تاثیر گذار اما نه در بحران هسته ای

نویسنده

» نگاه اسلیت به بررسی های غربی از تاثیر تحریم های ایران

در مقاله ای که در فارین پالیسی منتشر شد، نویسنده براین باور است که تحریم های آمریکا علیه ایران نقش مهمی در جلوگیری از دستیابی این کشور به تسلیحات اتمی داشته است.

ولی برعکس، همین تحریم ها همواره مانعی برای حل و فصل معضل اتمی ایران بوده: هرچه شدت تحریم ها بیشتر شود، نارضایتی خیابانی در برابر حکومت و علیه ایالات متحده بیشتر خواهد شد، به ویژه از زمانی که از ارزش ریال به شدت کاسته شده.

همان طور که فارین پالیسی اشاره کرده، “حکومت ایران هیچگونه مصالحه قابل توجهی برای برنامه اتمی انجام داده”. حتی با توجه به هدف اصلی تحریم ها که تأثیر گذاشتن بر روند محاسبات هسته ای حکومت تهران بوده، می توان گفت که تحریم ها شکست خورده اند. توضیح آن نیز ساده است: متن مصوبه تحریم ها بسیار فراتر از برنامه هسته ای ایران است و به همین دلیل انگیزه خوبی به عدم همکاری این کشور با ایالات متحده می دهد.

نویسنده مقاله این نشریه معتبر تاکید کرده “این تحریم ها فقط درصورتی ملغی خواهند شد که رییس جمهور آمریکا به کنگره تأییدیه بدهد که حکومت ایران “اولاً تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کند. دوم اینکه هرگونه اقدام خشونت آمیز و افراط گرایانه را در قبال شهروندان فعال در امور صلح آمیز سیاسی متوقف نماید. سوم اینکه به شکلی شفاف درخصوص قتل فعالان سیاسی صلح جو در ایران تحقیق کند و مسؤولان این اقدامات را مورد تعقیب قضایی قرار دهد. و چهارم اینکه در راه ایجاد یک دستگاه قضایی مستقل تلاش کند.”

حتی اگر اینها اهداف قابل ستایشی باشند، ولی مذاکرات هسته ای را به دلیل ایجاد شرایطی که هیچ ربطی با برنامه اتمی ندارند پیچیده می کنند. درحقیقت، بسیاری از متحدان واشنگتن قادر نیستند این خواسته ها را برآورده سازند: دولت های بحرین و عربستان سعودی نیز به سرکوب های خشونت آمیز علیه معترضان سیاسی دست می یازند، ولی هیچ گاه ازسوی واشنگتن مورد تحریم قرار نگرفته اند.

پس اگر ایران به طور کامل برنامه اتمی خود را از همین فردا متوقف کند، باز هم ازسوی ایالات متحده مورد تحریم خواهد بود. پس چرا حکومت تهران باید در رابطه با برنامه هسته ای خود سازش کند، درحالی که تحت هر شرایطی مورد تحریم خواهد بود؟

به طور خلاصه، تحریم ها تأثیرگذار نیستند، زیرا برای تأثیر گذاشتن طرح نشده اند. به نظر می رسد این مجازات ها به عوض تمرکز بر مسأله هسته ای، بر اهداف دیگری متمرکز شده اند: اعمال فشار “خرد کننده” بر مردم و تحریک آنها برای ایجاد تنش های سیاسی و درنتیجه تغییر حکومت تهران.

ایلینا راس لتینن، رییس کمیسیون امور خارجه مجلس نمایندگان، اعلام کرد که هدف تحریم ها “اعمال فشارهای اقتصادی شدید بر حکومت ایران است تا نسبت به برنامه هسته ای خود و دیگر سیاست های خطرناکش عقب نشینی کند”.

