هفتمین دور مذاکرات اتمی ایران در نیویورک بدون نتیجه پایان یافت. در هفته های اخیر و پس از آنکه مشخص شد پیشنهادات جدیدی از طرف امریکا مطرح شده است، گفته می شد که امکان توافق نهایی به وجود آمده است. با اینهمه مذاکرات بار دیگر شکست خورد.
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان “طلبکاری در قبال نرمش یکطرفه راز بنبست مذاکرات نیویورک” نوشت: “لجبازی و زیادهخواهی آمریکا و غرب، هفتمین دور مذاکرات هستهای طی یک سال گذشته را به بنبست رساند. در حالی که اعلام شده بود وزرای خارجه ۵+۱ و دکتر ظریف در نیویورک با هم مذاکره میکنند، اعلام شد به دلیل به دست نیامدن پیشرفت خاصی این مذاکرات لغو شده است.” این روزنامه اضافه کرد: “استراتژی آمریکا و برخی متحدانش تعلیق تدریجی تمام فعالیتهای هستهای ایران در طول مذاکرات و توافقهای دورهای چند ماهه- تحت پوشش مذاکره برای توافق جامع بلندمدت- میباشد.”
از طرفی دیگر، حجت الاسلام کاظم صدیقی طی سخنانی در نمازجمعه این هفته تهران گفت: “غنیسازی نیاز خود را خودمان تعیین میکنیم و تصمیم میگیریم. همان ۱۹۰ هزار سویی که مقام معظم رهبری فرمودند نیاز فعلی ماست. دشمن حق ندارد بگوید چه نیازی داریم و چه نیازی نداریم و بخواهد نیاز ما را تعیین کند، بنابراین حق دادن به دشمن برای اینکه نیاز ما را بخواهد تعیین کند، خامی و خیانت به آرمانها و جبهه مقاومت در دنیاست و خلاف عزت و کیان دینی ما است.” او اضافه کرد: “تاسیسات فردو چون در تیررس دشمنان نیست، میگویند باید در جایی غنی سازی کنید که ما هر وقت خواستیم آنجا را هدف قرار دهیم. ببینید چه حماقت، بیحیایی و پررویی دارند که در جامعه بشری اینگونه قلدری و باجخواهی میکنند.”
در روزهای گذشته، تحولات در پرونده مذاکرات هسته ای نگرانی راستگرایان تندرو در ایران را به دنبال داشت. در حالی که رسانه های جهان از پیشنهادات جدید امریکا به ایران برای شکستن بن بست مذاکرات خبر می دادند، راستگرایان از عواقب این پیشنهادات نگران بودند. چند روز پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از منابع غربی اعلام کرد که برای گشایش در بن بست مذاکرات هستهای احتمالا امریکا می پذیرد که ایران نیمی از سانتریفوژهای غنیسازی اورانیوم خود را از بین نبرد.
بی بی سی در این باره نوشته بود: “آمریکا، که پیشتر خواهان کاهش سانتریفوژهای ایران به ۱۵۰۰ تعداد بود، میپذیرد که ایران ۴۵۰۰ سانتریفوژ خود از میان ۹۴۰۰ سانتریفوژی را که دارد، حفظ کند.”
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان “پیشنهاد هستهای تازه آمریکا به ایران” در اینباره خبر داد: “پیشنهاد جدید آمریکا به ایران اجازه خواهد داد چهارهزار و۵۰۰ سانتریفیوژ در اختیار داشته باشد اما از ذخیره گاز اورانیوم مورد نیاز سانتریفیوژها که بیش از یکسال برای تولیدشان زمان لازم است و ممکن است در ساخت کلاهک هستهای به کار رود، کاسته شود.”
این روزنامه همچنین از قول حسن روحانی نوشته بود: “بعد از ۱۲سال فرازونشیب در پرونده هستهای باید نسبت به آینده در این مساله شجاعانه تصمیم بگیریم. تحریم مسیر درستی نبوده و به ضرر همه ملتها و دولتهای تحریمکننده و تحریمشونده است.”
از هفته پیش مشخص بود که هیات مذاکره کننده ایران با پیشنهادات جدیدی مواجه شده است و برای تصمیم گیری در این مورد، وضعیت دشواری را خواهد داشت.
