سیدمحمد خاتمی هفته گذشته در دیدار با اعضای کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب گفت: “نه قصد داشتم و نه دارم و نه زمینه اش فراهم است که به قدرت بازگردم، ما نسلی هستیم که نباید دیگر به قدرت بازگردیم اما دوست داریم ارزش ها و معیارها حفظ شود و شخصیت هایی که نسبت به نظام، آرمان ها و سرنوشت ایران دغدغه بیشتری دارند روی کار بیایند و برای این موضوع تلاش می کنیم.” او اضافه کرد: “هیچ کس و هیچ گروهی حق ندارد این طور القا کند که این انقلاب در انحصار اوست و اختصاص به او دارد به ویژه جریان هایی که هیچ سنخیتی با روحیه انقلابی ندارند. اینها نه در عمل و نه در تئوری و فکر با انقلاب همراه نبودند. البته نوعی انقلاب را هم داریم که با ارتجاع و واپس گرایی سازگار است اما انقلابی که رو به تکامل دارد و برای بهبود سرنوشت انسان، احترام به همه انسان ها و بیرون آوردن قدرت از چنگ گروه های خاص و قرار دادن در اختیار مردم است، هیچ رابطه ای با آن جریان ارتجاعی ندارد.” خاتمی در بخش دیگر از سخنان خود تاکید داشت: “ما اسلام و احکام اسلامی را می خواهیم اما این احکام و ارزش ها در دنیای ما در صورت و قالب جمهوری یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت آنهاست که لوازم آن باید رعایت شود. قدرت وابسته به مردم و قدرت مسوول در مقابل مردم است و مردم حق دارند نقد کنند و حرف بزنند و قدرت باید در جامعه چرخشی باشد.”
سخنان رئیس پیشین جمهوری اسلامی، انعکاس گسترده ای در رسانه های اصلاح طلب داشت. روزنامه شرق روز بعد تیتر اول خود را چنین برگزیده بود: “وداع خاتمی با قدرت” روزنامه های آرمان، ابتکار و اعتماد نیز در صفحه اول خود این خبر را منتشر کرده بودند.
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان “آب پاکی روی دست دلواپسان بازگشت خاتمی به قدرت” نوشته بود: “به هر حال اگرچه دیگر آیت الله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و… دیگر به مدیریت اجرایی کشور بر نخواهند گشت اما حضورشان در کنارههای ساختار سیاسی این کشور همچنان تاثیر گذار و آینده ساز است.با این وجود این خبر خاتمی برای همه کسانی که میدانستند حضور او در ساحت سیاسی کشور جایی برای آنها باقی نخواهد گذاشت خبر خوشایندی بود؛ آنها که دلواپس بودند! دلواپس این که بعد از پایان احمدی نژاد، لنگرگاهی برای نجات کشتی خود ندارند.”
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان “آینده سیاسی خاتمی” که روز بعد منتشر کرد، اظهارات برخی فعالان سیاسی در ایران را منتشر کرد که به بررسی این مساله پرداخته بودند. برای نمونه، غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران گفته بود: “خاتمی شخصیتی وارسته دارد و به لحاظ شخصی علاقهای به پست و منصب، مال و منال، موقعیت و تشویق ندارد. او برای این امور وارد کار و فعالیت سیاسی نمیشود، خاتمی برای ارزشهای دیگری وارد فعالیت میشود. قبل از سال ۷۶ هم مرتب به ایشان مراجعه میشد که وارد گود شود اما با مناعت طبع آن را رد میکرد. حرف و سخن اخیر ایشان هم خواسته درونی خودش و ناشی از خصلتهای وارسته اوست. او به قدرت وابستگی ندارد و نمیخواهد از طریق قدرت به امکاناتی دست یابد.”
او اضافه کرده بود: “در مدت اخیر مدام شاهد آن بودیم که او را متهم میکنند که به دنبال بازگشت به قدرت و قدرتطلب است و به نظر میرسد این سخنان یک واکنش به این اتهامها باشد.”
