امیررضا کوهستانی روز سه شنبه ۵ اکتبر در اولین نمایش خود در پاریس به نام “شما در شب ۸ ژانویه کجا بودید؟” شرکت نخواهد کرد. این نمایش توسط جشنواره پاییزی برنامه ریزی شده و در تئاتر کولین روی صحنه رفته است. علاوه براین، او نتوانست در ماه مارس در شهر کرتی و در ماه می در بروکسل حضور یابد. چندین ماه است که این نویسنده و کارگردان ایرانی ۳۲ ساله در انتظار پاسخ مسؤولان در مورد وضعیت خدمت سربازی اش است و به همین دلیل امکان حضور در نمایش های بین المللی اش را نیافته. او اکنون می داند که باید از ماه اکتبر خدمت سربازی خود را که ۱۸ ماه به طول می انجامد، آغاز کند و در این مدت امکان خروج از ایران را نخواهد داشت.
امیررضا کوهستانی به دلیل موفقیت نمایش هایی مانند “رقص روی لیوان ها” و “در میان ابرها”، در فرانسه و اروپا به خوبی شناخته شده است. با این حال، او جزو هنرمندانی نیست که به طور مستقیم برای حکومت جمهوری اسلامی نگرانی ایجاد کرده باشد. ولی به گفته پیر رایس، برگزارکننده نمایشنامه های امیررضا کوهستانی، “بازی موش و گربه”ای که او با دولتمردان کشورش دارد، باعث شده تا وی بسیار با احتیاط کار کند.
نمایشنامه “شما در شب ۸ ژانویه کجا بودید؟” که موضوع آن مربوط به جامعه ایران است، بیش از نمایشنامه های قبلی کوهستانی از سبک ویژه او در زمینه استعاره و کنایه برخوردار است. او در دسامبر ۲۰۰۹ این نمایشنامه را در تهران و در یک سالن کاملاً رسمی که برای برگزاری ۳۰ سانس آماده شده بود، خلق کرد. او کمی پس از موج اعتراضات مردمی به دنبال انتخاب مناقشه آمیز محمود احمدی نژاد در تابستان ۲۰۰۹ به ایران رفته بود.
بازتاب رویدادها
او رویدادهایی را که طی اعتراضات به وقوع پیوست به چشم خود ندید، زیرا در دانشگاه منچستر در حال آماده کردن پایان نامه دکترای خود در مورد “تئاتر مستند از زمان ۱۱ سپتامبر” بود. او پس از بازگشت، این ایده را در ذهن داشت که نمایشنامه “انگلستان” اثر نمایشنامه نویس انگلیسی تیم کراوچ را در ایران به روی صحنه ببرد، زیرا به نظر او این نمایشنامه به خوبی وضعیت ایران را بازتاب می داد. ولی سپس دوستانش به او گفتند که این نمایشنامه به طور کلی از آنچه به واقع در ایران روی داده، متفاوت است.
امیررضا کوهستانی پس از آن تصمیم گرفت این داستان عجیب و نگران کننده را که بی شک از قیچی های مختلف سانسور نیز گذشته است، روی صحنه ببرد. داستان در یک شب برفی در یکی از حومه های تهران می گذرد. چهار دختر جوان، فاطی، سارا، سوگل و شیده در منزل سارا دور هم جمع شده اند تا نمایشنامه “کلفت ها” اثر ژان ژنه را با هم تمرین کنند. مرد جوانی به نام عبدی که سارا را دوست دارد نیز در خانه ساراست. علی، نامزد فاطی که خدمت سربازی اش را می گذراند، به جمع آنان می پیوندد و با اینکه بردن اسلحه به خارج از پادگان طبق قانون ممنوع است، اسلحه ای را با خود همراه دارد.
روز بعد، اسلحه ناپدید می شود و نمایش به شکلی جالب توجه و با حضور شش هنرمند با استعداد در فضایی توأم با تنش و اضطراب پیرامون این موضوع پیش می رود. نقش هنرمندان زن در این نمایشنامه پررنگ تر و قاطعیت آنان در نمایش مثال زدنی است.
منبع: لوموند، ۴ اکتبر