و این درحالی است که هیچ گونه پیشرفتی در این زمینه صورت نگرفته. برنامه غنی سازی اتمی به آرامی در جریان است [تحت نظارت آژانس اتمی]، درست به مانند دیگر “سیاست های خطرناک” این کشور، که یکی از آنها نیز حمایت ایران از حکومت سوریه است.

ازنظر مردم ایران، عامل بدبختی آنها تنها یک نفر است. طی ماه های اخیر، درحالی که تحریم های بیشتر و بیشتری اعمال شده، خشم ایرانیان به تدریج از مقوله ناتوانی حکومت، ازجمله سرکوب ها و فساد مالی شدید آن، به سوی رویکردهای ایالات متحده و کشورهای غربی درحال تغیر است.

حتی اگر تحریم ها به لحاظ فنی تأثیری بر مواد غذایی و دوا و درمان نداشته باشند، ولی اعمال آنها به سیستم مالی باعث شده تا مردم ایران نتوانند این اقلام ضروری را از خارج تهیه کنند. بسیاری از محصولات پزشکی یا بشردوستانه ازسوی بیمارستان ها و دیگر نهادهای داخلی ایران قابل خرید نیستند و این مسأله باعث کمبود این گونه محصولات و درنتیجه پیامدهای بسیار وخیم شده. احمد قویدل، رییس انجمن هموفیلی ایران، اخیراً به واشنگتن پست اظهار داشت که “این یک گروگانگیری آشکار در قبال مردم آسیب پذیر است که توسط کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر انجام می شود.”

روز ۳ اکتبر واحد پولی ایران به رکورد پایین ترین ارزش خود رسید: ۳۶۰۰ تومان برای یک دلار. یک سال پیش نرخ تبدیل در حدود ۱۳۰۰ تومان بود. مردم محمود احمدی نژاد را مسؤول اصلی این نوسانات شدید می دانند. حتی اگر احمدی نژاد نیز مورد تهدید باشد، احتمالاً وضعیت حکومت چندان نگران کننده نیست. مخالفان به خوبی نشان دادند که اعتراض اصلی آنها علیه محمود احمدی نژاد است و نه نظام اسلامی. به علاوه، درحال حاضر حکومت نیز بسیار خوشحال است که می بیند احمدی نژاد نقش قربانی را برعهده دارد و به عنوان مسؤول اصلی تمامی مشکلات اقتصادی ایران شناخته شده است.

و اکنون به دلیل تحریم های شدید، بسیار محتمل است که یک نامزد مرتجع تر در سال ۲۰۱۳ انتخاب شود. در حدود ۱۰ سال قبل، زمانی که آرژانتین و روسیه یک شکست اقتصادی مشابه را تجربه کردند، مردم این کشورها نمایندگانی را انتخاب نمودند که بسیار ملی گراتر بودند: ولادیمیر پوتین و نستور کرشنر. و حتی پس از تغییر حکومت عراق توسط ایالات متحده، یک دولت اقتدارگرا و طرفدار ایران در انتخابات پیروز شد.

شکست اقتصادی در ایران که دلیل آن تحریم بوده است، بهانه های بهتری به دست حکومت داده تا تدابیری علیه تظاهرات و گردهمایی ها اتخاذ کند و بر اخبار تلویزیون های بین المللی پارازیت بفرستد و آنها را به مانند اینترنت مسدود کند.

واشنگتن باید در رابطه با شرایط مورد نظر خود شفاف تر عمل کند و به دقت مشخص سازد که ایران برای لغو تحریم ها چه چارچوب هایی را باید در برنامه اتمی اش لحاظ کند. درغیر این صورت، ممکن است در ایران نیز یک جنگ بیهوده و پرهزینه به مانند عراق به راه بیفتد که بی شک نتیجه عکس خواهد داشت و درنهایت به لزوم وجود تسلیحات کشتارجمعی ختم خواهد شد.

