خانواده های فعالان سیاسی و مطبوعاتی که بعد از کودتای انتخاباتی 22 خرداد بازداشت شده اند به شدت تحت فشارند و به طور مداوم تهدید به بازداشت و برخوردهای قضایی می شوند. این تهدیدها که از روز شنبه و پس از برگزاری ناگهانی و شتابزده دادگاه تعدادی از فعالان سیاسی و مطبوعاتی، شدت گرفته است،به جایی رسیده که زندانیان را وا می دارند تا ضمن تماس با خانواده ها از آنان بخواهند سکوت اختیار کنند.این خانواده ها در گفتگو با روز ضمن تایید این فشارها،تاکید کردند که به هیچ عنوان از اطلاع رسانی درباره عزیزان در بندشان دست نخواهند کشید.
یک روز پس از برگزاری این دادگاه، با خانواده محمد علی ابطحی تماس گرفته و تهدید کرده اند “هر مصاحبه ای که بکنید بلافاصله همسرتان را به تلویزیون خواهیم آورد تا اظهارات شما را تکذیب کند.”
با خانواده های چند تن دیگر از این فعالان سیاسی نیز تماس گرفته و تهدید کرده اند که “هر مصاحبه شما، پرونده همسرانتان را سنگین تر و شرایط آنان در زندان را سخت تر می کند”. از سوی دیگر با خانواده دو تن از فعالان مطبوعاتی زندانی تماس گرفته و اعضای خانواده آنان را تهدید به بازداشت کرده و گفته اند که “اگر به مصاحبه درباره بازداشت شدگان ادامه دهید با شما شوخی نداریم و به راحتی شما را بازداشت خواهیم کرد.”
فشارهای شدید بر عبدالله مومنی
روز گذشته عبدالله مومنی، فعال دانشجویی سرشناس ایرانی را مجبور کردند با خانواده اش تماس بگیرد و از آنان بخواهد هیچ گونه مصاحبه و اطلاع رسانی در باره وضعیتش نکنند. در این تماس تلفنی مومنی با لحنی به شدت عصبی و صدایی لرزان از همسرش خواسته است «به جای مصاحبه درباره پرونده و وضعیت من، به بچه داری بپرداز!»
همسر مومنی روز دوشنبه خبر از تماس تلفنی این فعال سرشناس دانشجویی داده و گفته بود: صدای او به قدری ضعیف و بریده بود که در کلام اول او را نشناختم واو در جملات کوتاه و بریده بریده خود تصریح کرد که در زندان انفرادی و زیر فشار شدید بازجویی است.
فاطمه ادینه وند با بیان اینکه “این اولین بار نیست که عبدالله مومنی بازداشت و زندان انفرادی را تجربه می کند اما لحن صدای او و نحوه صحبتهایش نشان می داد که شدیدا تحت فشار قرار دارد”، نسبت به زیر فشار بودن فعالان سیاسی برای اعتراف ساختگی هشدار داده و گفته بود: “من در پایان تماس تلفنی به عبدالله تاکید کردم که مبادا از قرص هایی که به اقای ابطحی دادند و او را مجبور به اعتراف ساختگی کردهاند بخورد.”
این مصاحبه چنان بازجو ها را به هراس انداخت که این زندانی را که بیش از 50 روز است در انفرادی و در شرایط ایزوله کامل و تحت شدید ترین فشارهای روحی و جسمی قرار دارد مجبور کردند با همسرش تماس گرفته و با عصبانیت از او بخواهد هیچ گونه مصاحبه و پیگیری در باره پرونده و وضعیت او انجام ندهد.
اعترافات از ارزش زندانیان کم نمی کند
نمایش نخ نمای دادگاه روز شنبه خانواده های بازداشت شدگان را نگران کرده، اما از سوی دیگر تمام این خانواده ها معتقدند این گونه به اصطلاح “اعترافات و نمایش های مضحک،” به هیچ وجه “از ارزش والای” همسران و فرزندانشان کم نمی کند. آنان در گفتگو با روز تاکید کرده اند که “اگر آقایان واقعا هنر تغییر عقاید افراد را دارند چرا تاکنون حاضر به مناظره با همسران ما نشده اند”
همسر عیسی سحرخیز، با بیان اینکه “کسی این گونه اعترافات را قبول نمی کند” به روز گفت: “همه مردم میدانند که اینها چقدر تحت فشار هستند. هر چقدر هم آقای ابطحی را بیاورند تلویزیون و بگوید که اذیت نشده ام و تحت فشار نیستم کسی باور نمی کند؛ مردم شعور دارند و همین 18 کیلویی که آقای ابطحی کم کرده را می بینند.”
وی می افزاید: “ اگر چنین مساله ای برای آقای سحرخیز هم پیش بیاید کسی باور نمی کند. همه میدانند که تحت فشار و شکنجه این صحبت ها گفته می شود و هیچ چیزی از ارزش های آنان کم نمی کند.”
وی یادآور می شود که “وقتی هیچ خبری از آقای سحرخیز نداریم، نشانگر این است که هنوز مقاومت می کند و برای همین به من ملاقات نمی دهند.”
همسر سحرخیز که روز شنبه به دادگاه انقلاب مراجعه کرد تا خبری از این روزنامه نگار سرشناس بگیرد، می گوید: “پیش آقای دوستدار رفتم اما هیچ خبری به من نداد. من گفتم اگر آقای سحرخیز سالم است چرا اجازه ملاقات نمی دهید و چرا با ما تماس نمی گیرد که گفت ایشان یک بار تماس گرفته است.”
