یاد یاران

نویسنده
مرضیه حسینی

فرهاد فارسی؛ از فلینی تا مخملباف…

فیلم “ناصرالدین شاه آکتور سینما ” را همه به یاد داریم. اثرگران مایه سینمای ایران که شکل کارگردانی،زبان دیالوگ نویسی،نوع روایت،بازی بازیگران و طراحی صحنه آن هنوز در یادها زنده است. اثری که در کنار جملگی موارد دوست داشتنی اش، تعریفی تازه از “ طراحی صحنه گ در سینمای ایران باب کرد. فرهاد پارسی را پیشتر اهل سینما می شناختند، پس از آن فیلم اما دایره ی شهرتش فزون شد. هنرمندی که هرگز تن به ذلت حکومتیان نداد و در نوع خلق آفرینش های خود با پشتکار و صبوری تنها به خلاقیت های بصری حاصل از ذهنش تکیه داشت. چهره ای که دیگر امروز نیست و نبودش برایمان غمناک و پر از افسوس جلوه می کند. هنرمندی که به قولی،یکی از آرتیست‌ترین طراحان سینما بود که کارهایش از لحاظ هنری قابل تامل بود.

 

 

فارسی از بیماری سرطان روده رنج می‌برد و برای معالجه به کشور سوئد رفت.او نزدیک به یک سال با این بیماری دست و پنجه نرم می کرد تا اینکه شنبه گذشته در همان کشور به دیار باقی شتافت.پیکر فارسی در سوئد به خاک سپرده شد.

  غلامرضا نامی درباره فرهاد فارسی می گوید:

” این اواخر بیش از سه سال مشغول کار تحقیقاتی بر روی فیلم «روز رستاخیز» احمدرضا درویش بود که متاسفانه کنار گذاشته شد و این ضربه روحی شدیدی برایش بود و او را در مقابل بیماری‌اش ناتوان کرد.”

 

فارسی که بود؟

فرهاد (حسن) فارسی فارغ التحصیل رشته طراحی صحنه و لباس از دانشکده هنرهای دراماتیک تهران، فارغ التحصیل آکادمی لباس رم، همکاری در طراحی صحنه فیلم‌های «لاتراویاتا» فرانکو زفیره‌لی،‌ «نوستالژیا» آندری تارکوفسکی، «کشتی به راهش ادامه می‌دهد» فدریکو فلینی، «روزی روزگاری در آمریکا» سرجئو لئونه را در کارنامه‌ی فعالیت بین‌المللی‌اش داشته است.

 فرهاد فارسی متولد 1329 اصفهان بود و در سینمای ایران فعالیتش را با طراح صحنه‌ی فیلمی کوتاه به نام «کوچ» به کارگردانی واروژ کریم‌مسیحی آغاز کرد. آغاز آثار حرفه ای او با «چریکه تارا» بهرام بیضایی بود و به عنوان طراح صحنه و لباس فیلم‌های «حاجی واشنگتن‌» علی حاتمی،«دستفروش» «بوعلی‌سینا» کیهان رهگذر،، «پرده‌آخر» واروژ کریم مسیحی‌، «ناصر الدین شاه آکتور سینما»‌، «تماس شیطانی» حسن قلی‌زاده،، «روسری آبی» رخشان بنی‌اعتماد‌، «عشق گمشده» سعید اسدی، «یک بوس کوچولو» بهمن فرمان‌آرا، «آسمان پرستاره» حسن قلی‌زاده و… همکاری داشت.