سایت اطلاع رسانی آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی، با انتشار نامه ای که آن را به آلبرت انشتین، دانشمند و فیزیکدان شهیر آلمانی منتسب کرده، از ایمان آوردن این دانشمند یهودی حامی جنبش صهیونیسم به دین اسلام و مذهب شیعه 12 امامی در اواخر عمر خبر داده است.
این سایت مدعی شده انشتین این مسئله را در بخشی از آخرین رساله خود که به دست این سایت رسیده، به آیت الله بروجردی اعلام کرده است.
به نوشته پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بروجردی، این رساله توسط یک ایرانی به نام پروفسور ابراهیم مهدوی، ساکن بریتانیا و با مشارکت مالی شرکت مرسدس بنز آلمان، کمپانی فورد آمریکا و برخی نهادهای دیگر از یک عتیقه دار یهودی خریداری شده و نسخه ای از آن در اختیار این سایت قرار داده شده است.
در متنی که این سایت به عنوان آخرین رساله انشتین منتشر کرده پس از پاره ای توضیحات درباره شخصیت های اصلی این رساله و نحوه مرگ آنها، به مکاتبات فیزیکدان نابغه قرن با آیت الله بروجردی اشاره شده و به نقل از انشتین خطاب به این مرجع تقلید شیعه آمده است: “پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی را پذیرفته ام که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) از سال 1954 است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.”
سایت اطلاع رسانی آیت الله بروجردی نکته بیشتری درباره سندیت این رساله و 40 مکاتبه دیگری که مدعی شده بین انشتین و آیت الله بروجردی رد و بدل شده، منتشر نکرده است، اما برخی سایت های حکومتی مانند رجانیوز اقدام به انتشار این نامه کرده اند.
فیزیکدان صهیونیست یا شیعه 12 امامی؟
آلبرت انشتین که از او به عنوان نابغه فیزیک نظری و بزرگترین دانشمند این رشته در طول تاریخ نام می برند در سال ۱۹۲۱ برای خدماتش به فیزیک نظری و بخصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد.
او در خلال جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرد تا در پروژهای که این کشور به منظور تحقیقات برای ساخت بمب اتمی راهاندازی کرده بود شرکت کند . پس از پایان جنگ و تأسیس اسرائیل به آن کشور مهاجرت کرد و به عنوان عضو هیات علمی و استاد در دانشگاه عبری اورشلیم به تدریس پرداخت . سرانجام دوباره به آمریکا بازگشت و در شهر پرینستون ساکن شد و در روز ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ در همانجا در گذشت .
اینشیتن از باب ایدئولوژی سیاسی خود را یک صلح طلب، بشر دوست و به طور کل یک سوسیالیست متعهد معرفی می کرد و مقالات و سخنرانی های بسیاری هم در این مورد داشت. او با رژیمهای خودکامه در اتحاد شوروی و دیگر نقاط جهان مخالف بود و همواره از مزایای سیستم سوسیال دموکرات که ترکیبی از یک اقتصاد برنامهریزی شده توام با احترام به حقوق بشر بود سخن میگفت . انشتین یکی از بنیانگذاران حزب دمکرات آلمان و یکی از اعضای اتحادیه فدراسیون معلمان آمریکا از اتحادیههای وابسته به AFL-CIO بود .
انشتین ابتدا با تولید بمب اتم موافق بود ، هدف وی اطمینان یافتن از این نکته بود که هیتلر زودتر به سلاح اتمی دست نیابد . ارسال نامه خطاب به رئیسجمهور روزولت در ۲ اوت ۱۹۳۹، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم او را تشویق به آغاز برنامهای برای تولید سلاح هستهای کرد . روزولت با ایجاد کمیتهای برای بررسی استفاده از اورانیوم به عنوان سلاح به این نامه پاسخ گفت، و چند سال بعد پروژه منهتن جایگزین این کمیته شد . اما پس از جنگ ، انشتین برای خلع سلاح هستهای و تشکیل یک دولت جهانی مبارزه کرد.
