برای آنکه اندیشه اش آویشن می سرود...

محمد صادقی
محمد صادقی

1- پر واضح است که نوشتن درباره آیت الله منتظری این سمبل مقاومت، شجاعت، مظلومیت واخلاق مداری چندان کار آسانی نیست، چرا که بیم آن می رود در ذکر ویژگی‌های  ممتاز این مرد بزرگ، حق مطلب ادا نشود. ولی ننوشتن و سخن نگفتن هم مسئولیت وجدانی دارد. 

وقتی می‌خواهی از اخلاق و شرافت او در عالم بدنام سیاست بنویسی، او که حقیقت را به قربان‌گاه مصلحت و قدرت نکشید و حیات و مماتش ظلم ستیز و آزادی بخش بود تازه می‌فهمی که واژه‌ها چه‌قدر بی مایه و تهی‌اند.
باور کنید از آیت الله نوشتن سخت است. اگر بنویسی با خود کلنجار می روی که هر آنچه گفته باید باشم گفته ام آیا؟ و اگر از او نگوئی و ننویسی هم، در محکمه وجدان خود محکوم می‌شوی و می‌مانی در برزخ بلاتکلیفی.
2- سال گذشته خبر دردناک درگذشت آیت الله منتظری را در شرایطی شنیدم که تازه چند روزی بود از زندان رها شده بودم و با جمعی از دوستان‌ام در سازمان ادوار تحکیم وحدت تصمیم داشتیم علی‌رغم ممانعت و فشارهای نهاد‌های امنیتی برای جلوگیری از دیدارمان با مهدی کروبی به منزل ایشان برویم.
دیدارمان با مهدی کروبی تحت تاثیر خبر رحلت آیت الله منتظری بود و همگی در تدارک سفر به شهر قم برای شرکت در مراسم تشییع پیکر آیت الله بودیم.
در این میان نکته ای ذهن من را سخت مشغول کرده بود. اینکه با توجه به اختلافات گذشته و ماجرای نامه جنجالی که در سال 67 با امضای آقایان کروبی، روحانی و جمارانی خطاب به آیت الله منتظری منتشر شده بود واکنش شیخ به خبر درگذشت آیت الله چه‌گونه خواهد بود؟

 

کروبی پیامی به مناسبت رحلت آیت الله آماده کرده بود و پیش از انتشار در اختیار ما قرارداد تا هم مطالعه کرده و اگر نقطه نظری داریم ذکر نماییم و هم اینکه دوستان مسئول سایت ادوارنیوز آن را منتشر نمایند. در حین خواندن پیام شیخ ناخودآگاه به یاد روزهای پیش از انتخابات افتادم. 

به خاطر دارم علی‌رغم اصرار برخی از دوستان ما به مهدی کروبی برای دیدار با آیت الله منتظری ایشان این موضوع را به مصلحت ندانستند و از انجام آن امتناع کردند.
اکنون منتظری پس از تحمل سالها رنج و فشار حکومت بر خود و خانواده و پیروانش بی آنکه سر سوزنی از مواضع خود عقب نشیند از میان ما رفته بود و کروبی و همفکرانش در شرایطی شبیه به آن‌چه که سالها بر منتظری و طرفدارانش رفته بود قرار داشتند.
فردای آن روز در میان جمعیت خروشانی که برای بدرقه پیکر پاک منتظری مظلوم به قم آمده بودند با خود می اندیشیدم که گویی سرنوشت این‌گونه رقم زده است که وقایع پس از انتخابات و آن‌چه که بر مهدی کروبی و اصلاح طلبان رفته بود فرصتی به وجود آورد تا به بی‌وفایی‌هایشان به منتظری و سکوت مصلحت آمیزشان در قبال هتاکی ها و آزار و اذیت ایشان توسط عمله‌های استبداد دینی و حمله های استثمار مذهبی بیاندیشند و درصدد جبران آن برآیند.
4- آری! مظلومیت و از خودگذشتگی مرحوم آیت الله منتظری، آن انسان وارسته، بود که با مقاومت و سازش ناپذیری و تحمل مصیبت‌های زیادی بر خود و خانواده و هوادارانش در طی سالیان گذشته درس بزرگی را به همه‌گان آموخت. منتظری از حق تمامی مظلومین دفاع کرد در حالی که خود از همه مظلوم تر بود.
هر چند پس از رحلت‌اش دوست و دشمن او را ستایش کردند. از مادران داغدار
اعدام شده‌گان دهه 60، اصلاح طلبان و اصولگرایان و نواده‌گان آیت الله خمینی تا شخص رهبری با آن همه کینه، عداوت و ظلمی که خود و طرفدارانش چه پیش از درگذشت منتظری و چه پس از آن به وی روا داشتند.
زندگی افتخارآمیز آیت الله العظمی منتظری همواره در مسیر نصیحت قدرت‌مداران و زورگویان و هشدار و پرهیز آن‌ها سپری گشت تا وجودش مأمنی باشد در برابر تهاجم ناقضان حقوق بشر و خاری در چشم مستبدان کوردل.
منتظری در مسیر دفاع از حقوق انسان‌ها با هر گرایش، عقیده و مسلک و آیینی قدرت را وانهاد تا برخلاف مدعیان دروغین عدالت امیرالمومنین علی (ع) در عمل فریاد بزند که قدرت نزد مردان خدا تنها ابزاری برای احقاق حقوق مظلومان و جلوگیری از کجی‌هاست ورنه در پیشگاه آنان حکومت از عطسه بُز هم پست‌تر است.
بی شک منتظری برای نسل ما نماد اخلاق‌ گرایی در سیاست است هم او که با دفاع جانانه اش از حق و عدالت و آزادی فاتح قلوب ملت ایران شد.
5- اکنون که این سطرها را می نگارم، در سالروز رحلت آزادترین مرد این حوالی و در میان غمی که بر دلم سنگینی می کند با خود می گویم که به راستی برای آیت الله منتظری با سالها تلاش و تحمل مرارت های بسیار در راه برپایی حکومتی عادل چه باقی ماند؛ شادی از اینکه تا پایان عمر در برابر ظلم حاکم جور خاموش نماند و یا افسوس از این‌که تا پایان عمر، یک حکومت آزاد و انسانی را در ایران ندید؛ اما می دانم که برای ما تنها افسوس باقی ‌ماند؛ افسوس از دست دادن بزرگ مردی که قدرش را ندانستیم و ندانستند و افسوس که دیر شناختیمش.
تاریخِ آینده ما، بی‌تردید سخنان و درس‌های آموزنده و انسان‌ساز زیادی برای گفتن خواهد داشت. درس‌هایی که معلمی نستوه و مجاهدی خستگی ناپذیر چون منتظری به دوستان و دشمنان خود آموخت.
“مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضَی نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلوُا تَبدیلاً “

از میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادند، بعضی پیمان خود را به آخر بردند و برخی از آنها در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عقیده خود ندادند. (احزاب 23)