کدام آینده؟

نویسنده

آذر منصوری

بی عدالتی و تجاوز و تعدی به حقوق و منزلت زنان از واقعیت‌هایی است که ریشه در اعماق تاریخ دارد و همین امر به بزرگترین مانع جهت تحقق استفاده از فرصت‌های بدست آمده و ایفای نقش‌های موثر او در حیات بشری تبدیل شده است.

نوع نگرش و باورهای اجتماعی و فرهنگی موجود مبتنی بر عادت‌های غلط و ناپسند تاریخی است که می‌توان تجلی آن را در مناسبات مختلف داخلی و خارجی و در تاریخ جوامع مختلف مشاهده نمود و البته که کشور ما از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهد بود.

به یقین تحقق شرایط آرمانی به گونه‌ای که زنان ایران نیز مانند مردان امکان استفاده از فرصت‌ها و نقش‌های برابر داشته باشند، تلاشی طولانی و راهی دشوار را در پیش روی فعالین حوزه کاری زنان ایران به تصویر کشیده است. اما تلاش زنان ایران زمین در حصول این امر و در گوشه گوشه‌ی تاریخ کشورمان به ویژه پس از انقلاب اسلامی قابل ارج و ستودنی است.

آنچه نگارنده را بر آن داشته تا پیرامون این موضوع نکاتی را به رشته تحریر در آورد جفایی است که در ارتباط با معرفی فراگیر اقدامات اثرگذار و ماندگار هشت سال اصلاحات صورت گرفته است. حال که دوم خرداد بهانه‌ای شده برای مرور و پاسداشت آنچه گذشت، عدم توجه به تحولات هشت ساله در حوزه زنان به معنی به فراموشی سپردن تمامی تلاش‌هایی است که به همت دولت – مجلس و فعالین جامعه‌ی مدنی انجام شده است. به ویژه که شاهد پنبه شدن رشته‌ها توسط دولت نهم با سرعت و شدت و حدت فزاینده در همه‌ی بخش‌ها هستیم.

تغییر نام و سیاست‌های مرکز امور مشارکت زنان به مرکز امور زنان و خانواده، ارائه طرح‌ها و بخش‌نامه‌های محدودیتی و فزاینده‌ی تبعیض جنسیتی در مراکز آموزشی و دستگاههای اجرایی، حذف زنان از مبادی تصمیم‌گیری، ایجاد مانع و سرکوب فعالین جنبش زنان، شاید اینها گوشه‌ای پیامدهای اقدامات دولت نهم در حوزه زنان و البته بر باد دادن آنچه اصلاح طلبان برای حصول آن جهت بسیار نمودند باشد.

تصویت قوانین متعدد در راستای حمایت از حقوق زنان و لحاظ نمودن مسائل زنان در برنامه‌های چهارم توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور، افزایش درصد مدیران، قانون‌گذاران و کارکنان عالی‌رتبه‌ی زن، زمینه‌سازی جهت تعدد سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های غیردولتی زنان و حمایت از طرح‌های این سازمان با هدف توانمندسازی زنان، جریان سازی آموزش‌های نگرش جنسیتی با هدف تواناسازی زنان و دختران در بخش‌های آموزشی کشور، شناسایی ابعاد جنسیتی فقر و گنجاندن دور نمای جنسیتی در سیاست‌ها و برنامه‌های فقرزدایی از زنان، حمایت مبنایی از زنان آسیب پذیر و آسیب دیده، افزایش مشارکت سیاسی زنان در انتخابات، تغییر باورهای جامعه در ارتباط با مشارکت زنان در قدرت و تصمیم‌گیری در سطوح مختلف و اختصاص اعتبار ویژه به بخش زنان، شاید تنها گوشه‌ای از برنامه‌های انجام شده دولت اصلاحات در راستای تحقق عدالت جنسیتی باشد.

اما آنچه مسلم است تغییر بسیاری از این تحولات علی رغم عدم وجود باور در دولت نهم غیر ممکن به نظر می‌رسد.

همه‌ای این اقدامات در حالی بوده که موانع متعدد شرعی بر سر راه وجود داشته و دارد، مواردی مانند خشونت تاریخی علیه زنان، عدم درک صحیح بسیاری از مسئولان و مجریان زنان اصلاحات نسبت به جاری سازی عدالت جنسیتی، نابرابری در درآمد، بیکاری و … از چالش های متعددی است که پیش رو بوده و همچنان نیز در برخی حوزه‌ها با اعمال سیاست‌های دولت نهم و البته با شدت و گستردگی بیشتر به چشم می‌خورد.

به نظر می‌رسد فعالین زنان امروز با درک واقع‌بینانه‌ی این تهدیدها، موانع و چالش‌ها، همچنین تجربه‌های بدست آمده در چند ساله‌ی اخیر و مرور چگونگی ارتقاء زنان جوامع مشابه ایران، پذیرفته‌اند که بهترین آینده‌ای را که می‌توان با کمترین هزینه برای جامعه‌ی زنان ایران متصور بود، در سایه‌ی تداوم اصلاحات تدریجی و همه‌ی زمینه‌ها است.

بنابراین نیاز جدی است به:

1- اصلاح قوانین و مقرراتی که زمینه ساز تبعیض‌های بوجود آمده علیه زنان ایان کشور می‌باشد.

2- تقویت حضور زنان در جامعه مدنی(احزاب، تشکل‌های صنفی، مطبوعات و تشکل‌های مدنی)

3- تداوم و نظارت بر اجرای برنامه‌های چهارم توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در حوزه زنان به ویژه بخش‌هایی که با هدف توانمندسازی و رفع کلیه‌ی اشکال تبعیض علیه زنان تصویب و ابلاغ گردیده است. لذا تقویت حضور در مراجع نظارتی و تصمیم‌گیری لازمه‌ی اجرای برنامه است.

4- تداوم سیاست دولت اصلاحات در ارتباط با ایجاد نظام جامع رفاه اجتماعی با هدف فقرزدایی از زنان که متاسفانه دولت نهم با اعمال سیاست‌های نادرست تغییر و تحولات منفی در این راستا را موجب شده است.

5- اصلاح نهادهای مرتبط با سلامت اجتماعی (آموزش، بهداشت، کار، بهره‌وری و …) با اعمال فرآیند جریان‌سازی عدالت جنسیتی و با هدف کاهش و رفع مشکلات اجتماعی زنان

6- تقویت و گسترش مشارکت سیاسی زنان که یکی از راههای توفیق در این ارتباط،‌ نگاه ویژه احزاب در سازماندهی و حضور در انتخابات به زنان است.

7- مضاعف شدن تلاش‌های صورت گرفته توسط روشنفکران و نواندیشان دینی برای پاسخگویی این مسئله براساس مقتضیات و نیازهای امروز زنان

البته یک روی این مسئله و تلاش‌ها آگاه سازی زنان کشور از تاثیر نقش خود در تحولات و آینده‌ی ایران خواهد بود. بی‌تردید با توجه به نقش زنان بعنوان نیمی از پیکره‌ی اجتماع، هرگونه کم کاری در این خصوص صدمات غیرقابل جبرانی را به پیکره جامعه‌ی ما و آینده ایران تحمیل خواهد نمود.

منبع: نوروز