این فیزیکدان نابغه سوسیالیست عمیقا تحت تأثیر مهاتما گاندی، رهبر مبارزات مدنی و مسالمت آمیز استقلال هند از بریتانیا قرار داشت و در مورد او گفته بود: “نسلهای بعدی به سختی باور خواهند کرد که روزگاری چنین موجودی از گوشت و پوست بر روی زمین میزیستهاست.”
اما شاید جنجالی ترین بخش از اندیشه سیاسی انشتین به حمایت تمام عیار او از جنبش بین المللی صهیونیسم مربوط باشد.
او که خود یهودی بود و به خاطر تهدید جانش توسط دولت آلمان نازی ناچار به فرار از این کشور شده بود، در سال 1329 کتابی به نام “درباره صهیونیسم” منتشر کرد که خشم راستگرایان آلمان را برانگیخت. با وجود این او با برخوردهای سرکوبگرایانه و خشن نیروهای اسرائیلی با اعراب بومی ساکن سرزمین های اشغالی نیز به شدت مخالفت می کرد.
علیرغم این نگرانیها ، او در تأسیس دانشگاه عبری در بیتالمقدس فعالیت بسیاری کرد و در سال ۱۹۳۰ کتابی با عنوان “در مورد صهیونیسم: مجموعه مقالات و سخنرانیهای استاد آلبرت انشتین” منتشر کرد و مقالات خود را وقف آن دانشگاه کرد . برخی منابع تاریخی می گویند که در سال ۱۹۵۲ به انشتین پیشنهاد شد که به عنوان دومین رئیسجمهور کشور جدید اسرائیل قدرت را در اختیار بگیرد ، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت ، و گفت که فاقد توانایی لازم برای این کار است .
ادعای مسلمان و شیعه 12 امامی شدن این فیزیکدان نابغه یهودی تحت تاثیر آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی، در حالی توسط سایت اطلاع رسانی این مرجع تقلید درگذشته شیعه و سایت های خبری حکومتی مانند رجانیوز و جهان منتشر شده که این منابع از ارائه هرگونه سند و مدرک درباره جزئیات این مسئله خودداری می کنند.
مرجعی که انشتین را مسلمان کرد
آیت الله بروجردی که گفته می شود در رساله آخر انشتین، مسبب مسلمان شدن او بوده، یکی از بزرگترین مراجع تقلید تاریخ تشیع بوده که در دوران زعامتش، سیطره کامل و بی چون و چرایی بر حوزه های علمیه شیعه و شیعیان داشته است.
آیت الله بروجردی از جمله روحانیونی بود که به جدایی کامل حوزه دین از حوزه قدرت و استقلال حوزه های علمیه از حکومت معتقد بود و روحانیون و شاگردان خود را از دخالت در سیاست منع می کرد.
این مرجع تقلید در جریان صدور حکم اعدام سید مجتبی نواب صفوی، رهبر گروه مسلح فداییان اسلام، حاضر نشد درخواست های متعدد برخی شاگردان خود مانند آیت الله روح الله موسوی خمینی را بپذیرد و برای نجات نواب صفوی، نزد محمدرضا پهلوی، پادشاه وقت ایران وساطت کند.
با وجود این و به رغم عدم دخالت مطلق این مرجع شیعه در امور سیاسی، وی در پیامی به محمدرضا پهلوی پس از کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت دکتر محمد مصدق، بازگشت شاه به ایران را تبریک گفت.
آیت الله بروجردی در 10 فروردین 1340 درگذشت و پیکرش با حضور صدها هزار نفر از مقلدانش از کشورهای مختلف جهان و در حضور اعضای دولت وقت و روحانیون در مسجد اعظم قم به خاک سپرده شد.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی و مورخان، مرگ آیت الله بروجردی را نقطه آغاز ورود روحانیت و حوزه علمیه قم به مسائل سیاسی که در نهایت به انقلاب سال 1357 ایران منجر شد، می دانند.
