جنگ در پیش است

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در مراسم افتتاحیه دومین نمایشگاه تخصصی توانمندی‌های بهداری در رزم، گفت: به هر حال ما به دلیل شتاب انقلاب اسلامی (که در تمام عرصه ها مشهود است، خصوصا نرخ تورم و بیکاری و قیمت ارز و طلا و مسکن و … البته که رقم اختلاس)، با لکه ننگ و غده سرطانی در وسط کشورهای اسلامی(یعنی دقیقا وسط؟) که همان رژیم صهیونیستی است، سر جنگ داریم (که البته بهتر بود اعلام می کردید با کی سر جنگ ندارید). اما مشخص نیست که این اتفاق چه زمانی بیفتد. (اصلا بیفتد؟ نیفتد؟ بیندازیمش؟ بگذاریم برسد خودش بیفتد؟ با سنگ بزنیم خودمان بیفتیم؟) الان آنها تنها راه مقابله با ایران را جنگ می‌دانند ولی این قدر احمقند که اربابانشان که کمی بیشتر می‌فهمند، جلوی آنها را می‌گیرند. آنها باید بدانند اگر کاری را شروع کنند همان جا نقطه نابودی و اتمام ماجرایشان است.”

سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفان هم در جمع هیئت عاشقان ولایت آذربایجان شرقی، گفت: “ آنها (یعنی آمریکا و اسرائیل) اگر تمام امکاناتشان را جمع کنند، قادر نیستند در یک نوار مرزی چند کیلومتری هم به نام غزه یک قدم پیشروی کنند (عراق و افغانستان و لیبی خیلی کوچکتر از غزه هستند و اصلا هم به اندازه مردم غزه مسلمان ندارند) و شکستشان حتمی است. امریکا مانند فردی است که از برجی سقوط کرده و به زودی با زمین برخورد می کند و متلاشی می‌شود (من نمی فهمم چه علاقه ای دارند به این زمین خوردن و متلاشی شدن و …؟)و تهدیدها و تحریم‌ها و یا اهانت‌ها دست و پا زدنی بیش نیست.”

نکته مهم هم این است که به گفته مارکس، لنین، استالین، خروشچف، برژنف، تروتسکی، مائو، انورخوجه، مارشال تیتو، فیدل کاسترو، چاوز، چه گوارا، رژی دبره، مارکوزه، حافظ اسد، صدام حسین، بشار اسد، ژرژحبش، احمد جبریل، معمرالقذافی، ملاعمر، بن لادن، ایمن الظواهری، آیت الله خمینی، آیت الله طالقانی، مجاهدین خلق سابق، سچخفای سابق، اشرف دهقانی سابق، احمدی نژاد، حسن نصرالله، سید علی خامنه ای، و کلا همه مارکسیست ها و مسلمانان( تروریست و غیرتروریست شان) از سال 1912 که آمریکا از برج سقوط کرده، صد سال است که شاهد سقوط همه این افراد که سقوطش را پیش بینی کردند بوده و خودش هنوز سقوط نکرده. البته احتمال دارد که هی دارند این برج را طولانی تر می کنند، ولی اشکال منطقی اش این است که این که پرت شده، حالا هر چه بعد از پرتاب برج طولانی تر بشود فایده ندارد.

ما هم می گوییم تا همین جا هم جای تقدیر و تحسین و تشکر دارد که بالاخره دو نفر از مسئولان نظام توانستند در یک روز، آن هم بدون اینکه کنار هم باشند، در دو نقطه دور از هم، یک حرفی بزنند که از زمین تا آسمان با هم فرق نداشته باشد و تا این لحظه هم کسی تکذیبش نکرده باشد و کسی هم اعلام نکرده باشد که حرف هایش تحریف شده است و زبان و دست و پای استکبار از یک جای کسی بیرون زده … و البته در صدا و سیما هم ترجمه همزمان در راستای هماهنگ سازی نشده باشد.

