هفته با نامه تکان دهنده عبدالله مومنی از زندان اوین آغاز می شود. نامه ای که خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته شده: “فشارها و آزار ناشی از عدم اطاعت از خواست بازجویان آنقدر بود که گاهی باعث می شد در حین بازجویی از هوش بروم. گاهی نیز که گویی باید مشت آهنین از آستین بازجو بیرون می آمد، چنین می شد و چندین بار آنچنان بازجوی پرونده، گلویم را تا حد خفگی می فشرد که بی هوش برزمین می افتادم و تا روزها از شدت درد در ناحیه گلو، خوردن آب و غذا برایم زجرآور می شد.”
اما این تنها بخش کوچکی از نامه عبدالله مومنی است. او می نویسد: “هر بار نیز که در بازجویی مطابق میل بازجو و به تعبیر آنها مطابق مصلحت نظام پاسخ نمی گفتم، گفته می شد که «یا جواب باید مطابق آنچه باشد که ما می خواهیم یا باید همین برگه بازجویی را بخوری و قورت بدهی» و این فقط تهدید نبود بلکه پس از رد خواسته هایشان با زور و فشار برگه های بازجویی به من خورانده می شد.”
وقتی عبدالله مومنی به بدرفتاریهای بازجویان واکنش نشان می دهد، نتیجه اش این می شود: “به درگیر شدن من با آنان نیز منجر شد که البته نتیجه آن فرو کردن سر من در چاه توالت بود، آن چنان که کثافت های درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگی رسیدم”.
اما در کشوری که سر فعال حقوق بشرش را در چاه توالت فرو کردند، اتفاقات دیگری هم در راه بود.
نیروهای امنیتی، 39 نفر از طلاب و شاگردان آیت الله دستغیب را در شیراز بازداشت شدند. نیروی انتظامی، 60 دختر و پسر جوان را در یک مهمانی بازداشت کرد. 15 تن از محصلین بهایی در سازمان مدیریت صنعتی اصفهان، اخراج شدند. در تهران، مسئول دفتر میرحسین موسوی بازداشت شد. در روانسر پنج فعال کرد بازداشت شدند. سه عضو حزب پان ایران ایرانیست دستگیر شدند و احمد قابل برای دومین باز طی یک سال گذشته، بازداشت شد.
و همه اینها، تنها بخشی از اتفاقات این هفته بود.
میرحسین موسوی از تشدید محدودیت های امنیتی پیرامون خود خبر داد. نیروهای امنیتی مانع از ملاقات جمعی از شخصیت ها با میرحسین موسوی شدند. آنها، حبیب صادقی از استادان رشته هنر را که قصد ملاقات با میرحسین موسوی را داشت، بازداشت کردند و محمدرضا خاتمی را تحت بازجویی خیابانی قرار دادند.
پس از بازداشت نسرین ستوده، رضا خندان، همسر او نیز احضار شد. عفو بین الملل هم طی بیانیه ای خواستار آزادی این وکیل زندانی شد و شیرین عبادی خطاب به رییس کانون بین المللی وکلا نوشت: “خانم ستوده وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر به علت دفاع از موکلین خود و هم چنین فعالیتهات حقوق بشری اش با صدور قرار بازداشت، زندانی شد و تا این تاریخ در سلول انفرادی بسر می برد و بر خلاف قوانین ایران، حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده از جمله فرزند سه ساله اش از وی دریغ شده است و طبق اخبار واصله از زندان، تحت فشار و تهدید است که علیه خود اعترافات غیر واقعی نماید.”
از زندان ارومیه هم خبر رسید که حکم اعدام محبت محمودی به دایره اجرای احکام صادر شده است. او از سال 1379 و به اتهام قتل مردی که قصد تجاوز به او را داشته، زندانیست. پیام او به بیرون زندان این بود: “برای نجات جانم تلاش کنید”.
همزمان، وکیل محمد علی حاج آقایاری گفت که دیوان عالی کشور تقاضای اعاده دادرسی پرونده موکلش را رد کرده و دیگرهیچ راهکار قانونی برای جلوگیری از اعدام این زندانی سیاسی وجود ندارد.
پدر حبیب الله گلپری، زندانی کرد محکوم هم گفت: “او یک جوان 25 ساله است که فقط کار فرهنگی میکرده و وقتی او را بازداشت کرده اند چند کتاب با خود داشته که کتاب ها را ضبط کرده اند. اسلحه ای نبوده و کار مسلحانه ای نکرده؛ جرم پسر من تنها داشتن چند کتاب بوده است و نمیدانم بر اساس چه قانونی به پسرکم چنین اتهامی زدند و بعد حکم اعدام دادند”
آنطرفتر، حکم دیگری توسط دادگاه تجدید نظر صادر شد. دادگاه، حکم 20 سال زندان هفت رهبر بهایی را به 10 سال کاهش داد.
احکامی هم برای دانشجویان صادر شد. دانشجو نیوز از اخراج پنج فعال دانشجویی دانشگاه مازندران و دانشگاه صنعتی نوشیروانی خبر داد.
همزمان، روند ستاره دار شدن دانشجویان این بار به دانشگاه آزاد کشیده شد. آرمان صداقتی از ادامه تحصیل محروم شد.
به گزارش دانشجو نیوز “نام این فعال دانشجویی که در آزمون کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد شرکت کرده بود در ساعات اولیه اعلام نتایج در سایت دانشگاه آزاد درج و قبولی وی در رشته اقتصاد انرژی دانشگاه آزاد تهران مرکز اعلام شد اما پس از دقایقی کارنامه وی از صفحه محو و در صفحه سایت چنین درج شد: “داوطلبی با چنین مشخصاتی وجود ندارد.”
هفته اما دو آزادی هم به خود دید. آنهم با یک میلیارد تومان وثیقه. شیوا نظرآهاری با وثیقه 500 میلیونی از زندان آزاد شد و سارا شورد، کوهنورد آمریکایی نیز پس از تودیع وثیقه 500 میلیونی از زندان آزاد شد.
آخرین روزهای هفته بود. وضعیت جسمانی ارژنگ داوودی در پی دو ماه اعتصاب غذا به وخامت گزارش شد. خبر رسید که او به سختی قادر به تکلم و گشودن پلک هایش است.
اما این وضعیت و این اتفاقات ادامه خواهد داشت؟ دادستان تهران تازه یک مورد دیگر هم اضافه کرد: “سران فتنه” قطعا محاکمه خواهند شد.