بهاری که بوی سرکوب می دهد

سامان رسول پور
سامان رسول پور

چهارشنبه سوری فرا رسیده. کوچه و خیابانها میزبان  مردم ایران اند.  همه جا آتش روشن شده. معترضان بار دیگر خودی نشان می دهند. حکومت بار دیگر سرکوب می کند. تنها در تهران نزدیک به ۵۰۰ تن را بازداشت می کنند.

در گوشه دیگری از شهر، خون ریخته می شود. زندان قزلحصار. زندانبانان دهها زندانی را کشته و یا زخمی کردند. با “گلوله جنگی”. زندانیانی که گفته می شود دست به اعتراض زده بودند. زندانیانی که عمدتا حکم اعدام داشتند، تیرباران شدند!

و در حالی که هنوز خون آنها روی زمین بود، سایت های حکومتی با خونسردی نوشتند: “تعدادی از زندانیان شرور و قاچاقچیان مواد مخدر که حکم اعدام آنها صادر شده است در یکی از بخشهای زندان قزلحصار قصد داشتند با انجام خرابکاری در زندان مبادرت به فرار نمایند که با حضور مقتدرانه عوامل مسئول و همکاری سایر زندانیان که مخالف اقدام آن‌ها بودند در اجرای نقشه خویش ناکام ماندند.”

بهار نزدیک است. بهار امسال بوی خون می دهد. خون محمد مختاری ها. پدرش می گوید: “روز ۲۵ بهمن، محمد دستبند سبزش را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت.” محمد رفت و برنگشت.

 بهار امسال بوی سرکوب و اعتراض می دهد. فرزندان مهدی کروبی پس از ۲۳ روز بی خبری، از وضعیت پدر و مادرشان مطلع می شوند. می گویند حالشان خوب است.

بهار امسال بوی اعدام می دهد. می گویند از این پس حکم اعدام افراد شرور در کمتر از ۱۰ روز صادر می شود. دیگر تنها دهه شصت سیاه نیست. دهه ۸۰ هم هست…

بهار امسال بوی دروغ می دهد. محمود احمدی نژاد در مصاحبه با تلویزیون دولتی اسپانیا می گوید که حکومت ایران هرگز مخالفان سیاسی را سرکوب نکرده است.

و زندانیان سیاسی، نوروز امسال را در زندان ها می مانند. آیت الله لاریجانی بخشنامه ای صادر و در آن زندانیان سیاسی را از حق مرخصی در ایام نوروزی محروم کرده.

چند روز مانده به نوروز. زینب بایزیدی فعال حقوق زنان از تبعیدگاهش می نویسد: “آزادی را گدایی نمی کنم”. زینب می نویسد: “این ما نبودیم که باید محاکمه می‌شدیم، این ماییم که باید محاکمه می‌کردیم و آناننند که باید پاسخگوی ما باشند، پاسخگوی همه این سالهایی که ظلم را روا داشته و به‌ آن مشروعیت داده‌اند و بی‌عدالتی و تحقیر کرده‌اند.”

محمد علی کلی، قهرمان پیشین بوکس جهان هم به آیت الله خامنه ای نامه می نویسد و آزادی کوهنوردان آمریکایی را از او خواستار می شود.

بهار امسال بوی سانسور می دهد. سایت کلمه می نویسد: “کاهش سرعت اینترنت، کاهش شدید سرعت و در مواردی انسداد کامل دسترسی به سرویس VPN، فیلتر شدن جی‌میل و گوگل‌ریدر و در مواردی یاهو و برخی سایتهای اجتماعی، بسته شدن پورت‌های امنیتی و https، فیلتر شدن بسیاری از دامنه‌های سایت گوگل و حملات پیاپی به سایت‌های خبری سبز از جمله اختلالات ایجاد شده از دیشب در اینترنت ایران است که تاکنون به کلمه گزارش شده است. “

‎گزارشگران بدون مرز هم به مناسبت روز جهانی مبارزه با سانسور نوشت: “جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۰ نیز سرکوب و کنترل آنلاین را تشدید کرد. در دوره‌های تنش و تظاهرات مقامات مسئول اقدام به کند کردن سرعت اینترنت و اختلال و یا قطع کامل شبکه اینترنت و تلفن همراه کرده‌اند. حکومت ایران همچنان به کارزار ضد رسانه‌های جدید ادامه می‌دهد و آنها را به درخدمت منافع خارجیان بودن متهم می‌کند، چندین شهروند وب‌نگار به مجازات اعدام محکوم شده‌اند.”

‎ایران روزهای سختی را پشت سر می گذارد.  سالی سخت و پر از سرکوب.  سرکوبی که صدای دبیرکل سازمان ملل را هم درآورد.  در گزارش بان کی مون  آمده:

‎دبیرکل از گزارش‌هایی که از افزایش اعدام، قطع عضو، دستگیری‌ها و بازداشت‌های” خودسرانه، محاکمه‌های غیرمنصفانه و شکنجه احتمالی و بدرفتاری با فعالان حقوق بشر، وکلا، روزنامه‌نگاران و فعالان اپوزیسیون حکایت دارد، عمیقا نگران است. “

‎و همزمان در ژنو هم جمهوری اسلامی  از سوی نهادهای حقوق بشری و چندین کشور غربی محکوم شد.  کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در این باره نوشت: “شورای حقوق بشر سازمان ملل در حالی جلسه سه شنبه خود را در شهر ژنو ادامه می دهدکه بسیاری از کشورهای جهان وضعیت نقض حقوق بشر در ایران را مورد انتقاد قرار دادند و برخی کشورها به صورت مستقیم با انتقاد شدید نسبت به رفتار دولت ایران در حصرخانگی رهبران مخالفان ایران میرحسین موسوی و مهدی کروبی خواستار آزادی و اجازه دادن به آنها به بهره بردن از دارسی عادلانه مطابق با استانداردهای بین المللی شدند. ایران به همراه برمه، لیبی، کره شمالی در راس کشورهایی است که بسیاری ازانتقادات کشورها وسازمانهای بین المللی را برانگیخته است”

‎با همه اینها، بهار در راه است.  نوروز می آید.  سال خون تمام می شود.  ایران روزهای بهتری را تجربه خواهد کرد. روزهایی که در آن، شادی و آزادی میزبان مردم ایران خواهد بود…