هنوز برای کنار گذاشتن دیپلماسی زود است

نویسنده

» تحلیل لوموند از برنامه هسته ای ایران

مذاکرات روز ۱۴ آوریل در استانبول بین کارشناسان ایرانی و کشورهای بزرگ بدون هیچ پیشرفت قابل توجهی به پایان رسید، مگر اینکه دیدار جدیدی در دستور کار قرار گیرد. تفسیرها در واشنگتن به مانند تهران بسیار است. طرفداران مواضع تند، دیپلماسی بیهوده را محکوم می کنند و میانه روها دیپلماسی را حتی اگر به نتیجه ای نرسد، به عنوان فرصتی جدید می بینند. شکاف میان این دو جناح به دلیل سوء تفاهم های عمیق و اهداف متفاوت آنقدر بزرگ است که مذاکرات اخیر محکوم به شکست بود. با این حال، دورنمای خروج از بحران ازطریق گفتمان کمتر از آنچه به نظر می رسید کم رنگ شده است.

گروه ۵+۱ و ایران هر یک قبل از شروع مذاکرات فکر می کردند در موضع قدرت قرار دارند. با این حال، هر یک دیگری را به دلیل اتخاذ شیوه های دیپلماتیک در موضع ضعف تلقی کرد.

اگر دیدار اولیه استانبول بیشتر روی مسایل تشریفاتی متمرکز بود، ولی در نشست بغداد در تاریخ ۲۳ می، دو طرف به واقع پیشنهاداتی واقعی را رد و بدل کردند. مشوق پیشنهادی گروه ۵+۱ شامل سه قسمت می شد: ایران فعالیت های غنی سازی خود را تا میزان ۲۰ درصد متوقف کند و مرکز فوردو را ببندد. گروه ۵+۱ در ازای آن پیشنهاد کرد: اعمال نکردن تحریم های جدیدی علیه تهران، تأمین قطعات یدکی برای هواپیماهای غیرنظامی، تأمین سوخت اتمی برای رآکتور تحقیقاتی تهران، و همکاری در زمینه امنیت اتمی.

این پیشنهادی بود که ایران آن را رد کرد و خواستار به رسمیت شناختن حق خود در استفاده از انرژی اتمی صلح آمیز براساس پیمان منع تکثیر اتمی شد. مذاکره کنندگان ایرانی پیشنهادی را مطرح کردند که جدا از مسایل دیگر شامل همکاری فزاینده با آژانس اتمی و همکاری در زمینه امنیت منطقه ای، به ویژه وضعیت سوریه و بحرین می شد.

مذاکره کنندگان در جریان سومین نشست شان در مسکو یک گفتگوی سازنده را آغاز کردند. با اینکه این مذاکره به نتیجه نرسید، ولی از منطق گفتمان برخوردار بود و به سوی تفاهمی بدون داشتن انتظارات غیرواقعی پیش رفت. تهران می داند که صرفاً با انجام چند اقدام سطحی نمی تواند از تحریم ها فرار کند و واشنگتن و بروکسل کاملاً آگاه اند که علی رغم تأثیر تحریم ها بر ایران، ممکن است این کشور مصالحه را نپذیرد.

به نظر می رسد که این عملگرایی تصمیم ادامه مذاکرات در سطوح پایین تر را به خوبی توضیح می دهد. نشست هایی که در سطوح بالا انجام می شود و هدف شان صرفاً خرید زمان است، به واقع شانس کمی برای موفقیت دارند، چرا که تفاوت ها صرفاً منجر به افراط گرایی ازسوی دو طرف می شود. برعکس، نشست های فنی می توانند در شرایط کم تنش تری برگزار شوند و از جنجال های سیاسی دور باشند.

با اینکه پرونده هسته ای ایران یک پرونده سیاسی است، ولی همکاری چندانی در آن دیده نمی شود و این درحالی است که امکان یک پیشرفت واقعی در زمینه های فنی وجود دارد. به نظر می رسد که دو طرف آماده اند تا درخصوص توقف غنی سازی تا میزان ۲۰ درصد، که ممکن است به سوی گزینه های نظامی منحرف شود، به توافق برسند. ایران باید توقف غنی سازی را بپذیرد و ذخایر اورانیوم غنی شده تا میزان ۲۰ درصد را برای تولید سوخت اتمی به کار گیرد. گروه ۵+۱ در ازای آن، ایزوتوپ های پزشکی برای درمان سرطان تأمین خواهد کرد. این توافق فنی می تواند به خواسته های ایران پاسخ دهد و خطر تکثیر اتمی را نیز ازبین ببرد.

این توافق کاملاً فنی باعث حل و فصل بحران نخواهد شد، ولی می تواند مسایل حساسی مانند توقف فعالیت های سانتریفوژهای جدید فوردو و تعلیق یا کاهش تحریم ها را قدری از اذهان دور سازد.

برای اینکه این مذاکرات فنی به نتیجه برسند، باید چندین مورد را لحاظ کنند. اول اینکه مذاکرات باید ادامه دار و بین کارشناان سیاسی و نمایندگان باشد و از رسانه ها دور نگاه داشته شود. دوم اینکه نمایندگان دو طرف باید بدانند که هیچ چیز بدتر از در جا زدن نیست، به ویژه اینکه محدودیت های ملی در تهران و واشنگتن و بی صبری اسراییل نیز وجود دارند. همان طور که هنری کیسینجر گفته است، مذاکره کنندگان باید مراقب باشند که مسایل فوری باعث نشود موضوعات مهم نادیده گرفته شوند.

ازسوی دیگر، با توجه به تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی ایران، وقوع یک رویارویی خطرناک دور از ذهن نیست. اگر یک توافق، حتی به صورت محدود، در این تابستان انجام نشود، ایران بیش از پیش درگیر مسایل افراط گرایانه خواهد شد و تنش ها تشدید می شوند. در چنین شرایطی دست یافتن به توافق کار بسیار مشکلی خواهد بود.

ایران و گروه ۵+۱ به عوض اصرار ورزیدن روی مواضع خود باید به شکلی مثبت پذیرای مذاکرات فنی باشند و بتوانند به یک توافق جزئی دست یابند. پیشرفت در این زمینه و دورنمای ادامه گفتگوها راه را برای یافتن یک راه حل کامل تر باز خواهد کرد.

منبع: لوموند، ۱۰ اوت