دولت استبدادی نمی تواند ضد استعمارباشد

نویسنده
سعید عمویی

» هاشم آغاجری در جمع دانشجویان:

هاشم آغاجری، از رهبران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ضمن سخنانی در جمع دانشجویان ، تاکید کرد که دولت مستبد نمی تواند  ضد استعمار باشد. او که در مراسم بزرگداشت آزادی بیان در دانشگاه تهران سخن می گفت، همچنین ضمن اشاره به ویژگی های جنبش سبز تاکید کرد که این جنبش، حرکتی رو به جلو در جهت شکستن سدهای مقابل آزادیست و پیروز خواهد شد.

آغاجری، استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس در هفتمین سالروز حکم اعدامش به جمع دانشجویان آمده بود تا در بزرگداشت آزادی بیان سخنرانی کند. او هفت سال پیش به مناسبت 29 خرداد ماه، سالروز درگذشت دکتر شریعتی، به دعوت شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد در خانه معلم همدان سخنرانیی کرد که منجر به صدور حکم اعدام برایش شد. به دنبال آن سخنرانی، هاشم آغاجری بازداشت و در 18 آبان 1381 محکوم به اعدام شد. این حکم با فشار و اعتراض دانشجویان پس از مدتی لغو واو از زندان آزاد شد. امسال در هفتمین سالروز صدور این حکم اعدام، عده ای از دانشجویان او را برای سخنرانی در بزرگداشت آزادی بیان به دانشگاه تهران دعوت کرده بودند؛ اما این مراسم بیش از آنکه درباره آزادی بیان باشد، درباره جنبش سبز و ویژگی های آن بود.

در این مراسم هاشم آغاجری طی سخنانی با اشاره به سیر تاریخی آزادیخواهی و مبارزات مردم ایران از جمله گفت: “مردم ما در طول 150 سال گذشته همواره به دنبال دستیابی به استقلال، آزادی و عدالت بودند. چرا که این سه خواسته در واقع مکمل یکدیگر هستند. البته واقعیت های اجتماعی ما سبب شد که مردم به دنبال نفی استبداد و به دست آوردن آزادی باشند. ملت ما در نفی سلطه به دنبال استقلال و نفی مناسبات سلطه بود. همچنین واقعیت های تبعیض آمیزی در جامعه وجود داشت که مردم را در دستیابی به عدالت ثابت قدم می کرد”.

 

استقلال، آزادی و عدالت

او در ادامه تاکید کرد: “آزادی بیان یک وجه از آرمان آزادی است و دانشگاه در عمر نسبتا طولانی خود همواره مشعلدار این سه آرمان بوده است. سه آرمانی که هیچیک بدون دیگری معنا و مفهومی ندارد. ویژگی این سه خواسته این است که اگر از زوایه هر یک از آنها نگاه کنیم دو وجه دیگر را خواهیم دید. حرکت مردم در مشروطه نیز با عدالتخواهی آغاز شد که به تاسیس عدالتخواه منجر شد. از این رو امروز ایدئولوژی رسمی حکومت و قدرت، تمام اعمال خود را زیر عنوان عدالت توجیه می کند. اما معنای عدالت این است که حق ذاتی مردم به رسمیت شناخته شود و تا زمانی هم که تمشیت امور مردم در دست یک نفر باشد این به معنای عدالت نیست”.

هاشم آغاجری ادامه داد: “مساله دیگر این است که نمی توان از عدالت حرف زد اما دستگاه قضایی مستقلی نداشت. دستگاه قضایی وابسته، ریشخند به عدالت است. وقتی مملکتی به سرنوشت خود مسلط نباشد و سرنوشتش در زرگنده(سفارت سابق روسیه) تعیین شود، به معنای عدم وجود عدالت است. از این رو نمی توان زیر عنوان یک مفهوم دیگر، خواسته های ملت را زیر پا گذاشت و نادیده گرفت. امروز با دو قطبی های کاذبی که ساخته می شود حق عدالت، استقلال و آزادی و حقوق ذاتی و اولیه ایرانیان در این سرزمین بطور روزمره نقض می شود”.

 

در ادامه نشست، این استاد دانشگاه با اشاره به مراسم 13 آبان گفت: “این زیر پا گذاشتن حقوق را در چند روز قبل هم شاهد بودیم. در طول پنج ماه گذشته هربار مردم ما برای دستیابی به حقوق خود به خیابان آمدند جوابشان خشونت بود. در این خشونت ورزی و سرکوب قهری حق مردم هم هیچ حریمی را رعایت نکردند. گاهی چیزهایی می شنویم که از زنده بودن خود شرم می کنیم. شرممان می آید که با دختران و پسران ما در کهریزک، شاهپور، اوین و… چنان برخوردهایی صورت می گیرد”.

