ابیگیل فیلدینگ اسمیت
در خرداد 1388 عده کمی می توانستند حوادث را پیش بینی کنند. صدها هزار ایرانی از سنین و طیف های مختلف، خیابان ها را از اعتراض به نتایج انتخاباتی پر کردند. انتخاباتی که سکان قدرت را دوباره به دست محمود احمدی نژاد سپرد.
پس از دوره جالب آزادی در برپایی همایش های انتخاباتی، که با راهپیمایی های زنده همراه بود و زنان در آن حرف های زیادی برای گفتن داشتند، فعالان دمکراتیک احساس کردند لحظه تاریخی فرا رسیده است.
جنبش به اصطلاح سبز برای مدتی از پشتیبانی خیابانی و تشکیلات کشور برخوردار شد. به نظر می رسید چالش واقعی علیه طبقه حاکم و حتی آیت الله خامنه ای رهبر عالی کشور ، شکل گرفته است.
اکنون در اولین سالگرد انتخابات بحث انگیز ایران و پس از یک سال سرکوب شدید، دورنمای تغییرات دشوار به نظر می رسد و تا حد بسیار زیادی به این نکته بستگی دارد که آیا اعضای غیرهمگن جنبش سبز ظرفیت و عزم لازم برای سازماندهی مجدد و ادامه طولانی تر جنبش را دارند یا نه.
درحالی که سیاست های هسته ای و خارجی ایران همچنان عناوین خبری دنیا را به خود اختصاص داده است، نشریه ایندپندنت به مصاحبه های مستقل با فعالانی دست زده است که برخی از آنها به خارج گریخته اند.
هرچند برخی از این افراد علائمی از یأس و ناامیدی نشان می دهند، اما مصمم هستند راهی برای ادامه مخالفت خود پیدا می کنند. گفتن اینکه سخنان آنها تا چه حد نماینده این جنبش است، دشوار است. با وجود محدودیت های شدید خبررسانی در ایران و در حالیکه بسیاری از مردم از ارتباط با روزنامه نگاران خارجی هراس دارند، قضاوت دقیق افکار عمومی جامعه کار دشواری است.
بسیاری از کسانی که در اعتراضات مشارکت داشتند، یا به دلیل ترس از سرکوب و یا به دلیل نا امیدی از توانمندی جنبش در ایجاد هرگونه تغییری، انگیزه خود برای شرکت در تظاهرات را از دست داده اند. نیروهایی که در برابر این جنبش شکل گرفته است، سهمگین هستند: تشکیلات امنیتی کشور، قدرت مستمر اما تضعیف شده ایدئولوژی محافظه کارانه در ایران و سیاست های عوام فریبانه اقتصادی محمود احمدی نژاد از این دست هستند. با وجود این، همانطور که فعالان مصاحبه شونده متوجه شده اند، تغییر سیاسی اغلب یک بازی طولانی مدت است.
کشمکش ادامه خواهد یافت
جلوه- محقق 33 ساله
در خرداد 1388 در زندان بودم. تنها 2 تا 3 روز مانده به انتخابات بود که آزاد شدم و در رأی گیری شرکت کردم. آنچه برا ی جنبش سبز اتفاق افتاد یا در حال اتفاق افتادن است، ناراحت کننده است اما به نوعی احساس خوش بینی می کنم.
ناراحت کننده است زیرا بهایی که پرداخت شد، سنگین بود و رژیم نمی تواند کوچکترین اعتراضات را تحمل کند. امیدوار کننده است زیرا به تدریج اما مطمئناً، ثابت شد تغییر یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. اوضاع بسیار پیچیده است و به مشارکت و تقلای بیشتری احتیاج دارد.
فکر می کنم این کشمکش ادامه خواهد داشت و وسعت پیدا می کند. امید من این است که جنبش بتواند پایگاه اجتماعی گسترده تری ایجاد کند و بتواند خواسته های خود را دنبال کند. من اعتقاد دارم که تلاش از پائین می تواند به تغییرات مثبت منتهی شود و حتی به ابزاری برای تغییر به سوی دموکراسی تبدیل شود.
جنبش در حال بلوغ است
وطن، کارمند دفتری 45 ساله
در تظاهرات علیه دیکتاتوری شرکت کردم. با نگاه به گذشته، حال و هوای مثبتی بود. توازن نیروها به سوی یک تغییر پیش می رفت. به بیان دیگر، مردم می خواستند حرفی برای گفتن داشته باشند.
