شماری از فعالان کرد در حوزه های مختلف، روز پنج شنبه با انتشار بیانیه ای دیدگاه های خود نسبت به جنبش سبز و شرایط فعلی حاکم بر کشور را بیان کردند. در این بیانیه که با عنوان “جنبش سبز، جایگاه و مطالبات ما” منتشر شد، جنبش سبز، به عنوان “جنبشی کم نظیر و پر ظرفیت” تعریف و برتلاش برای به ثمر نشاندن آن تاکید شده است.
در آغاز بیانیه فعالان کرد آمده است: بیش از هفت ماه از آغاز جنبشی اجتماعی و نوین در ایران که به جنبش سبز شهرت یافته، می گذرد. جنبش کم نظیری که به یمن بهره برداری خلاقانه از امکانات وسیع و جدید ارتباطات جمعی، همچون شبکه های اینترنتی، تصویر برداری آماتور توسط دوربین های موبایل، شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و غیره، به سرعت فضاهای مجازی و خبری را اشغال کرده و خود را به جهانیان معرفی نموده است. تکنولوژی نوین از هر ایرانی یک رسانه ساخته و عملا هر شهروند رسانه ای و غیر رسانه ای را عضو یک شبکه فراگیر اجتماعی کرده است. یکی از ویژگی های این شبکه اجتماعی تنوع هویت اعضای آن است، و چنانچه این تنوع و تفاوتها کاملا به رسمیت شناخته شده و مورد توافق و احترام متقابل قرار گیرد، در آینده جهت تحقق اهداف آن مفیدتر خواهد بود.
فعالان کرد در ادامه با اشاره به بخشی از خشونت های اعمال شده علیه شهروندان معترض در تهران، می نویسند: از آنجا که جنبش سبز تاکنون بر سیاق خودداری از خشونت تا حد امکان پیشرفته است و فاقد یک رهبری واحد است، بنظر می رسد ادامه این رویه از ظرفیت ایجاد دوره استبدادی جدید برای آینده ایران کاسته و به همان نسبت، گذار بسوی دمکراسی و آزادی و برابری، که همانا آرزوی دیرینه همه ایرانیان است را محتمل تر سازد. از سوی دیگر، گذر زمان موجب مواجهه جنبش سبز با مشکلاتی شده است. به عنوان مثال دامنه سرکوب و خشونتهای سی ساله ی غیر قابل باور و حیرت انگیز حکومت که قبلا در مناطقی چون کردستان بکار می رفت، امروزه بطور علنی در مقابل چشمان بهت زده جهانیان به تهران و شهرهای بزرگ کشور کشیده شده است. عریانی این خشونتهای دولتی با تمام تلخی های آن، می تواند عاملی باشد برای ایجاد یک گفتمان فرهنگی میان تمامی ایرانیان از هر جنس، ملیت، مذهب و باور، که باید نه تنها از تکرار خشونت در ایران آینده پرهیز کرد، بلکه باید هرگونه عامل خشونت زا مثل تبعیض و نابرابری را ریشه کن نمود، و این میسر نیست مگر با فرهنگ سازی.
در بخش دیگری از این بیانیه به دلایل عدم فراگیری جنبش سبز در گوشه و کنار کشور اشاره شده و آمده است: از جمله مشکلات دیگر، عدم فراگیری جنبش سبز یا به عبارت دیگر عدم برابری شدت موج ایجاد شده توسط جنبش سبز در مرکز و در حاشیه های کشور است که عمدتا محل سکونت ملیتهای غیر فارس زبان ایران می باشد. دلایل و عوامل این مشکل و راهکارهای برون رفت از آن نه تنها توسط فعالان سیاسی و فرهنگی ملیت ها، بلکه با مشارکت فعالان سیاسی و فرهنگی مرکز نیز باید به بحث و تبادل نظر گذاشته شده و امکان هر چه فراگیر تر شدن جنبش و کاهش توان سرکوب حاکمیت را فراهم آورد. نادیده گرفتن این مشکلات به بهانه امکان تضعیف اتحاد ائتلافهای حداقلی جنبش و اولویت بندی خواسته ها و موکول کردن مسئله گروه های ملی، زنان، کارگران و غیره، به آینده ای مبهم که هرگز فرا نخواهد رسید، هیچگاه ایران را به دمکراسی و آزادی نرسانده و نخواهد رساند. باید همین امروز و در گرماگرم مبارزات صداهای مختلف را شنید و پاسخ گفت، به ویژه که هم اکنون دست کم 20زندانی سیاسی کرد در خطر اجرای حکم صادره اعدام قرار دارند. بدون شک سکوت در این باره اجحاف بزرگی خواهد بود و نباید منتظر ماند تا در مرکز هم زندانیان سیاسی اعدام گردند، آنگاه اعتراض کرد! در چنین صورتی تنها برخورد دوگانه رژیم در اعدامهای سریع نمایشی در مناطقی چون کردستان و بلوچستان تداعی خواهد شد که این با نفس یک جنبش آزادیخواهانه و دمکراسی طلب در منافات است.
