ایران و سوریه خطر ناامنی دریاها

نویسنده

» مقاله کوریره دلا سرا به دنبال سیاست خارجی جدیدی برای رم

آنتونیو پورپوری 

اهداف ایتالیا بیش از هر چیز در اروپا تعریف می شود. با این حال بد نیست اگر به نجواهای پنهانی گوش بدهیم؛ نجواهائی که از سوی مدیترانه به گوش می رسد و منطقه ای وسیع را دربر می گیرد و به اقیانوس هند می رود. این نشانه ها، چه جدید و چه قدیمی چالش تازه ای برای ایتالیا است، یک کار بسیار سخت اما به شدت لازم. بی ثباتی دشمن ماست. خطری که از خاورمیانه و شرق آفریقا برخاسته است و از اقیانوس هند عبور می کند و به ایتالیا می رسد.

ایتالیا نباید به وضعیت قرن هجدهم بازگردد، زمانی که عدم امنیت حاکم بود و دزدان دریایی بر دریاها حاکم شده بودند، اما باید گفت چیزی نمانده است که دوباره به همان وضع برگردیم. به همین دلیل باید مسئله شلیک دو دریانورد ایتالیایی و کشته شدن دو ماهیگیر هندی را جدی تلقی کرد. این یک واقعه غم انگیز بود که در منطقه ای اتفاق افتاد که مرکز تنش ها و هیجان ها و گسترش فرهنگی است که کشورهایی در آن دخیل هستند که با یکدیگر رقابت تسلیحاتی دارند. آنجا مرکز دزدان دریایی جهان است که تهدیدی برای غرب و بخصوص برای اروپا محسوب می شوند. بیایید زیاد در مورد کشتی آماتو هم حرف نزنیم که به او هشدار داده شده بود آب های بین المللی دریای عربی را ترک کند و کشتی بدون توجه به این هشدار در بندر کوچی پهلو گرفت و در نهایت پلیس هند مجبور به مداخله شد. البته این تقصیر دولت ایتالیا نیست، این دامی بود که برسر راه ایتالیا گذاشته شده بود.

به عبارت کوتاه، این مسئله با مهارتی که ناخدای کشتی در گفتگو داشت و سهل انگاری مقامات هند، مسئله حل شد. اگر بخواهیم بیشتر وارد جزئیات شویم وضعیت کمی پیچیده می شود. آرامش در دریاها تنها با حضور نظامیان روی عرشه، تضمین نمی شود. در برخی از کشور ها شرکت هایی وجود دارند که خدمات امنیتی ارائه می دهند. درعین حال به تلاش های زیاد- سیاسی، نظامی، حقوقی- برای منهدم کردن دزدان دریایی دنیای مدرن نیاز است، همان ها که خارج از محیط عادی، کشور ها را دچار بی ثباتی می کنند. کاملا مشخص است که باید هرچه زودتر این بلکه را از چهره ایتالیا پاک کنیم و این کار را نمی شود مگر با احساس مسئولیت بیشتر در مورد مشکلات آفریقای شمالی، سوریه و ایران. برای این کار باید استراتژی هماهنگ با اتحادیه اروپا انتخاب کرد. اروپا و ایتالیا چندین موقعیت را تا کنون از دست داده اند: بهار عربی، بدون اینکه راهکار مشترکی وجود داشته باشد؛ پایان ماجرای لیبی، که اینک توسط گروهی سردرگم رهبری می شود که نمی تواننند بحران بعد از قذافی را حل کنند. حالا دو مشکل دیگر پیش روی ماست. مسائلی که ممکن است بتواند تمام سیاست مدیترانه و اروپا و ایتالیا را به زانو در آورد: سوریه و ایران.

هنوز یک طرح وجود ندارد. اما وقت کم است و ایتالیا باید سیاست روشنی داشته باشد. اما پیداست که دو کار باید انجام داد: متوقف کردن کشتار در سوریه و برکنار کردن بشار اسد؛ مقابله با ایران اتمی.

 توضیح دلایلی که به موجب آن نمی توان مثل لیبی در این موارد دست به دخالت نظامی زد، برای افکار عمومی کار بسیار دشواری است. مقایسه وضعیت لیبی و سوریه عملی نیست. در حال حاضر ما با حکومتی روبرو هستیم که 9 هزار نفر را در خیابان ها کشته است. ادامه حکومت بشار اسد به این معناست که هر روز به تعداد کشته شده ها افزوده می شود و ماندن بشار بر سر قدرت، فقط خوشایند ایران است.

ایتالیا در مورد ایران وظیفه دارد تا آنجا پیش برود که یاد آوری کند حمله اسرائیل، آمریکا یا هردو به ایران، چه عواقبی را در بی ثباتی در خاومیانه در بر دارد و عواقب دیگر آن می تواند مسدود شدن راه عبور نفت، مسدود شدن راه حمل و نقل تجاری با خاوردور، افزایش حملات تروریستی و به راه افتادن سیل مهاجرت باشد.

 اروپا باید این شجاعت را داشته باشد که به اسرائیل بفهماند همه مشکلات را نمی شود با زور حل کرد، باید به آمریکا کمک کند تا راه های مناسب برای گفتگو با ایران را پیدا کند. ریچارد نیکسون و مائو تسه تونگ دشمنان خونی یکدیگر بودند اما در سال 1972 توانستند به توافق برسند. تاریخ تکرار نمی شود اما فراموش هم نمی شود. حضور قدرتمند اروپا در خاورمیانه تضمینی است برای جلوگیری از بی ثباتی که بهای آن را مستقیما خود اروپایی ها باید بپردازند. در سال های اخیر اروپا اززمان، نیرو و منابعی که در اختیار دارد فقط در شرایط مالی اضطراری می تواند استفاده کرده است. ایتالیا هنوز، با وجود سیاست دولت قبلی که مدیترانه را ملک شخصی خود می دانست و در گفتگو با اسرائیل فعال نبود، فلج نشده است. وقت آن رسیده است که به دوران هوشمندی قدیمی در مدیترانه بازگردیم و اعتبار از دست رفته را درجهان اسلام دوباره بدست بیاوریم و به مسئولیت هایمان عمل کنیم.

کوریره دلاسرا، 5 مارس