این هفته با “روز جهانی اقدام برای حقوق بشر” آغاز شد.روزی که درهمه قاره ها و بیش از 110 شهر جهان،ایرانیان با همراهی شماری از غیرایرانیان،برای دفاع از حقوق بشر در ایران به خیابانها رفتند و با مردم داخل کشور اعلام همبستگی کردند.شعار دادندونقض حقوق بشر در ایران را محکوم کردند.دهها شخصیت سرشناس ایرانی و بین المللی هم در نیویورک،سه روز برای دفاع از حقوق بشر در ایران و اعتراض به سرکوب و کشتار دست به اعتصاب زدند.به قول اکبر گنجی،ازچپ چپ تا راست راست،همه بودند.
اما در ایران از “روز جهانی اقدام برای حقوق بشر”خبری نبود.در طول هفته و درهمه خبرها چند واژه تکرار شد:جنایت، قتل، شکنجه. باری،هفته پر بود از نگرانی خانواده های زندانیان و اشک مادرانی که بچه هایشان را سالم گرفتند اما جسدشان را تحویل دادند.
هنوز چهلم ندا فرا نرسیده که مادر کیانوش آسا می گوید:” هر شب خواب می بینم پسرم برگشته است”؛هنوز کسی به مادر اشکان سهرابی جواب نداده که می پرسد:” جواب خون پسرم را چه کسی می دهد؟ “.هنوز مادر سهراب سیاه پوش است که باز خبرهای مشابهی می رسد: امیر جوادی فر،دانشجوی 23 ساله در اثر شکنجه کشته شد.پدرش می گوید:“پسرم مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و چند جای بدنش شکسته بود”.باز هم خبر از مرگهای دیگر:رامین قهرمانی،که چند روز با پا او را در زندان آویزان کرده بودند،پس از آزادی به دلیل لخته شدن خون در سینه اش،جان سپرد. محسن روح الامینی هم یکی دیگر از جوانانی بود که در بازداشتگاه جان سپرد.و سایت موج سبز آزادی هم از کشته شدن سعید عباسی به دلیل اصابت گلوله خبر داد و گزارشگران بدون مرز هم از مرگ روزنامه نگاری در جریان اعتراضات اخیر به دلیل ضربات باتوم و خونریزی مغزی خبر داد:علیرضا افتخاری.
اما همه اینها در حالی است که در این هفته از بازداشتگاه کهریزک و شکنجه هایی که علیه بازداشت شدگان در آنجا اعمال می شد، خبرهای تکان دهنده منتشر شد. از انواع شکنجه و رفتارهای تحقیر آمیز تا انتشار بیماری مننژیت در بین بازداشت شدگان.کار به جایی رسید که صدای برخی از اصولگرایان هم در آمد.علی مطهری نماینده اصول گرا و پسر آیت الله مرتضی مطهری گفت:“آقای شاهرودی! بازجویان جانی را مجازات کنید”.در چنین اوضاعی آیت الله خامنه ای هم دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد.در واکنش به این اقدام، آیت الله منتظری گفت:“با تعطیلی یک بازداشتگاه، تمام گناه را به گردن یک بازداشت گاه نیاندازید”.
وعملا تمام گناه هم به گردن یک بازداشتگاه انداخته نشد،آنجا که پدر محمد رضا جلایی پوردرباره وضعیت حاکم بر زندان اوین گفت:“زندان ابوغریب دولت بوش را رسوا کرد، اما در اوین هیچ کس پاسخگو نیست”؛آنجا که هر زندانی که با خانواده اش تماس گرفت گفت:” برایم دعا کنید!” همانجا و در همان زمان بود که حتی به سعید حجاریان هم رحم نکردند،آنطور که دخترش تعریف کرد:“پدرم گفته که هر روز او را زیر آفتاب شدید 40 - 42 درجه می برند و و ساعت ها در زیر آفتاب نگه میدارند و سپس داخل برده و روی او یخ می ریزند”. سازمانهای حقوق بشری هم زنگ خطر را به صدا در آوردند.یک روز بعد از این خبر،رسانه های وابسته به اصولگرایان از احتمال آزادی سعید حجاریان در روز چهارشنبه خبر دادند.اما این خبرهم راست از آب درنیامد.
با همه اینها و با وجود اینکه قوه قضاییه از آزادی شماری از بازداشت شدگان در طی یک هفته خبر داد،بازداشتها باز ادامه یافت.اینبار سعید شریعتی،عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران بازداشت شد.در زاهدان هم،لباس شخصیها،حسن امینی،حاکم شرع و یکی از چهره های ملی- مذهبی کرد را بازداشت کردند.در کرمانشاه هم سامان ولد بیگی، فعال دانشجویی دستگیر شد.در همین حال بود که پنج جوان کرد به نامهای هوشیار احمدی، بهمن سعیدی،جهانبخش احمدی،سیروان محمودی و سیوان رحیمی به اتهام محاربه دادگاهی شدند.
و در شرایطی که شادی صدر با وثیقه از زندان آزاد شد،پگاه آهنگرانی،هنرپیشه جوان ایرانی دستگیر شد.
در هفته بازداشت و شکنجه و مرگ،یک روزنامه هم لغو امتیاز شد:صدای عدالت.
باری به این ترتیب،هفته ای که با “روز جهانی اقدام برای حقوق بشردر ایران” آغاز شد، با این جمله میر حسین موسوی به آخر رسید”مردم از جنایت ها نخواهند گذشت”.