من نسبت به جنبش دلسرد نیستم. جنبش در حال بالغ شدن است و برای درک آنچه در پیشبرد آن لازم است، به زمان نیاز داریم. جنبش در مسیر درستی قرار دارد و در پی یک کشمکش درازمدت برای خواسته های گروه های مختلف درون آن، شامل زنان، دانشجویان و سایرین است. من امید دارم که با استفاده از ابزار غیرخشونت آمیز، در زندگی مردم، خصوصاً 40 تا 50 میلیون فردی که در زیر خط فقر زندگی می کنند، تغییراتی را به وجود آوریم.
دیکتاتورها تنش را تشدید می کنند
زهرا- دانشجوی 26 ساله
امیدوار هستم زیرا از مردم ایران شناخت دارم. راهپیمایی سالگرد انتخابات لغو شده است اما مردم هرشب در نقاط مختلف شهر فریاد “الله و اکبر” سر می دهند و به رژیم هشدار می دهند.
وقتی سوار اتوبوس می شوم، شعارهای بسیاری را علیه خامنه ای و احمدی نژاد می بینم. بر روی بسیاری از صندلی ها می بینید که مردم عبارت “22 خرداد” نوشته اند. خون کسانی که برای مفهوم مقدس آزادی ریخته شد، هرگز از دستان قاتلان پاک نخواهد شد.
من مطمئن هستم که این تلاش کارآمد خواهد بود. ممکن است اکنون به نتیجه نرسد اما در آینده نزدیک ثمر می دهد. دولت تلاش می کند مخالفان را تار و مار کند اما دیکتاتورها احمق هستند. آنها فقط به تنش دامن می زنند.
“ما همدرد هستیم”
سحر- دانشجوی 29 ساله
به همراه دوستان و خانواده ام در خیابان بودیم. روز بعد از انتخابات سرشار از خشم بودم اما وقتی جمعیت را دیدم، واقعاً احساس کردم ما تنها نیستیم. ما همدرد بودیم و احساس اتحاد می کردیم. این باعث غرور من بود که یکی از میلیون ها نفری باشم که در مخالفت علیه دولت به خیابان آمده بودند. به خاطر می آورم که وقتی به اطرافم نگاه می کردم، حیرت زده می شدم.
انتظار نداشتم خشم و غم به چنین قدرتی تبدیل شود. اما وقتی آنها مردم را کشتند، ترسیدم. با این حال، ترس نمی توانست جلوی من را بگیرد. جنبش سبز بالغ شده است. شهدا، زندانیان، رهبران و نمادهای خود را دارد. دانشجویان، زنان و کارگران را دربرمی گیرد. خشونت تنها به پرورش این جنبش کمک کرد. ما به عنوان مردم، از وضع خوشحال نیستیم. جاده دموکراسی جاده ای دشوار است اما من هنوز خوش بین هستم.
به ما خیانت شد
محمد- کارمند دفتری 28 ساله
در راهپیمائی های انتخاباتی شبانه خرداد گذشته شرکت می کردم و احساس می کردم به ما خیانت شده است. این خودش مرا بیشتر عصبانی می کرد. اعتقاد دارم مردم ایران باید به کمک چیزی نظیر نتایج انتخابات سال گذشته، دچار شوک شوند تا کاری بکنند.
منظورم این است که اگر مردم دوباره با چیز بد دیگری دچار شوک شوند، دیگر کسی نمی تواند جلوی آنها را بگیرد. من بسیار امیدوار هستم و فکر می کنم تغییرات بنیادین در ایران رخ خواهد داد.
چند سال فاصله تا پیروزی
امیر- طراح وب سایت 27 ساله
توسط ستاد مرکزی دفتر انتخاباتی مهدی کروبی (نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری) به کار دعوت شدم. سؤال این است که فکر می کنم چه بر سر جنبش سبز آمده است؟ فکر می کنم جنبش در حال رشد است. به تدریج حامیان بیشتری پیدا می کند زیرا ابتدا مردم تهران بودند اما بعد سایر شهرها نیز به آن پیوستند.
فکر می کنم مردم به سطح بالائی از شعور سیاسی رسیده اند. رهبری جنبش در حال بلوغ است. سخنان موسوی جالب هستند زیرا او از کلماتی استفاده می کند که یک سال پیش فکر می کردیم استفاده از آن محال باشد. بنابراین از نظر من جنبش در مجموع به طور مثبتی در حال رشد است، گاهی تند و گاهی کند. ممکن است یک جنبش برای پیروز شدن به سال ها زمان نیاز داشته باشد.
منبع: ایندپندنت- 12 ژوئن