حالا و با گذشت نزدیک به نیم قرن از درگذشت این مرجع تقلید شیعه، سایت اطلاع رسانی او که توسط نوه پسریش حجت الاسلام احمدی بروجردی اداره می شود، خبر از آن می دهد که بزرگترین فیزیکدان تاریخ جهان تحت تاثیر بزرگترین مرجع تاریخ تشیع به دین اسلام و مذهب شیعه 12 امامی گرویده بود.
چرا مسلمان شدم
به نوشته این سایت، انشتین در آخرین رساله خود خطاب به آیت الله بروجردی گفته است: “به یاد دارید که آشنایی من با شما از ماه آگوست (اوت) سال 1946 یعنی حدود 8 سال قبل بود . خوب به یاد دارم که وقتی در 6 آوگوست 1945 آن مرد ناپاک پلید اکتشاف فیزیکی من را - که کشف نیروی نهفته در اتم بود - همچون صاعقه ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فرو ریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که موافقتنامه ای بین المللی به امضاء و تصویب جهانی برسانم.”
آنگونه که این سایت ادعا کرده، انشتین این اتفاق را باعث “مسلمانی پنهانی” خود دانسته و افزوده است: “چون این آخرین یادداشت من در جمع بندی این چهل نامه است، برای خوانندگان گرامی ( بعدی ) نیز می نویسم همانگونه که آقای بروجردی - مقیم شهر قم / در ایران - می دانند : من در آوگوست 1939 طی نامه ای به روزولت - رئیس جمهور وقت آمریکا - او را از پیشرفت آلمان نازی - که در ابتدای جنگ جهانی دوم بود - در مسئله شکافتن اتم و آزاد کردن و مهار انرژی عظیم آن جهت کشتار و نابود کردن آنی برخی شهرها مطلع ساختم و اکیداً به او (روزولت ) گفتم که برای بازداشتن آلمان نازی از این نقشه جنایت آمیز باید ابرقدرتی چون آمریکا - که به نظر من عاقل ترین و خونسردترین ابرقدرت های دنیای فعلی است - سریعاً گروهی را مأمور بررسی و تحقیق علمی - در شکافتن هسته اتم - بنماید و به سرعت باید بمب اتم را بسازد چون دیر یا زود این سگ از زنجیر در رفته - یعنی آدولف هیتلر نژآدپرست خوانخوار - آن (بمب اتم) را ساخته و چون ببیند از راه جنگ متعارف حریف تمامی دنیا نمی شود - حتماً متوسل به آن شده و لااقل چندین شهر بزرگ را هدف بمب اتمی خود قرار می دهد.”
در ادامه متن این رساله از قول فیزیکدان آلمانی آمده است: “اما وقتی آمریکا آن را از قبل ساخته و اعلان نموده باشد دیگر امثال هیتلر دیوانه نمی توانند دنیا را به آتش بکشند! پس جناب پاپ پیوس دوازدهم نیز - که آغاز دوره پاپی وی برای مسیحیان کاتولیک جهان / از همان سال 1939 بود - فتوا به این امر صادر کرد و فقط اکیداً قید نمود که : هرگز نباید از این سلاح اتمی برای جنگ - حتی با خود نازی های آلمان - استفاده شود.”
سایت اطلاع رسانی آیت الله بروجردی سپس از استفتای انشتین از آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی و موافقت این روحانی با ساخت بمب اتم برای مقابله با آلمان خبر داده و از قول او افزوده: “آری ! جهان در آن روزها وضعی اضطراری پیدا کرده بود . به حکم چنین بزرگ مردانی (از ادیان و مذاهب مختلف) من (انشتین) ناچار بودم که روولت را در جریان ساخت بمب اتم قرار دهم و این اقدام مانع عملکرد آلمان نازی شد و با این عمل من جان بسیاری از مردم دنیا نجات داده شد / اما افسوس که این فرمول به دست آن مرد دیوانه دیگر افتاد و توصیه های من و روزولت را از یاد برده / دچار وسوسه شیطانی شد و در حال مستی دستور داد که خلبان احمق و جنایتکار او در 6 اوگوست 1945 که دنیا تازه داشت طعم تلخ جنگ دوم را از یاد برده و صلح جهانی در حال استقرار بود این بمب خطرزا را در هیروشیما فرو افکند !!”
