روزنامه “کلمه” مدتی پیش با هدف اطلاع رسانی برای مردمی که “رسانه ندارند و سهمشان از صدها میلیارد بودجه ی رسانه ای تنها تهمت و دروغ و شرک است”، به صورت فایل اینترنتی درسایت کلمه منتشر شد تا “مردم ایران ما” آنرا، آنطور که گفته شد دست به دست و سینه به سینه بچرخانند.
تاکید برعبارت “مردم ایران ما” از همان ابتدا این نوید را می داد که “کلمه” روزنامه ای بخواهد بود برای همه یا با قصد بودن برای همه؛ و همه هم یعنی شهروندان ایران، فارغ از جنس، مذهب و عقیده.
پس از گذشت بیش از چند ماه از انتشار این نشریه اینترنتی که جهت گیری آن بیشتر در حهت پوشش و تحلیل اخبار و رویدادهای مرکز ایران بود، این تمرکزگرایی با انتشار ویژه نامه کردی، کم رنگ شد و در اقدامی کم سابقه، فصل تازه ای در باب رفع تبعیض های تاریخی از فرهنگ اقوام و ملیت های غیر فارس آغازشد.
اهتمام به بها دادن زبان مادری در ایران، آن هم از سوی ارگان یک جریان سیاسی که هدف “همراهی” با جنبشی را دنبال می کند که از قضا یکی از آسیب های آن از ابتدا، عدم فراگیری سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی بوده، در نوع خود گام مثبت و مؤثری در راستای بر طرف کردن این آسیب محسوب می شود.
البته قبل از این هم، روزنامه کلمه سبز به مدیرمسوولی میر حسین موسوی سرمقالههای روزهای 30 و 31 اردیبهشتماه خود را در سال 88 به زبان ترکمنی و کردی کلهری –کرمانشاهی به چاپ رسانده بود. مهدی کروبی هم در آستانه انتخابات دور دهم ریاست جمهوری، سرمقاله یکی از شماره های “اعتماد ملی” را به یادداشتی به زبان کردی و در مورد کردستان اختصاص داد. پیشتر نیز در زمان حاکمیت اصلاحات، هشت صفحه میانی دوره اول روزنامه شرق که عنوان “تیتر یک” را بر پیشانی خود داشت، در یکصدمین سالگرد تاسیس مطبوعات کردی، سرمقاله خود را در اختیار یکی از اهالی مطبوعات کردستان گذاشت تا به اهمیت مطبوعات کردی پرداخته شود.
این دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته که از آنها به عنوان رهبران جنبش سبز یاد می شود، از همان روزهای قبل از انتخابات هم بارها در شعارها و برنامه های خود بر اهمیت و ضرورت مشارکت “اقوام” در مدیریت و توسعه همه جانبه کشور تاکید و نسبت به نقض قانون اساسی در ارتباط با حقوق اقلیت های ملی و مذهبی در ایران انتقاد کرده بودند.
با این حال میان طرح یک شعار در فضای انتخاباتی تا تحقق بخشیدن به آن، تفاوت بسیار است. چه بسا طی سه دهه گذشته شعارهای نامزدهای انتخاباتی کارکرد تبلیغاتی و نمایشی داشته و تنها جهت کسب آراء بیشتر شهروندان مطرح شده است. نمونه آنکه دولت اصلاح طلب محمد خاتمی، اگر چه در میان سایر دولت های جمهوری اسلامی، تنها دولتی بوده که در سطح حداقلی بر اهمیت جایگاه اقوام و ملیتهای ایرانی در مشارکت سیاسی و احقاق حقوق شهروندی و اجرای کامل قانونی اساسی در مورد آنان تاکید داشت، اما تاکید دولت او نیز بر اصل 15 قانون اساسی، حتی از حد مجوز انتشار یک رسانه به زبان مادری، -آن هم در سطح استان، منطقه ای و با محدودیت های خاص فراتر نرفت.
اینجاست که اهمیت انتشار ویژه نامه کلمه به زبان کردی که زبان یکی از قدیمی ترین ملیتهای ایرانی است از سوی یک جریان سیاسی که نه فقط در ساختار قدرت حضور ندارد بلکه با آن درگیر نیز هست، دو چندان می شود؛ ارزشی که برای کار آیی بیشتر، باید به عرصه محتوا نیزتسری یابد و از سطح به عمق رود.
ویژه نامه کلمه به زبان کردی دربرگیرنده سه مطلب کوتاه است. مطلب اول، ترجمه اصل 15 قانون اساسی به زبان کردی است.مطلب دوم خلاصه و برگردان متن فارسی آقای داریوش محمدی تحت عنوان “سیاست صهیونیستی سرکوب قومیت ها” است. مطلب سوم نیز آنطور که در پیشانی نوشت ویژه نامه آمده، تاکیدی است بر نگرش آسیب شناسانه- ونه قضاوت های یک جانبه- به خواسته های قومی و مسائل ناشی از آن.
