دیدار

نویسنده

مصاحبه پائولو کوئلیو با فرانکفورتر رونت شاو:

باید راهی برای گفتگو پیدا کرد

مارتین شولتز

 

پائولو کوئلیو، نویسنده برزیلی که کتاب هایش در جهان از پرفروش ترین ها هستند، در مصاحبه ای با فرانکفورتر رونت شاو به بحث پیرامون سانسور کتاب هایش در ایران و مطالبی که در این زمینه در وبلاگ ها منتشر می شود پرداخته است.

در یک روز سرد بارانی در ژنو، در نزدیکی دریاچه لمان، به طبقه دوم ساختمانی رفتم. در آنجا مردی با چهره ای بشاش و خنده رو در را به رویم باز کرد و با لهجه ای برزیلی به من خوش آمد گفت. پائولو کوئلیو یکی از نویسندگان شهیر دوران ماست. او که یکی از سفرای صلح سازمان ملل است، به صورت متناوب در سوئیس و شهر خود ریودوژانیرو زندگی می کند. با او مصاحبه ای انجام دادم که در زیر می خوانید.

آقای کوئلیو یک سال پیش کتاب های شما در ایران ممنوع شد. آیا هنوز می خواهید کتاب جدیدتان “الف” را به فارسی ترجمه کنید؟

من این کار را قبلاً انجام داده ام. نسخه فارسی این کتاب را به صورت یک کتاب الکترونیکی در وبسایتم برای دانلود گذاشته ام. پس از اینکه کتاب هایم در ایران ممنوع اعلام شد، یافتن یک ناشر جدید در این کشور کار سختی بود. به همین دلیل از ناشر ایرانی قبلی ام خواستم که کتاب جدید را ترجمه کنند. او نیز با اشتیاق پذیرفت. سپس ترجمه او را به صورت یک فایل پی دی اف و همچنین فرمت های دیگر در اینترنت گذاشتیم تا علاقه مندان دانلود کنند. من می خواستم که مردم ایران بتوانند، علی رغم سانسورهای اعمال شده، کتاب مرا بخوانند.

 

شما پس از این ممنوعیت، از دولت برزیل خواستید که به صورت رسمی اعتراض کند. نتیجه این کار به کجا رسید؟

چندان نتیجه ای دربر نداشت. حکومت تهران خیلی راحت به دولت برزیل گفت که در ایران هر کتابی ممکن است مورد سانسور قرار گیرد یا ممنوع شود. آنها در پاسخ رسمی شان نوشته بودند: “نه تنها من، بلکه فعالیت های ناشر ایرانی ام نیز ممنوع شده است”، یعنی تمامی کتاب هایی که او چاپ کرده نیز ممنوع شده. واقعیت این است که درحال حاضر ترجمه های فارسی که از کتاب های من در دسترس مردم است، تنها ازطریق دانلود انجام می شود. بدین ترتیب می توانم سانسور را دور بزنم. این مسأله برای من بسیار مهم است. خوانندگان ایرانی بسیاری در فیس بوک و توئیتر نظرات خود را برای من می نویسند که در اینجا از همه آنها تشکر می کنم، و از من می خواهند که بقیه کتاب هایم را نیز به فارسی ترجمه کنم و آنها را فراموش نکنم. بسیاری از آنها متعجب شده اند، زیرا انتظار چنین چیزی را نداشتند.

 

نسخه فارسی کتاب شما چند بار دانلود شده؟

در حدود ۳۵۰ هزار دانلود انجام شده. البته باید ایرانیان خارج از کشور را نیز در این تعداد لحاظ کرد. من نمی دانم از این تعداد چند نفر در ایران، ایالات متحده یا کشورهای دیگر زندگی می کنند.

 

۱۱ سال پیش شرایط به گونه دیگری بود. در سال ۲۰۰۰ شما توانستید پس از انقلاب ۱۹۷۹ به عنوان نخستین نویسنده غربی به ایران سفر کنید. آیا دوست دارید مجدداً به ایران بروید؟

من هنوز علی رغم تنش هایی که وجود دارد دوست دارم به ایران سفر کنم. در زمان ریاست جمهوری خاتمی اولین بار بود که به ایران سفر کردم و می خواستم ذهنیت های اشتباهی که از این کشور وجود داشت را تغییر دهم. امروز رفتن به ایران بسیار سخت است. البته حتی در آن زمان هم آسان نبود. زمانی که در سال ۲۰۰۰ به ایران رفتم، اشخاصی را در این کشور می شناختم، به ویژه ناشرم و خانواده اش را. در آن مدت به صورت مداوم در اطرافم نیروهای امنیتی بود که قدم به قدم با من بودند. من نمی توانستم راحت با ایرانیان گفتگو کنم. با این حال، این سفر برای من و همسرم بسیار خاطره انگیز بود. من فرهنگ این کشور را تحسین می کنم.

 

شما در آن زمان گفتید که غرب در انتقادات خود از جمهوری اسلامی، مردم ایران را هم تراز با حکومت این کشور قرار می دهد. آیا پس از انقلاب سبز در سال ۲۰۰۹ وضعیت همچنان به همان صورت باقی مانده؟

بله، متأسفانه همچنان به همان صورت باقی مانده. البته درست است که در زمان انقلاب سبز، جهانیان پذیرفتند که مردم ایران نمی توانند هم تراز با حکومت این کشور باشند. این موضوع تا زمانی ادامه داشت که جنبش سبز فعال بود. پس از آن، تفاوت میان حکومت ایران و مردمی که در آنجا زندگی می کنند و رنج های بسیاری را متحمل می شوند به سرعت فراموش شد. اکنون در اخبار و گزارش ها می بینیم که تنش میان ایالات متحده و ایران مجدداً به نقطه اوج خود رسیده. دوباره به همان دیدگاه های قبلی بازگشتیم.

 

شما به طور نسبی در ایران و اسراییل بیشترین خواننده را دارید…

بله درست است. و از سفرهایم متوجه شده ام که مردم ایران و اسراییل جدا از کتاب های من، وجه علاقه های مشترک بسیاری دارند. ظاهراً شیوه داستان نویسی من از مرزهای سیاسی و فرهنگی و اختلافات میان ایران و اسراییل گذشته. ما در دورانی زندگی می کنیم که پل های ارتباطی میان کشورها روز به روز بیشتر فرو می ریزند: پل های دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی. اگر شما بتوانید شرایط دیگران را درک کنید، این بدین معنی خواهد بود که “شما دشمن او نیستید”. باید راهی پیدا کرد که براساس آن گفتمانی آغاز شود. در چنین شرایطی منزوی کردن بیش از پیش ایران راه درستی نیست.

 

رییس جمهور اوباما منصب خود را با وعده گفتگو با تهران آغاز کرد، ولی تاکنون موفق نبوده است. اخیراً پس از اینکه جمهوری اسلامی تهدید کرد که تنگه هرمز را خواهد بست، یک ناو هواپیمابر آمریکایی از این تنگه عبور کرد.

من وقعاً نمی دانم این وضعیت به کجا ختم خواهد شد. فقط معتقدم که دیپلماسی برای این به وجود آمده که اختلافات پیچیده را به صورت مسالمت آمیز و بدون راه انداختن جنگ و درگیری حل و فصل کند. زمانی که به سخنان جمهوریخواهان آمریکایی گوش می کنم، واقعاً به هراس می افتم.

 

منبع: فرانکفورتر رونت شاو