار ی از مسئولان کشوری یاد کرد که قوم و خویش های سببی و نسبی درجه اول انها منافق بوده اند و خودشان هم اکنون از مواهب جمهوری اسلامی و امکانات و تریبونها و حتی تریبون نماز جمعه بهره می برند. ایا کلید واژه منافق می تواند حلال مشکلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشوربشود؟

۴-پرونده سازی و توطئه افکنی شیوه کار بخشی از حاکمیت شده است و هر روز شکلی به خود می گیرد.پس از خیال بافی در مورد فتنه مخملی و کاموایی و کتانی براندازی، امروز پرونده سازی با محور منافق سازی در دستور کار گرفته و هر روز بندگان خدا را با این اتهام به سلابه می کشند واین سوال مقدر را نادیده می گیرند که مگر شما مدیون منافقین هستید که با تهمت و افترا جریانی که بدلیل جنایات و خیانت پیش ملت مرده و منفور است را دو باره زنده می کنید؟

۵-وسرانجام به این مقام ناشکر امنیتی می گویم شما اگر با من و موسوی به دلیل دفاع از صداقت وحقوق ملت و آرمانهای انقلاب اسلامی وآزادی خواهی و دمکراسی طلبی مساله دارید چرا به سراغ بندگان دیگر خدا می روید و بندگان آزاده و بی پناه خدارا برای حفظ قدرت با راههای گوناگون زجر و شکنجه می دهید. آیا سخن امام خمینی را فراموش کردهاید که “عالم محضر خداست؟

منبع: کلمه