در این مجال نیازی به تفسیر و بررسی مطلب اول ویژه نامه که بازنویسی اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی است وجود ندارد؛ چراکه در طول سه دهه گذشته همواره مورد نقد و بررسی صاحب نظران قرار گرفته است. بررسی متن دوم نیز از آنجا که نظر مشخص یک نویسنده در مورد “اقوام ایرانی” را بیان می کند و الزاما نظر “کلمه” نیست، به زعم نگارنده نیاز به بازخوانی ندارد.
رویکرد اصلی این نوشته اما به مطلب سوم است که هدف نویسنده در آن “آسیب شناسی” مساله کردستان بوده است. نگارنده آن یادداشت در مورد احزاب کرد و جمهوری اسلامی نوشته: “انکار یا ارزش گزاری هر کدام از طرفین، «آسیبشناسی» را به «قضاوت» فرو میکاهد.”
او در ادامه می افزاید: “چگونگی ماههای نخستین پیروزی انقلاب تا دوران جنگ و مبارزه مسلحانه احزاب ضد انقلاب و دیگر مقاطع و رویدادها، گرهها و معضلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری را به وجود آورده که هنوز هم تاثیرات آن در مناطق کردنشین ایران و به ویژه در استان کردستان مشهود است.”
ادامه مطلب در واقع وعی کلی گویی است و در آن نه تنها از رویکرد آسیب شناسانه که “بی طرفی” اصل اساسی آن محسوب می شود خبری نیست، بلکه با “قضاوت” ـ امری که نویسنده در آغاز قصد پرهیز از آن را داشته یا وعده آن را داده ـ مسبب اصلی حوادث سالهای اول انقلاب، احزاب “مسلح” و “ضد انقلاب” کُرد معرفی شده است.
بسیاری از پژوهشگران، نویسندگان و صاحب نظران دوطرف در خصوص حوادث ابتدای انقلاب در کردستان مقاله ها نوشته و پژوهش ها انجام داده و هر یک به سهم و ظن خود طرفی را مقصر و طرف دیگری را تبرئه کرده اند. اما نگارنده یادداشت حاضر در مقام یک روزنامه نگار، شهروند و ناظر بیطرف کُرد که تاریخ وقایع اول انقلاب در کردستان را ورق زده، می تواند بگوید در سومین یادداشت ویژه نامه کردی “کلمه”، بی طرفی نقض شده و نویسنده یک طرفه به قاضی رفته است. عمده احزابی که در آن یادداشت “مسلح”، “ضد انقلاب” و به تبع آن عامل “مشکلات کنونی کردستان” معرفی شده اند، به استناد تاریخ در روزهای قبل از انقلاب، در راستای ایجاد تحول بنیادین در نظام پیشین و شکل گیری انقلاب تلاش کرده اند. پس از آن نیز در مقاطع مختلف و به ویژه در طول سال گذشته، یکی از همراهان جنبش اعتراضی در ایران بوده اند.
گذشته از سوابق تاریخی، این احزاب اینک نیز در بین بخشی از مردم کردستان دارای جایگاه هستند. بنابراین گشودن باب دیالوگ و گفتگو و تلاش برای حل صورت مساله کردستان، اگر از دریچه دیالوگ با گروه بندی های سیاسی و مدنی کرد نگذرد بدون شک از متهم و معرفی کردن آنها به عنوان عامل “مشکلات و گره های تاریخی” در این منطقه آغاز نمی گردد.
البته نگارنده بر محدودیت های گرداندگان سایت کلمه، در شرایط کنونی و وفاداری آنها به قانون اساسی جمهوری اسلامی تا این لحظه واقف است و انتظار ندارد در شرایط فعلی، بی پرده و صریح به گفتگو با احزابی بپردازند که همواره از دید جمهوری اسلامی “مسلح، تجزیه طلب، ضد انقلاب و محارب” شناخته شده اند، اما این انتظارمی رود که گام های بعدی سنجیده تر و اساسی تر برداشته شوند؛ آن هم در حالیکه در طول سال گذشته فاصله میان مردم کردستان، تشکلهای مدنی و سیاسی کرد با جنبش سبز و فعالان طراز اول آن کم تر و به مرور زمان بر میزان همگرایی بین آنها افزوده شده است.
در هر حال تلاش این ارگان رسانه ای جنبش سبز، به ویژه در خصوص انتشار ویژه نامه به زبان کردی، نوید کمرنگ تر شدن سوتفاهم های تاریخی در مورد مساله کردستان را می دهد. امید است این اقدام آغازی برای تحقق تمامی شعارهایی باشد که دو طرف قضیه، همواره برای نیل به دمکراسی در ایران سر داده اند.