پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیامی آشکار و درعین حال نارحت کننده به قشر فوق محافظه کار حاکم بر ایران فرستاد.
روحانی حتی اولین نامزدی نبود که ازسوی اصلاح طلبان انتخاب شد، بلکه دومین نامزد بود.
کسانی که به آزادی های فردی توجه خاصی مبذول می داشتند و خواستار بهبودی روابط با کشورهای جهان بودند، از محمد خاتمی رییس جمهور پیشین حمایت می کردند، ولی او در این انتخابات به عنوان نامزد حضور پیدا نکرد.
پس از آن، اصلاح طلبان به طرف اکبر هاشمی رفسنجانی، شخصیت عملگرا و باسابقه در صحنه سیاسی ایران، روی آوردند. ولی او ازسوی شورای نگهبان که پرنفوذترین نهاد در نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود رد صلاحیت شد.
و زمانی که محمدرضا عارف، تنها نامزد اصلاح طلبان، به نفع آقای روحانی از انتخابات کناره گیری کرد، اصلاح طلبان به اجماع رسیدند و حمایت خود را از روحانی اعلام کردند.
پیروزی او در دور اول و کسب ۵۰ ممیز ۷ درصد از آرا، بی شک تشویق بزرگی برای جنبش اصلاحات است.
اصلاح طلبان پس از چهار سال که شاهد انواع ناملایمات ازسوی حکومت بودند [حصر خانگی رهبران شان، زندانی شدن بسیاری از چهره های مشهور، محدودیت رسانه ای و ارتباطاتی]، اکنون احساس می کنند که رأی دهندگان وظیفه مهمی را به آنان محول کرده اند: ایجاد تحول.
با این حال، روحانی بیشتر به عنوان یک شخصیت محافظه کار میانه رو شناخته می شود، نه یک اصلاح طلب به مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی که در حصر خانگی بسر می برند.
شکست جناح فوق اصولگرا
با این حال، به نظر می رسد که این یک پیروزی برای اصلاحات است و رأی دهندگان طبقه متوسط نارضایتی خود را، پس از سال ها مشکلات اقتصادی و انزوا از جهان، با رأی شان نشان دادند.
برخی ناظران همچنین خاطرنشان می سازند که درعین حال این یک پیروزی برای رهبر انقلاب است، زیرا علی رغم مشکلات عدیده، زمانی که مردم یک روحانی را برای منصب ریاست جمهوری کشور انتخاب می کنند، این می تواند به منزله شاخصی از مشروعیت حکومت دین سالار جمهوری اسلامی قلمداد شود.
سؤالی که اکثریت کشورها، به ویژه کشورهای غربی، مطرح می کنند این است که آیا رویکرد مسالمت آمیز آقای روحانی می تواند به انجام تحولات چشمگیر درخصوص روابط ایران در حوزه اتمی منتهی شود.
یکی از وعده های اصلی او در انتخابات این بود که تحریم های بین المللی اعمال شده علیه ایران را کاهش دهد؛ تاکنون تأثیر این تحریم ها بر وضعیت اقتصادی کشور چشمگیر بوده است: بحران عمیق اقتصادی، افزایش بیکاری، کاهش ارزش ریال، و تورم فزاینده.
ولی علی رغم وعده های بسیار برای مشارکت با غرب، کارشناسان براین باورند که روحانیون و سپاه پاسداران تمامی شاخه های قدرت را در نظام جمهوری اسلامی تحت کنترل خود دارند.
بدین ترتیب نمی توان انتظار یک تحول سیاسی را در عملکرد جمهوری اسلامی متصور شد. شریف حسینی، نماینده مجلس، روز شنبه علی رغم پذیرفتن پیروزی روحانی، اظهار داشت که “انتخاب او هیچ چیز را در سیاست اتمی عوض نخواهد کرد”.
با این حال با توجه به نتایج انتخابات، آیت الله خامنه ای مجبور است به انجام چند تحول، هر چند کوچک، تن در دهد. یکی از این تغییرات، کاهش حضور فوق محافظه کاران در عرصه های اصلی نظام سیاسی ایران خواهد بود.
به هرحال، همان طور که آرش احمدی و آمارا سوفیا الهی از بی بی سی توضیح داده اند، “پیروزی طنین انداز روحانی بی شک شوک بزرگی برای فوق محافظه کاران بود”.
“این نشان می دهد که طرفداران اصلاحات صحنه سیاسی ایران را از آن خود کرده اند و درواقع نیرویی هستند که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد.”
اکنون سؤالی که مطرح است این است که: “آیا حاکمان فوق محافظه کار پیامی را که رأی دهندگان برای آنها فرستاده اند، به رسمیت خواهند شناخت یا خیر؟”
منبع: ترا، ۱۶ ژوئن