آیا حمله بازدارنده به ایران ضروری است؟

نویسنده

» تحلیل لوپوئن از حمله اسراییل:

دانیل کریگل

“یک ایران اتمی لزوماً برای اسراییل به عنوان تهدید شناحته نمی شود.” این جمله از زبان رییس کنونی موساد بیان شده و تأثیر خود را روی مسؤولان سیاسی این کشور گذاشته است. ازسوی دیگر، رییس دولت اسراییل و وزیر دفاع اش ماه هاست که برنامه هسته ای ایران را یک تهدید “بالقوه” می دانند. بنیامین نتانیاهو، محمود احمدی نژاد را با هیتلر مقایسه می کند و معتقد است که با ایران باید همان رفتاری را داشته باشیم که می بایست با آلمان نازی در سال ۱۹۳۸ درست قبل از شروع جنگ جهانی دوم می داشتیم. ایهود باراک، وزیر دفاع نیز در مقابل کمیسیون امور خارجه پارلمان اعلام کرد که “علی رغم تحریم ها و فشارهای خارجی، برنامه هسته ای ایران درحال پیشروی است…”

درحقیقت، آقایان نتانیاهو و باراک در دولت یهود به عنوان قهرمانان یک حمله بازدارنده علیه تأسیسات هسته ای ایران شناخته می شوند. این مسأله در نظر آنها یک مسأله غیرقابل چشم پوشی است، ولی درعین حال هنوز نتوانسته اند اکثریت اعضای کابینه امنیت ملی، متشکل از ۸ وزیر را، نسبت به آن متقاعد سازند. فرماندهان سابق ارتش و نهادهای امنیتی نیز به نوبه خود متقاعد نشده اند. میر داگان، رییس سابق موساد، در رأس این افراد قرار دارد. او معتقد است که حمله اسراییل به ایران “یک حماقت است و منجر به یک وقوع یک جنگ منطقه ای خواهد شد”. ژنرال آمنون لیپکین، فرمانده سابق ستاد مشترک، و یووال دیسکین، شخصیت شماره یک سابق “شین بت” نیز همین عقیده را دارند. تا آنجا که می دانیم، جانشینان این افراد در منصب های فعلی نیز بر همین باورند.

 

هشدارهای آمریکا

موضوع مهم دیگر در این مباحثات به مواضع آمریکا مربوط می شود: آیا اسراییل می تواند از چراغ سبز دولت اوباما صرف نظر کند؟ دراین زمینه، بنیامین نتانیاهو بارها از آگاه ساختن واشنگتن نسبت به قریب الوقوع بودن چنین عملیاتی طفره رفته است. به همین دلیل، مسؤولان آمریکایی هشدارهای خود به اسراییل را چند برابر کرده اند. در همین راستا، لئون پانتا، وزیر دفاع آمریکا، در اوایل ماه دسامبر اسراییل را از پیامدهای حمله به ایران آگاه ساخت. و این مسأله غضب برخی از مقامات را در اورشلیم برانگیخت. سفیر اسراییل در واشنگتن دستور یافت مراتب اعتراض اسراییل را به گوش کاخ سفید برساند.

سه هفته بعد، لئون پانتا مجدداً در مصاحبه ای با شبکه سی بی اس پیش بینی کرد که “تهران می تواند تا یک سال آینده به سلاح اتمی دست یابد. و این مدت درصورتی که مراکز مخفی غنی سازی دیگری در ایران وجود داشته باشد، کمتر خواهد شد.” این اظهارنظر تأییدی بر برآوردهای مسؤولان اسراییلی بود و رضایت آنها را درپی داشت. با این حال، پنتاگون بلافاصله بیانیه ای صادر کرد: “درحال حاضر، هیچ مرکز مخفی غنی سازی در خاک ایران شناسایی نشده است.” درحقیقت، به نظر می رسد که اختلافات میان اورشلیم و واشنگتن به تفاوت در تعاریف مشترک این دو از “خطوط قرمز” مربوط می شود؛ خطوط قرمزی که پس از آن، حمله به تأسیسات ایران ضروری و غیرقابل اغماض خواهد بود.

 

چند کشته؟

آیا سال ۲۰۱۲، سال جنگ با ایران خواهد بود؟ در این مرحله، کارشناسان در اسراییل توضیح می دهند که این جنگ قبل از ماه آوریل به وقوع نخواهد پیوست. درواقع تا این تاریخ، آسمان ایران بسیار ابری است و این مسأله عملیات هوایی را با مشکل مواجه می سازد. تا آن زمان نیروی تدافعی اسراییل نیز سطح آمادگی خود را با آژیر کشیدن در بیمارستان ها، مراکز نجات و دیگر اماکن افزایش خواهد داد. اکثر مردم اسراییل متقاعد شده اند که دولت تهران اقدامات تلافی جویانه ای انجام خواهد داد. چند کشته برجای خواهد ماند؟ ایهود باراک چند ماه پیش پاسخ داد: “شاید کمی بیش از ۵۰۰ نفر.” دیگر کارشناسان تعداد کشته ها را ده ها هزار برآورد می کنند.

منبع: لوپوئن، ۳ ژانویه