خب از این اتفاقات معمولا خیلی کم می افتد و البته نباید اهمیت موضوع جنگ را هم نادیده بگیریم که برای مسئولان نظام در شرایط کنونی، مثل تی تاب می ماند برای …

اما به هر حال نشان می دهد مسئولان مذکور توصیه های ما را هم در مورد اینکه بیشتر از اتاق فکر استفاده کنند، خیلی خیلی جدی گرفته اند و به همین دلیل هم جان برکفانه دل به کار داده اند، خاکبازی نکردند و نتیجه اش را هم می بینیم.

فقط می ماند همان مشکل همیشگی که این راه حل دارد. متاسفانه این شیوه تصمیم گیری و تصمیم سازی با تمام محسناتش گاهی ایجاد اشکال می کند. یعنی وقتی فردی عادت می کند بنا به توصیه ما، که البته خیلی هم جدی نبود و به دلیل کمبود امکانات و ایجاد رغبت پیشنهاد شده بود، برود جایی که باید یک کار دیگری بکند، فکر هم بکند و تصمیم هم بگیرد ، وقتی هم که قرار است فکر کند و تصمیم بگیرد، از دستش در می رود و همان کاری را می کند که نباید…

به عبارت ساده تر و صمیمانه تر افکار و تصمیماتش بوی تخم مرغ می دهد، که ما بدین وسیله مراتب عذرخواهی خودمان را بابت ارائه این راهکار ابراز نموده و تحقیقاتمان را در راستای ترغیب هر چه بیشترمسئولان مذکور به”فکر کردن، پیش از حرف زدن”، و پیشنهاد مکان های مناسب تر و همچنین نصب کنتور ادامه خواهیم داد.

به نظر این جانب یکی از خطراتی که کل نظام را با نابودی و ویرانی سریع مواجه کرده و چهره تلخی را برخلاف گذشته از نظام نشان می دهد، هماهنگی مسوولان نظامی کشور در هفته گذشته است که به نظر می رسد دارد حکومت را از مسیر اصلی اش منحرف می کند. مثلا هفته گذشته سردار جعفری فرمانده سپاه گفت: “ تهدیدهای اسرائیل جنگ روانی پوچ است.” با توجه به اینکه خبرهایی مطرح بود که نشان می داد که اسرائیل در هفت هفته آینده می خواهد جنگ را با مسوولیت ایران آغاز کند ، گفتن این جمله از طرف فرمانده سپاه طبیعی بود. چون واقعا خطری وجود داشت و فرمانده سپاه گفته بود وجود ندارد. یعنی سیستم داشت کارش را به خوبی انجام می داد، اما از همین دیروز که سردار جعفری گفته که « جنگ در پیش است» کلیه تحلیلگران مسائل جنگی ایران در جهان دچار سردرگمی شدند.

موسوی جانشین فرمانده کل ارتش هم گفته که: « اگر صهیونیست ها دیوانگی کنند، نابودی شان تسریع می شود.» البته خیال مان راحت است که اگر نابودی نکنند هم نابود می شوند، ولی نه به سرعتی که دیوانگی کنند. پوردستان فرمانده نیروی زمینی هم گفته که: « اگر کاری کنند، پاسخ دندان شکن می دهیم.» تا اینجا شدند دو تا. سیاری فرمانده نیروی دریایی سپاه هم گفته که : « تمام فعالیت های دشمنان را زیر نظر داریم.» پس می توانیم با همه این حرفها نتیجه بگیریم که:

اول: فرماندهان نظامی جز با فارس نیوز با همدیگر هم حرف می زنند.

دوم:فرماندهان نظامی به حرف های همدیگر گاهی گوش هم می دهند.

سوم: فرماندهان نظامی اگر تصمیم بگیرند، می توانند متوجه شوند که فرماندهان دیگر چه می گویند.

چهار: مصرف تی تاب کلا باعث افزایش هماهنگی شده و می تواند تلاش ها را افزایش دهد، درست برعکس ساندیس.

پنج: این چهار تا نتیجه را خیلی سخت گرفتیم، وگرنه مگر به این راحتی می شد از حرف این فرماندهان نتیجه گرفت. قول می دهم خودشان اگر سه سال هم فکر می کردند نمی توانستند به این نتایج برسند.

نتیجه گیری اخلاقی: وقتی بحث بر سر نابودی کشور باشد، استعدادهای همه شکوفا می شود.