در همین حال، علی مطهری طی گفتگویی با سایت روزان گفت: “آقای خاتمی منظورشان از کناره گیری ازقدرت درواقع قدرت اجرایی است. اما به طور حتم ایشان به عنوان یک رهبر سیاسی به فعالیت خود ادامه خواهند داد البته این برداشت بنده است.” او علت احتمالی کناره گیری خاتمی را چنین توصیف کرده بود: “شاید آقای خاتمی خواستند حساسیت ها راکاهش دهند و بزدایند، در واقع ممکن است ایشان فکر کرده اند این کناره گیری به مصلحت کشور باشد. چراکه وقتی شائبه قدرت است تخریب ها زیاد می شود اما وقتی رقبا احساس کنند کسی قصد به دست گرفتن قدرت را ندارد لذا آرام می شوند.”
البته چنانچه انتظار میرفت، راستگرایان ایران واکنشی دیگر داشتند. روزنامه کیهان در خبری با عنوان “تواضع زیادی یکی از سران فتنه: نمیخواهم به قدرت بازگردم!” نوشته بود: “ابراز بیمیلی خاتمی به قدرت در حالی است که وی یکی از مجرمان اصلی جنایت و خیانت افراطیون در فتنهانگیزی سال ۸۸ است به ویژه که او اذعان کرده ادعای تقلب در انتخابات دروغ بوده است. نام خاتمی در سال ۹۲ به عنوان نامزد اصلاحطلبان نیز مطرح بود اما وی صراحتاً گفته بود اگر نامزد شود، رد صلاحیتش قطعی است و او نمیخواهد رد صلاحیت نیز به پروندهاش اضافه شود. گفتنی است طی سالهای اخیر با وجود ابراز کنارهگیری از قدرت و بازنشستگی سیاسی از سوی برخی چهرههای سیاسی، شیادان حرفهای به دقت ضرورت همین چهرهها را مانند یک سرباز صفر به میدان فراخوانده و به بازی گرفتهاند.”
از طرفی دیگر سید شکر خدا موسوی، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس به خبرگزاری آریا، نزدیک به جمعیت موتلفه، گفت: “باید در نظر داشت تایید یا رد صلاحیت آقای خاتمی هم موضوع مورد بحث است چراکه ما شاهد عدم تایید صلاحیت آقای هاشمی بودیم درحالی که پرونده ایشان از آقای خاتمی خیلی سفید تر بوده است البته بنده معتقدم تحلیل آقای خاتمی تحلیل درستی است. آقای خاتمی به درستی تشخیص داده که دیگر نباید به قدرت بازگردد چراکه به طور حتم ایشان به این نتیجه رسیده که در تایید صلاحیت با مشکل مواجه می شود.”
بهروز نعمتی سخنگوی هیات رییسه مجلس و دیگر نماینده راستگرای مجلس نیز به این خبرگزاری گفته بود: “آقای خاتمی هشت سال در راس قدرت بودند و بعد از آن کنار رفتند به عبارت دیگر دیگر قدرت در اختیار ایشان نبوده که حالا بخواهند کناره گیری کنند.”
او تاکید کرده بود: “در کشور ما به افراد در دوره ای فرصت خدمت داده می شود که بعد دیگر این فرصت قابل تمدید نیست البته ممکن است برخی قصد داشته باشند همچنان در قدرت بمانند اما قاعده کار بر خداحافظی از قدرت است.”
حتی اعلام رسمی خاتمی در اینباره که دیگر به ریاست جمهوری و قدرت بازنخواهد گشت، رضایت راستگرایان جمهوری اسلامی را به دنبال نیاورده است. چنانچه خاتمی خود در همان سخنرانی گفته است او همچنان برای روی کار آمدن افرادی که آنها را مناسبتر میداند، تلاش خواهد کرد. به نظر می رسد که نگرانی اصلی راستگرایان از همین مساله است چرا که حذف خاتمی از هر انتخاباتی با رد صلاحیت او به سادگی ممکن است.
خبرگزاری ایلنا چند روز پیش در گزارشی از “دیدارهای منتجبنیا با سید محمد خاتمی پیرامون تشکیل جبهه واحد اصلاحات” خبر داد. این خبرگزاری از قول سخنگوی جبهه اصلاح طلبان نوشته بود: “ با توجه به اینکه رهبری معنوی جریان اصلاحات بر عهده سیدمحمدخاتمی است، ما در جلسه حضوری با وی پیشنهاد دادیم که خود او رسما رهبری جبهه اصلاحات را عهدهدار شود.”