اقتصاد اسلامی به مفهوم علم اقتصاد نداریم ‏

نویسنده
حسین انصاری راد

hansarirad.jpg

علم اقتصاد یک پدیده جدید و نو است. سیستم اقتصاد اسلامی شاید داشته باشیم اما مطمئناً اقتصاد اسلامی به عنوان علم ‏اقتصاد اسلامی نداریم. برخی فقها مثل آیت الله سیدمحمدباقر صدر مجموعه یی از شاخصه های اقتصادی که در ‏تعلیمات دینی و قرآن آمده است را در کتاب «اقتصاد ما» معرفی کرده اند که می شود گفت یک سیستم اقتصادی با جنبه ‏دولتی و ملی است. اما اقتصاد اسلامی به مفهوم علم اقتصاد نیست. ‏

تحت تاثیر شرایط حاکم بر قرن بیستم و سلطه اندیشه چپ و مارکسیسم که تاکید بسیار بر عدالت داشت، عموم صاحب ‏نظران اعم از اسلامی و غیراسلامی، نیز اندیشه هایشان متاثر از ادبیات و نظریه های چپ و دولتی بوده است. حقیقت ‏این است که شاخصه های اقتصادی در اسلام ذکر شده که مبنای آنها عدالت و آزادی به صورت توامان است. لذا برخی ‏از صاحب نظران یا کارشناسان اقتصادی و فقها، آن شاخصه های آورده شده در قرآن را در چارچوب اقتصاد ‏سوسیالیستی جای می دهند و برخی دیگر با توجه به تاکید و تایید مالکیت خصوصی در اسلام، آن شاخصه ها را با ‏برداشت اقتصاد آزاد و سرمایه داری تحلیل می کنند.‏

‏ براساس قانون اساسی ما که تحت نظر علما، فقها و شخصیت های برجسته مسلمان تدوین شده، اقتصاد جمهوری ‏اسلامی ایران یک اقتصاد دولتی محسوب می شود. اصل 44 قانون اساسی پیش از تحول اساسی آن و ملی شدن بانک ‏ها و صنایع بزرگ نشان دهنده این دولتی بودن و سیطره آن بر بخش خصوصی است‎.

با این حال هم شرایط دنیا عوض شده و هم وضعیت ایران تغییر کرده است‎. ‎اقتصاد سوسیالیستی با فروپاشی اتحاد ‏جماهیر شوروی دچار تحول اساسی شد و حتی تندروی ها و چپ روی های انقلابی در حوزه های سیاسی نیز از بین ‏رفت. به تعبیری می توان گفت در نبرد میان سوسیالیسم و سرمایه داری در طول قرن بیستم، این نظام سرمایه داری و ‏اقتصاد آزاد بود که از میدان نبرد پیروز بیرون آمد. از طرفی تجربه جمهوری اسلامی هم کاملاً نشان دهنده آن است که ‏کارکرد اقتصاد دولتی مفید و کارگشا نبوده است و به همین دلیل اصل 44 قانون اساسی با استفاده از یک قانون فوق ‏العاده دچار تحول شده و بخش عمده یی از آنچه در ابتدای انقلاب ملی شده بود، در حال انتقال به بخش خصوصی است ‏یعنی تجربه خود ما هم می گوید کارکرد اقتصاد دولتی مفید نبوده و به همین خاطر به اقتصاد خصوصی و آزاد روی ‏آورده ایم. حسب آمار و گزارش های کارشناسان و مراکز اقتصادی در حال حاضر هم حدود 80 درصد اقتصاد ما ‏دولتی است و این ناشی از همان تاکید قانون اساسی بر اقتصاد دولتی است که البته در حال بازگشت به اقتصاد ‏خصوصی هستیم‎.

بنابراین اقتصاد اسلامی به عنوان یک سیستم هم دچار امواج و تحولات و ابهامات است و ما اساساً چیزی به عنوان ‏اقتصاد اسلامی نداریم. آنچه باید به عنوان اقتصاد اسلامی مفروض گرفته شود و به نظر من مسوولان فعلی و آتی ما ‏باید به آن عمل کنند، توجه به قانون اساسی و تغییرات اصل 44 است که دارد از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد منتقل می ‏شود. اینکه بیاییم و بگوییم یک سیستم دیگری بوده یا بخواهیم سیستم دیگری به وجود بیاوریم، احتیاج به یک قانون ‏اساسی دیگر و تحولاتی دارد که باید بعداً حادث شود. ‏

با این وصف هر کسی رئیس جمهور شود، باید همان اقتصاد خصوصی مورد تاکید در اصل 44 قانون اساسی و چشم ‏انداز بیست ساله را پیاده کند. بر این اساس چرخاندن و اداره اقتصاد با عدالت منهای علم و آزادی امکان پذیر نیست. در ‏نهایت تاکید می کنم ممکن است برخی فقها و صاحب نظران به نوعی سیستم اقتصادی اسلامی اشاره کرده باشند، اما ‏مطمئناً اقتصاد اسلامی به مفهوم علم اقتصاد نداریم‎. ‎اما آنچه از مصاحبه آقای مهندس میرحسین موسوی برداشت می ‏شود، تکیه ایشان بر اعتماد مردم و همکاری ملت و تاثیر ارزش های فرهنگی و معنوی بر ارزش های اقتصادی و به ‏خصوص تکیه بر کار کارشناسی است که به طور کلی درست است.‏

‏ اما در عین حال اقتصاد مهم است و بسیار ظریف و دقیق و هر دولتی که روی کار باشد یا روی کار بیاید، ضمن ‏برنامه ریزی در چارچوب قانون اساسی و در نظر گرفتن تحول در اصل 44 و چشم انداز 20 ساله، باید از کادر ‏نیرومند از دانشمندان اقتصاد کشور استفاده و جریان اقتصاد و محاسبه پدیده های اقتصادی را به آنان واگذار کند. ‏همچنین شیوه پیاده کردن برنامه ها را تحت نظر آنان به انجام برساند.‏

‏ آنان می توانند جریان کامل اقتصاد را با همه جنبه های مثبت و منفی آن با مردم در میان بگذارند و پشتیبانی مردم را ‏در پیاده کردن برنامه ها جلب کنند. هنگامی که جریان اقتصاد کشور با کار کارشناسی و به وسیله اقتصاددانان حرفه یی ‏پیش برود، اعتماد مردم نیز همراه خواهد بود‎. ‎

منبع: اعتماد چهاردهم بهمن