در ادامه این نامه از قول انشتین آمده است: “بمبی که بقدر یک توپ بیشتر اندازه نداشت و به زمین نرسیده در آسمان شهر منفجر و شهری را مبدل به خاکستر کرد !! احساس می کنم که هر گاه به یاد این حادثه می افتم چند ماه و یا چندین سال از عمرم کاسته می شود و پیرتر می شوم!! و من همان طور که در جنگ اول جهانی بین سال های 1914 - 1918 در صدد ارائه طرح صلح جهانی بودم و موفق نشدم / در این 6 سال سیاه جنگ دوم 1939 - 1918 نیز دائماً در تکاپو بودم که بنحوی بتوانم طرح صلح جهانی را ارائه بدهم / باز هم نتیجه نگرفتم!! گویا شکافتن هسته اتم بسیار آسان تر بود از شکافتن قلب سخت و سیاه انسان!! براستی که این موجود دوپا سرسخت ترین موجودات جهان است !! … و در مقیاس های کوچک تر نیز همواره ناکام بوده ام .”
سایت اطلاع رسانی آیت الله بروجردی در ادامه این رساله منتسب به انشتین آورده است: “هنگامی که ورزش های رزمی از جمله کاراته، جودو و کنگ فو و مانند این چیزها از شرق وحشی بی تمدن و خرچنگ خوار - یعنی چین و ژاپن و کره - به وسیله اروپا و آمریکا آمد من از جمله مخالفان این گونه ورزش ها بودم و تأکید می کردم که چنین آداب و رسول وحشیانه ای خشونت را در جامعه رواج می دهد … ولی همه مانند دیوار گچی به من نگاه کردند و هیچ نگفتند و چنان که خود حضرتعالی (آقای بروجردی) برای من در جواب نامه 25 مرقوم فرموده اید ” در اسلام … حتی کندن یک مو یا ایجاد یک خراش سطحی و یا حتی اندک ناراحت ساختن یک انسان غیر مجاز و ممنوع است “
آنگونه که این سایت در پایان متن منتشر شده از رساله فیزیکدان بزرگ تاریخ ذکر کرده، انشتین نپذیرفتن مقام ریاست جمهوری اسرائیل را هم ناشی از توصیه آیت الله بروجردی دانسته است: “آری ! سیاست فقط فکر لحظه های هیجان آور را در سر می آورد حال آن که این عملکردهای سیاسی همچون قوانین معادلات ریاضی نتایج و عواقبی جبران ناپذیر و غیر قابل دفع را در پی می آورد!! و اکنون ای جناب بروجردی، ای پیشوای خردمند و ای پدر مهربان بسیار از شما سپاسگزارم که در 1952 در پی مرگ (وایتسمن) - رئیس جمهور وقت اسرائیل- هنگامی که من از شما تقاضای مشاوره کردم که آیا ریاست جمهوری اسرائیل را که رسماً و علناً به من پیشنهاد شد و همگان مرا یک یهودی دنیا دیده و مهاجر از وطن می دانستند بپذیرم؟ در جواب نامه 32 فرمودید:« انسان خداترس و خردمند چنین پیشنهادی را هرگز نمی پذیرد. هر کس به دنبال سیاست رفته آلوده شده است . پس شما خود را آلوده سیاست نکنید.» لذا من نیز به بهانه اشتغالات علمی این پیشنهاد را رد کردم.”