یاد یاران

نویسنده
پیام رهنما

گفت و گو با جمشید خندان

فکر می کرد فراموش شده است

اشاره:

رضا خندان را همه می شناسیم… کم کار بود و خوش کار.هنرمندی های خندان را  در تئاتر و  سینما از یاد نخواهیم برد. چه آن روز که با ما دراین عالم روزگار می گذراند وچه این روزها که به خاک ابدیت سلام گفته و چهره در نقاب نیستی کشیده. هنر روز در آخرین روزهایی که رضا در بیمارستان بود و وخامت احوالش مجال گفت و گو را میسر نمی کرد، قصد کرد که به سراغ جمشید خندان برادر رضا برود و حال و احوال رضا را از زبان برادر جست و جو کند… حیف که نمی دانستیم این گفت و گو، جای آنکه بسان تلنگری بر مدیران و سیستم فراموشکار باشد، در صفحه ی یاد یاران و به یاد و خاطره ی اویی منتشر خواهد شد که حالا دیگر در میان ما نیست. شرح گفت و گوی خبرنگار روز در تهران را با جمشید خندان می خوانید…

 

با این وضعیت دیگر حال هنرمندان مهم نیست

 

آقای خندان،بیماری برادرتان درروزهای اخیر چه بود؟

رضا در سه چهار ماه اخیر به شدت از بیماری کلیوی رنج می کشید و مدت ها بود در بیمارستان بستری شده بود.او این اواخر یکی از کلیه های خود را از دست داده بود و همین عامل باعث شده بود تا وضعیت روحی مناسبی نداشته باشد.

 

ایشان، چه مدتی در بیمارستان بستری شده بود؟

یک ماه در بیمارستان مدرس تهران زیر نظر پزشکان مراقبت و بستری بودند.

 

به تشخیص پزشکان از بیمارستان مرخص شدند؟

دکتر ایشان آقای جاوید فر بودند.متخصص بیماری های کلیوی و داخلی.ایشان می گفتند رضا باید دائما تحت کنترل باشند.اگر می خواهد از بیمارستان مرخص شود هم برای انجام مراحل پزشکی باید مراجعه کند. رضا این اواخر دیالیز می شد و همین باعث شد تا روحیه اش را از دست بدهد. خودش اصرار داشت تا به خانه برگردد.

 

در مدتی که درخانه استراحت می کردند وضعیتشان چگونه بود؟

حال جسمی ایشان در نوسان بود.گاهی خوب بودند وبیشتر اوقات از بیماری خود رنج می بردند.دلیل کم طاقتی های رضا هم وضعیت روحی او بود.بیماری او را از کار انداخته بود ودوستانش کمتر به سراغش می آمدند. فکر می کرد فراموش شده است.

 

 

چرا موضوع بیماری اش را رسانه ای نکردید؟

آنها که باید می دانستند در جریان بودند. درمورد مردم هم خودش علاقه نداشت این اتفاق بیفتند.

 

آنها که باید می دانستند یعنی چه؟ منظورتان چه کسانی بودند؟

منظورم اهالی هنر و همکارانش است. آنها می دانستند که وضعیت وی چگونه است.مدیران سینما و تلویزیون از وضعیت جسمی رضا خبر داشتند و می دانستند که او با چه بیماری گزنده ای دست و پنجه نرم می کند اما در طول یک ماه اخیر تنها عده ای از دوستان رضا به ملاقاتش آمدند.هیچ کدام از مدیران حتی تلفن هم نمی کردند.البته حق دارند.با این آتشی که به روی هم بسته اند، دیگر بیماری و وضعیت هنرمندان اهمیتی پیدا نمی کند.

 

آقای خندان دراین اواخر از وضعیت به وجود آمده گله مند هم بودند؟

مگر می شود که نباشد.یک عمر برای فرهنگ وهنر ایران تلاش کرد.چه شد؟چه کسانی سراغش آمدند؟اصلا دلیل سکته قلبی رضا همین ناراحتی هاو فشارهایی بودند که تحمل می کردند.فکر می کرد فراموش شده است.این بدترین حالت یک بیمار در دوران بستری است.

 

ایشان سابقه بیماری قلبی نداشتند؟

داشتند.اما به این شدت نبود که ناگهان حمله قلبی رخ دهد.مطمئن هستم که به دلیل فشارروحی به این روز افتاد.

 

شب حادثه چه اتفاقی برای ایشان افتاد؟

ساعت 12 شب بود ناراحتی های ایشان شروع شد.درد زیادی در کلیه و قلب خود داشتند و به شدت بی قراری می کردند. من وخانواده تلاش زیادی را برای انتقال وی به بیمارستان کردیم اما او مقاومت می کرد.ساعت 1 نیمه شب بود ما را برای همیشه تنها گذاشت.(می گرید)

 

چرا ایشان را در قطعه هنرمندان بهشت زهراء خاکسپاری نکردید؟

خودش وصیت کرد.اصلا درروزهای آخر می گفت که اگر عمرش به پایان رسید کسی متوجه نشود. شکایت داشت و گله مند بود. گفت حتما مرا به اهواز ببرید.

 

کوتاه از رضا خندان

رضا خندان متولد سال یک هزار و سیصد و سی و دو ی شمسی است. او درشهرستان شوشتر دیده بر جهان گشود ودر خانواده ای متوسط رشد کرد. سر آغاز فعالیت های هنری اش از 16 سالگی ودر تئاتر فرهنگ و هنر شهرتان اهواز بود.وی سپس دانش آموخته هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران شد ونخستین هنرنمایی اش دربرابر دوربین سینمای ایران درفیلم “گمشدگان” به کارگردانی محمد سجادی ثبت شد.

“دو زن”، “ رای باز”،”رویای جوانی” و”شور عشق”آخرین فیلم هایی بودند که در عرصه سینما از وی درایران اکران شد. بازی در نقش”سنان ابن انس” درسریال “مختارنامه” به کارگردانی داوود میرباقری تنها اثر پخش نشده از ایشان است.

خندان درشامگاه 11 مهرماه بر اثر ایست قلبی درمنزل شخصی خود دیده از دنیا برداشت.مراسم تشییع و خاکسپاری این هنرمند صبح دوشنبه در شهرستان اهواز برگزار شد.