فرمول فعلی تحریم ها چندان شفاف نیست، زیرا هیچ گونه رویکرد کارشناسانه در آن لحاظ نشده و در رابطه با مسأله هسته ای نیز بسیار مبهم است. ازطرف دیگر، در آخرین نسخه خودنمایی سیاسی کنگره درخصوص ایران که به شکل مصوبه الحاقی ۴۱ سنا مطرح شد، آمده است: “منفعت دولت ایالات متحده و دولت دیگر کشورهای مسؤول در این است که با همکاری یکدیگر تلاش کنند از دستیابی دولت ایران به توان تسلیحات اتمی جلوگیری بعمل آورند.”

آنچه که کنگره از آن به عنوان “توان تسلیحات اتمی” یاد می کند، مبهم است، زیرا با احتساب برخی مسایل، ایران از هم اکنون این توان را دراختیار دارد.

هر کشوری که دارای یک بخش اتمی صلح آمیز کاملاً توسعه یافته باشد، “توان” تولید تسلیحات اتمی را نیز دارد. دراقع برزیل و آرژانتین نیز دارای توان تسلیحات هسته ای اند. ولی همان طور که داشتن یک اتومبیل پرسرعت که می تواند به ۲۰۰ کیلومتر در ساعت برسد، دلیلِ داشتن اضافه سرعت و دریافت جریمه نیست، داشتن توان تولید تسلیحات اتمی ازسوی یک کشور نیز برخلاف مقررات نیست.

برعکس آنچه در مورد ایران می تواند جنبه غیرقانونی و خلاف مقررات پیدا کند این است که ذخایر اورانیوم غنی شده این کشور که تاکنون به خوبی از آنها محافظت کرده می تواند به سوی اهداف نظامی منحرف شود. و این چیزی است که حکومت تهران هیچ گاه بخاطر آن مورد مؤاخذه قرار نگرفته.

به علاوه، براساس آخرین گزارش منتشر شده توسط آژانس اتمی، ذخیره هگزا فلئورور اورانیوم ایران، که تا میزان ۲۰ درصد غنی شده، کاهش یافته و از ۱۰۱ کیلوگرم [برآورد ماه می] به ۹۱ ممیز ۴ کیلوگرم رسیده است. این تجدید برآورد از ذخیره اورانیوم “قابل غنی سازی” نشان می دهد که کمی از این هگزا فلئورور اورانیوم به سوخت فلزی تبدیل شده تا از آن صفحاتی برای رآکتور تحقیقاتی تهران ساخته شود.

تبدیل مجدد آن به شکل گازی مشکل و بسیار وقت گیر است. علاوه بر محدودیت هایی که ایران در ساخت تسلیحات اتمی با آنها مواجه است، خود این کشور گاهی درجا می زند و گاهی نیز عقب می رود. درحقیقت در اینجا شاهد یک تلاش افسارگسیخته ازسوی ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی نیستیم، زیرا تهران چندین بار از خواست خود دایر بر ایجاد مصالحه درخصوص مشکلات غنی سازی هسته ای سخن گفته است.

بهتر است ایالات متحده یک گام به سوی ایران بردارد و برخی از این تحریم ها را ملغی اعلام کند. واشنگتن با رد هرگونه تخفیف برای تحریم ها هیچ امتیاز قابل توجهی در قبال آن به دست نمی آورد، بلکه امکان هرگونه مصالحه و سازش با تهران را نیز ازبین می برد و بدین ترتیب بهانه لازم را نیز به این کشور می دهد تا مقدار بیشتری اورانیوم غنی کند.

آنچه که مضحک به نظر می رسد این است که ماهیت غیرسودمند این تحریم ها در نظر برخی از بازهای کنگره یک امتیاز محسوب می شود. آنها درست به مانند عراق ۱۰ سال پیش به این نتیجه خواهند رسید که تحریم ها “سودمند” واقع نشده و اکنون زمان آن رسیده که به مرحله بعد گام برداریم. و درنهایت نیز آخرین راه چاره مشخص می شود: جنگ.

منبع: اسلیت، ۲۷ اکتبر