معرفی گروه نویسنده
ظاهر و رفتار و لباس از شما موزیسین نمیسازد. هنرمند زیرزمینی یک ایده است نه یک چهره. این جملهها از هنرمند هیپ هاپ جوانی است که به باور من نوید ظهور یک ستاره را در این عرصهی موسیقی پر مخاطب در ایران را میدهد. صادق و گروه (نویسنده) از مازندران در کارشان بسیار جدی هستند. صادق معتقد است که صادقی که مینویسد از صادقی که پشت میکروفون میرود، بسیار قویتر است و هر نوشته یعنی فارغ شدن از سنگینی چند صدتا کلمه و زدودن کثافتهایی از مغز.
با گوش دادن به ترانههای نویسندهها مخاطب بلافاصله متوجه میشود که دغدغه اصلی صادق متن است و موسیقی هیپ هاپ تنها ابزاری است برای حمل این کلمات. موسیقی هیپ هاپ به علت تکیه بر روی بیت و ضرباهنگ باعث میشود خیلی از هنرمندان این عرصه برای پر کردن فضاهای خالی صرفا از هر واژهای که مقتضیات وزن رو تامین میکند، استفاده کنند؛ که این باعث میشود خیلی از ترانههای ساخته شده در این سبک برای کسانی که هیپ هاپ را تفننی گوش میکنند بیمعنی و گاهی حتی مضحک بشود. این مورد را در ترانههای هیپ هاپ هنرمندان مثلا مجاز بیشتر شاهدیم که به علت بیذوقی و بسته بودن دستشان در انتخاب واژهها رعایت قافیه و ضرباهنگ بر معنی متن غلبه پیدا میکند و باعث میشود ترانه بیمفهوم و خام جلوه بکند. ترانههایی که صادق و گروه نویسنده اجرا میکنند اما کاملا هوشمندانه و به قیمت سنگین شدن متن روبروی این ایراد رایج میایستد و تک تک فضاهای خالی تکست از کلماتی پر شده که هم وزن و قافیه را رعایت میکنند و هم به قوام شعر کمک میکنند و این به خاطر تسلطی است که نویسنده بر روی ادبیات دارد. اشارات و کنایات در متن اشعار گروه به شعرها و ترکیبات ادبیات کلاسیک ایران بیانگر این است که پایه و اساس ترانههای گروه قوی است و نویسنده علیرغم جوانی مطالعات خوبی در زمینه ادبیات دارد و گروهی است که ترانههایاش برای کسانی نوشته شده که بیشتر اهل فکر هستند.
خود اعضا گروه هم به این موضوع در مورد مخاطبشان معترف هستند و در بین صحبتهایشان اشاره میکنند که دنبال شهرت و جنجال نیستند؛ بلکه وقتی از کارشان احساس رضایت میکنند که مخاطبانی هر چند کم تعداد کار را گوش کنند نه اینکه کار را بشنوند.
برای گروهی به این جوانی به نظر من داشتن چنین سطح نگرشی به کار موسیقی خیلی قابل تقدیر است و احترام من را برای اعضا این گروه چند برابر میکند.
موضوع اغلب ترانههای گروه انسان و سردرگمی آن در زندگی است. چیزی که خود بچههای گروه معتقدند نگاه واقع بینانه به زندگی و اطرافشان است. هر چند میدانند که بعضی مخاطبان گروه گله دارند که چرا ترانهها انقدر تلخ هستند. ولی برای نویسنده نیمه پر و خالی لیوان با هم کل لیوان رو تشکیل میدهد و نه فقط نیمه پر.
گروه نویسنده یک خصوصیت مثبت دیگر هم دارند. جدا از اینکه به کار گروهی و لذت تولید در شکل یک تیم معتقدند، به شدت هم آمادهی تجربه کردن، همکاری کردن و یادگیری هستند. این ویژگی تقریبا کمیابی بین موزیسینهای ایرانی است که همیشه خود را در حد شاگرد بدانی و طالب یاد گرفتن باشی تا اینکه توقع داشته باشی با ضبط یک یا دو یا حتی ۱۰ آلبوم استاد خطابت کنند. برای همین است که من به آینده گروه نویسنده بسیار خوشبینم و منتظر شنیدن ترانههای جدید گروه و متنهای قویشان هستم.
گروه نویسنده معتقد است که حتی یک هنرمند زیرزمینی هم خطوط قرمزی دارد. خطوطی که شاید خودش برای خودش تعیین میکند و این محدودیت است که باعث فرم گرفتن محتوای کار گروه میشود.
وقتی از ویژگیهای هنرمند زیرزمینی صحبت میکنند، بچه های نویسنده اعتقاد دارند یک هنرمند زیرزمینی بیشتر فکر است تا چهره؛ چون اگر میخواست چهره باشد، غیرمجاز کار نمیکرد و سختی کار زیرزمینی را به قیمت خالص بودن و محدود نشدن هنرش به جان نمیخرید! به نظر من استاندارد زیرزمینی بودن واقعی بودن است! و خب پوستات هم باید کلفت باشد؛ چون از همه جهت زیر فشاری و هنرت چیز پذیرفته شده در بین عموم نیست.
تنها نقدی که من شاید به واسطهی سلیقهی شخصی به این گروه داشته باشم این است که صدای نهایی موسیقی گروه متاسفانه انگار زیر سنگینی وزن ترانههای محکم کم میآورد. مخصوصا بیس لاینها که میتوانند حال بیشتری به ترانه تزریق کنند تقریبا شنیده نمیشوند و در کل فرکانسهای بم کمتر بهشان بها داده میشود. امیدوارم آلبوم جدید گروه بنام بیدار که در حال آماده شدن است، موازنه و تعادلی بین کلام و موسیقی گروه برقرار کرده باشد.
گروه نویسنده و صادق را اینجا میتوانید بشنوید و دنبال کنید.