آغاجری سپس با اشاره به زندان و شکنجه با اشاره به اینکه “وقتی در خیابان ها شاهد برخوردهایی چنان خشن هستیم می توان حدس زد که در پشت دیوارها  چه بلایی بر سر آنها می آورند” گفت: “عدالت اگر عدالت باشد باید پاسدار آزادی باشد. به راه انداختن جنگ عدالت دروغ است. عدالت به هیچ وجه در برابر آزادی قرار ندارد. در برابر عدالت تنها قدرت قرار می گیرد. از این رو هر کجا که به آزادی حمله شد شک نکنیم که تز حاکمیت نادیده گرفتن عدالت است. ما در طول این چند ماه بارها و بارها شاهد چنین حرکت هایی بودیم که حقوق مردم را نادیده می گرفت”.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: “در کجا شاهد استقلال بودیم که آزادی سرکوب شده باشد؟ کدام نمونه تاریخی را می توانیم مثال بزنیم. در کشور ما استبداد و استعمار دو قلو و همزاد هستند که گاه یکی از این دو از آن یکی چند لحظه زودتر به دنیا آمده است. دو قلوی همزادی هستند که وقتی می آیند باید منتظر دیگری هم بود. از این رو ضد استعمار بودن استبداد دروغ بزرگ است. هیچ دولت استبدادی در طول تاریخ بر ضد استعمار نبود و نیست”.

هاشم آغاجری سپس با اشاره به وضعیت دانشگاه ها افزود: “وضعیت دانشگاه نمونه قابل ارائه ای است. شما ببینید که این دانشگاه در حالی که نماد آزادی و تبادل نظر آزادانه است الان در چه وضعیتی قرار دارد. حتی اجازه تبادل نظر بین دانشجویان هم داده نمی شود”.

او سپس با اشاره به خواسته های اجتماعی و اعتراض هایی که در طول چند ماه اخیر صورت گرفته پرسید: “جنبش سبز ایران به راستی چه گفته و چه می خواهد؟ آیا خواسته جنبش سبز جز این بود که خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق ملت شد؟ سوال این است که چگونه می توان از حقوق ملت ایران در خارج از کشور دفاع کرد اما در داخل کشور چنان با سرکوب خشونت آمیز با مردم رفتار کرد و حقوق آنها را نادیده گرفت؟ این تناقض به نظر من افشاگرانه است”.

 

جنبش مسالمت آمیز

آغاجری ادامه داد: “افتخار جنبش سبز این است که علی رغم همه فشارها و همه سرکوب ها همچنان مسالمت آمیز و ضد خشونت است و راهش را اینگونه ادامه می دهد. به نظر من این جنبش فاز تکاملی حرکتی است که مردم ایران در بهمن 1357 انجام دادند. اکنون ما به تجربه دریافته ایم که به صرف جابجایی قدرت و عوض شدن آدم ها مسائل تاریخی ما حل نخواهد شد. بلکه باید آرمان ها را در عرصه واقعی پاسداشت. باید دانست که میان وسیله و هدف پیوند ناگسستنی وجود دارد و خشونت ورزان پس از پیروزی، خشونت را بر علیه دوستان خود نیز بکار خواهند برد”.

هاشم آغاجری در ادامه تحلیل خود گفت: “مردم ما به تجربه نشان دادند که امید خود از هرکسی جز مردم ایران راقطع کنند. چند سال قبل عده ای به دنبال این بودند که یک منجی بیابند که بیاید و همه را نجات دهد. این حباب ها اکنون در حال ترکیدن است. ملت ما تنها با نیروی خودی می تواند استقلال، آزادی و عدالت را بدست آورد”.

او ادامه داد: “امروز صدها نفر از مردم ما بازداشت هستند. جرم آنها چیست و چرا بازداشت هستند؟ آنها تنها بر حقوق اساسی خود پافشاری کرده بودند. رهبران جنبش سبز هم که خواسته هایی جز در چهارچوب همین قانون اساسی مطرح نکرده اند. یکی از این خواسته ها هم داشتن قوه قضائیه مستقل است. وقتی در دستگاه قضایی قدرت از دری وارد شود، عدالت از در دیگر خارج می شود. اما می بینیم که در همین دستگاه قضا، قاضی آلت فعل مامور امنیتی شده است”.