سخنان محمدجواد ظریف در گفتگو با شبکه پی بی اس آمریکا درباره احترام به قول اوباما هم در همین راستا ارزیابی شد. او گفته بود: “ما محدودیت هایی که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریم ها با آن مواجه است را درک می کنیم و همانطور که ما نمی پذیریم آنها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آنها نمی خواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند. ما در امور داخلی امریکا دخالت نمی کنیم، اگر اوباما به ما قول می دهد که کاری بکند، ما آن را می پذیریم و به قولش احترام می گذاریم.”
ظریف همچنین در جریان سفر به نیویورک تاکید کرد که در صورت شکست مذاکرات، تندروهای ایران دست بالا را خواهند داشت و به غرب هشدار داد که از فرصت توافق با میانه روها استفاده کنند. این سخنان مورد انتقاد شدید مخالفان دولت قرار گرفته بود.
از جمله روزنامه وطن امروز در یادداشتی با عنوان “ظریف گیت” این اظهارات را رسوایی دانسته و نوشته بود: “این برای سومین بار است که جواد ظریف در اقدامی غیرمتعارف، دغدغههای حزبی و گروهی خود را در قالب موضوع مذاکرات هستهای به صورت «علنی» مطرح میکند و البته این بار صریحتر از گذشته از آمریکا میخواهد به فکر سرنوشت جریان سیاسی متبوع او باشد. این اقدام آقای ظریف نهتنها یک فاجعه بلکه یک رسوایی دیپلماتیک است.”
نگرانی از توافق نهایی ایران و امریکا چنان بود که روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان “خواب تازه حریف”، تاکید داشت که با توجه به پافشاری ایران بر خطوط قرمز هسته ای، امریکا دو راه بیشتر نداشت. یا ترک مذاکرات و حمله نظامی و یا “حفظ ظاهری” خواستهای ایران و فریب آن. حسین شریعتمداری نوشته بود: “راهکار دوم؛ حفظ ظاهر خطوط قرمز ترسیم شده و خالی کردن یا تغییر محتوای آنهاست. توضیح در این خصوص به درازا میکشد و به بعد میگذاریم و تنها به این نکته اشاره میکنیم که پیشنهادهای حریف درباره حفظ ماهیت آبسنگین راکتور اراک، ظرفیت غنیسازی مطابق نیاز اعلام شده ما، لغو یکجای تحریمها، تعطیل نشدن هیچیک از تأسیسات هستهای، عدم ورود به حوزه نظامی و… بدون استثناء به گونهای است که فقط ظاهر این خطوط قرمز حفظ میشود بیآن که ماهیت اصلی مورد نظر ایران اسلامی را درخود داشته باشد. خوشبختانه اخبار و گزارشهای رسیده حاکی از آن است که پیشنهادات فریبکارانه حریف با مخالفت تیم مذاکره کننده کشورمان روبرو شده است و امید است این مخالفت ادامه داشته باشد.”
کیهان در گزارشی دیگر پیشنهاد جدید امریکا را “محرومیت ایران از غنی سازی صنعتی” دانسته و نوشته بود: “ماحصل این پیشنهاد چیزی جز همان چیزی نیست که با کاهش تعداد سانتریفیوژهای ایران حاصل میشود: «کاهش توان غنیسازی ایران» و به عبارت دیگر تحقق همان غنیسازی ویترینی یا سمبلیک. نوعی از غنیسازی که به درد صنعت و تحقیقات نمیخورد و تنها نمایشی از چیزی است که باید وجود میداشت.”
روزنامه وطن امروز نیز این پیشنهاد را “وازکتومی هستهای!” نامیدا و تاکید داشت: “فلسفه پیشنهاد قطع اتصالات این است که در صورت تلاش ایران برای بازگشت به غنیسازی، زمانی حداقل سه ماه باید طول بکشد تا اتصالات میان سانتریفیوژها برقرار شود که در واقع در همان قالب break out دنبال میشود. بر همین اساس میتوان گفت پیشنهاد جدید که شامل تعلیق غنیسازی و قطع اتصالات است، به مراتب بدتر و زیانبارتر از اجرای قطعنامهها است.”
مشخص بود که امکان توافق هسته ای همچنان دور از دسترس است. دیروز سخنان فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امور خارجه آلمان منتشر شد که گفته بود: “در ده سال گذشته هرگز چنین به توافق نزدیک نبودهایم. ولی تمام حقیقت این است که آخرین بخش راه که در برابر ماست، شاید دشوارترین بخش باشد و هنوز باید بر موانعی چیره شد.” گرچه ضرب العجل تمدید شده برای توافق هسته ای در حال پایان است، اما به نظر می رسد که هنوز زمان توافق فرا نرسیده است.