فعالان کرد که طی هفت ماه گذشته تقریبا سکوت اختیار کرده بودند، راه برون رفت از شراطی فعلی و رسیدن به شرایط ایده آل مورد قبول همه گروه های سیاسی و اقوام ایرانی را انتخابات آزاده دانسته و نوشته اند: تاکنون شاهد پخش بیانیه های مختلفی از سوی گروههای متفاوت مذهبی، اصلاح طلب و سکولار بوده ایم که اکثریت قریب به اتفاق آنها با تفاوتهایی انشایی و فکری، شامل مضامینی چون آزادی، دمکراسی و انتخابات آزاد بوده اند. ما جمعی از فعالان کرد که بدون شک خود را نماینده مردم کرد نمی دانیم، اما بخشی از همان مردمیم، با هم تبادل نظر کرده و برای اینکه جنبش نوین ایجاد شده در ایران، همگام با جنبش های آزادی خواهانه ی دیگر، به ویژه جنبش کرد بوده، وبدین ترتیب خطر عدم فراگیری این جنبش که نقظه ضعف اصلی و کنونی آن می باشد، رفع گردد؛موارد زیر را به عنوان مطالبات، یادآور می شویم:
۱- تدوین قانون اساسی جدید بر اساس به رسمیت شناختن حقوق گروه های مختلف ملی در ایران، و نیز به رفراندوم گذاشتن آن؛
۲- اجرای کامل مفاد بیانیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون ها و ملحقات آن، و تضمین دمکراسی، انتخابات آزاد بدون امکان حذف دگر اندیشان به بهانه نظارت استصوابی، آزادی بیان، اجتماعات، مطبوعات، احزاب و انجمنها؛
۳- حق انتخاب تمام مقامات سیاسی واجرایی توسط رای مردم؛
۴- عدم پوشش اجباری؛ برابری کامل جنسیتی، ادیان و مذاهب و ملیتها؛
۵- لغو حکم اعدام وآزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی.
۶ - تمرکز زدایی از قدرت و تقسیم قدرت سیاسی در مناطق مختلف کشور و مشارکت مردم هر منطقه در اداره منطقه خود که البته پیشنهاد نهادهای سیاسی عمده ی کرد در این باره ایجاد یک جمهوری دمکراتیک فدرال است.
۷- به رسمیت شناختن زبانهای متفاوت موجود در کشور.
۸- در نظر گرفتن سهمیه برای هر ملیت و نیز برای زنان، جهت حداقل مشارکت در پستهای اداره سیاسی کشور.
۹- تشکیل دادگاه عالی جهت رسیدگی به موارد نقض اجرای قانون اساسی و معاهده حقوق بشر.
این بیانیه در پایان با اشاره به بیانیه های مختلف و متعدد صادر شده طی هفت ماه گذشته از سوی گروه های مختلف سیاسی، بیان می کند: بدون شک در بیانیه های صادر شده توسط افراد و گروههای دیگراز جمله سکولارها، مواردی به عنوان کف مطالبات مطرح شده که می تواند در برگیرنده “بخشی” از مطالبات ما نیز باشد. به عنوان مثال می توان از بندهای۲ا۴ بیانیه ی آقای موسوی که خواهان تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات و تشکیل احزاب است، یاد کرد. ما ضمن مغتنم شمردن این اشتراکات، برای به ثمر رساندن جنبش سبز و تحقق خواسته های خود نیز از طریق مبارزات مدنی مسالمت آمیز چه در حال و چه در آینده، تلاش خواهیم کرد.