هاشم آغاجری در ادامه با اشاره به آینده جنبش سبز گفت: “زمانی اعتراض مردم محدود بود. اما امروز دیگر محدود نیست. در همه خانه ها اعتراض ریشه دارد. این جنبش حقوق خواهی اکنون در همه جا هست حتی در خانه های سهام داران بلوک قدرت نیز ریشه دوانیده است. البته پیروزی صبر، امید و مقاومت می خواهد. ما نیز نباید عجله کنیم”.

 

حاکمان بیماری روانی دارند

این استاد دانشگاه سپس به عدم درس آموزی قدرتمداران از تاریخ اشاره کرد و توضیح داد: “قدرتمداران واقعیت ها را نمی بینند. من گاهی در اخلاق و رفتار برخی اصحاب قدرت نشانه های بیماری روانی پارانوئیدی می بینم. آنها فکر می کنند که همه چیز از خارج هدایت می شود. از اینرو bbc را متهم می کنند. شاه هم همینطور بود و واقعیت ها را به همین دلیل ندید.”

او سپس به جبهه بندی در مقابل جنبش سبز اشاره کرده و اظهار داشت: “جنبش سبز با دو گروه مخالف و موافق روبرو است. اما مخالفین آن به دو دسته متوهم و واقع گرا تقسیم می شوند. متوهم ها به دنبال تز فتنه هستند. از نظر آنها آنچه با آن روبرو هستیم یک فتنه است و باید آن را جمع کرد و حتی معتقدند با از بین بردن رهبران جنبش همه چیز خاتمه می یابد در حالی که این تلقی بسیار اشتباه است. اما مخالفین واقع گرا می گویند حوادث پیش آمده نه یک فتنه، بلکه یک بحران است.”

هاشم آغاجری افزود: “از نظر متوهم ها ریشه در خارج است. اما مخالفین واقع گرا می گویند باید این بحران را رفع کنیم. این سبب ریزش ها و شکاف هایی حتی در میان صفوف آنها شده است که هر روزه در مطبوعات شاهدیم. موافقین جنبش سبز هم که معتقدند پس از انتخابات بحرانی ایجاد شد که باید بر طرف کرد. اما طرفداران تز فتنه به دنبال راه حل هایی مثل سرکوب و زندان هستند. طرح انقلاب مخملی هم از سوی همین عده مطرح شده است”.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اشتباه بودن تز فتنه در مورد انتخابات گفت: “سرکوب، زندان، اتهام انقلاب مخملی و… چه نتایجی در بر داشت. اگر فتنه از خارج هدایت می شد به راحتی می توانستند از بین ببرند. اما نتوانستند از این رو هر چه طرفداران تز فتنه با شدت عمل بیشتری برخورد کنند جنبش سبز هم رادیکال تر خواهد شد. نشانه آن هم رادیکال تر شدن شعار ها از 25 خرداد تا 13 آبان است.”

 

جنبش سبز پیروز است

آغاجری در خاتمه سخنرانی خود با آرزوی پیروزی برای جنبش سبز گفت: “ما باید مسالمت آمیز رفتار کنیم و به اینده امید داشته باشیم. این جنبش پیروز است. از این رو سرکوب شدنی هم نیست. حقیقت های تاریخی حقانیت وپیروزی جنبش را اثبات خواهد کرد.”

پس از اتمام سخنان آغاجری، دانشجویان حاضر در جلسه به طرح سئوالات خود پرداختند. آغاجری در پاسخ به این سوال که چرا عده ای از مردم از ترس اینکه جنبش منجر به انقلاب شود در عین انتقاد در خیابان های حضور نیافتند؟ گفت: “حاکمیت باید خود را با خواسته های مردم منطبق کند و از خود انعطاف پذیری نشان دهد. تجربه تاریخ نشان می دهد در صورت عدم تحقق چنین چیزی جنبش راه افتاده و کاری به مخالفت فرد یا افرادی هم نخواهد داشت.”

او سپس در پاسخ سوال دیگری در مورد اینکه ممکن است سرنوشت انقلاب 57 تکرار شود گفت: “بله. من با این احتمال موافقم. اما چاره چیست؟ جنبش ممکن است به این نتیجه برسد که دیگر هیچ چاره ای وجود ندارد و امیدی هم نیست. از این رو از آن عبور می کند و این تابع خواست کسی نیست. بلکه پروسه ای ضروری اتفاق می افتد که بسیاری از افراد هم در این پروسه ایزوله می شوند.”