به گفته خانم سحرخیز، همسرش تاکنون فقط یکبار با منزل تماس گرفته است و خانواده این روزنامه نگار از وضعیت او کاملا بی خبر هستند.
وی می افزاید: “من به بیماری آقای سحرخیز اشاره و ابراز نگرانی کردم اما آقای دوستدار گفت که ما دکتر داریم. پرسیدم چرا نمی گذارید وکالتنامه را امضا کند که باز جواب داد ما خود پی گیر هستیم.”
خانم سحرخیز همچنین درباره دادگاه پرسیده که دوستدار به او گفته است: “دادگاه آقای سحرخیز جدا از دادگاه روز شنبه است و سحرخیز جزو این دادگاه نیست.”
لیلاز از دادگاه شنبه بی خبر است
سعید لیلاز، روزنامه نگار سرشناس ایرانی 50 روز است در زندان انفرادی به سر می برد و بازجویی او هنوز تمام نشده است. همسر لیلاز خبر از ممنوع الملاقات بودن همسرش، به گفته مسئولان زندان اوین می دهد و به روز می گوید: روز دوشنبه همسرم زنگ زد و گفت که همچنان در انفرادی است و هنوز بازجویی اش تمام نشده و همین ما را به شدت نگران کرده است که طی این 50 روز چه اعتراف و اقراری از او میخواهند بگیرند.
او می افزاید: آقای لیلازیک نظریه پرداز و مفسر سیاسی و اقتصادی است و همیشه نظراتش را شفاف و با صراحت عنوان کرده و وابستگی تشکیلاتی و چیز پنهانی نداشته که بخواهند اسراری از او بیرون بکشند.
همسر لیلاز با ابراز نگرانی از وضعیت جسمانی همسرش می گوید:“چیزهایی که پای تلفن می گوید مثل بقیه افراد دربند که زنگ میزنند کلیشه ای است. فقط می گویند حالمان خوب است و غذا خوب است و رفتار بازجویان خوب است و… اما هیچ یک از این حرفهای کلیشه ای دلالت نمی کند بر اینکه در شرایط جسمانی و روحی خوبی باشند.”
وی می افزاید: “آقای لیلاز که زنگ زد روحیه اش بد نبود و بیشتر دلواپس خانواده بود که من به او اطمینان دادم و سعی کردم روحیه دهم که دلواپس ما نباشد. از او پرسیدم که تو هم مجبور شده ای که تن به شوی اعتراف بدهی و شما رادادگاه می برند که به یکباره پرسید کدام دادگاه ؟ من به دادگاه ابطحی و عطریان فر اشاره کردم و آقای لیلاز که شوکه شده بود پرسید: کدام دادگاه؟مگر کسی اعترافی کرده؟ من تازه متوجه شدم که آقای لیلاز از دادگاه روز شنبه و اعترافات خبری نداشته و اینقدر ایزوله هست که جز بازجوها با کسی در ارتباط نیست.”
خانم لیلاز در عین حال درباره اعترافات تلویزیونی و دادگاه شنبه می گوید: “این بازیها و نمایش ها سابقه طولانی در ایران دارد و نخ نما شده و مردم دنیا به هیچ عنوان چنین نمایش هایی را نمی پذیرند.”
وی حضور در پشت دوربین را شکنجه ای مضاعف برای بازداشت شدگان می داند و می گوید: “اگر آقای لیلاز هم مجبور به چنبن چیزی شود نه من و نه هیچ کس دیگر ایشان را سرزنش نخواهیم کرد. رفتار مردم واقعا آدم را امیدوار می کند و ما از این بابت نگرانی نداریم.”
اعترافات پشیزی ارزش ندارد
همسر احمد زیدآبادی نیز که روز دوشنبه تلفنی با این روزنامه نگار و فعال سیاسی سرشناس به صورت تلفنی صحبت کرده،خبر از ممنوع الملاقات بودن او می دهد و به روز می گوید: “این نوع به اصطلاح اعترافات، پشیزی ارزش ندارد و ما فقط از این ناراحت هستیم که احمد شدیدا تحت فشار است.”
وی می افزاید: “این اعترافات هیچ اهمیتی ندارد؛ اگر این آقایان می توانستند و سواد برخورد با امثال زیدآبادی را داشتند بیرون از زندان پای میز مناظره می نشستند. این هنر نیست که افراد را هفته ها در انفرادی و تحت فشارهای شدید روحی قرار بدهند و بعد بگویند که افکارشان عوض شده است.”
مهدیه محمدی روز دوشنبه بعد از تماس تلفنی همسرش اعلام کرده بود: “صدای همسرم نسبت به تماس قبلی در روز چهارشنبه، کمی بهتر به نظر میرسید و او گفت که احساساتش رقیقتر از قبل است.”
همسر زیدآبادی افزوده بود:” با توجه به سابقه حضور همسرم در انفرادی به او گفتم که شما قبلا در انفرادی بودید و تحمل خوبی داشتید اما ایشان گفت که این دفعه خیلی فرق میکند. “
خانم محمدی تاکید کرده بود: “ فردی که در کنار همسرم بود به او اجازه نداد تا در مورد دادگاه روز شنبه و زندانیان دیگر صحبتی کند. همسرم به من گفت بازداشت مانند مرگ ناگهانی است و دنیا برای انسان بیارزش میشود.”
تماس دیروز زیدآبادی با همسرش، سومین تماس او با خانواده پس از دستگیری بوده است.
کنفرانس خبری خانواده های بازداشت شدگان
در عین حال و در حالیکه فشارها بر خانواده ها روز به روز بیشتر می شود جمعی از خانواده های بازداشت شدگان روز گذشته در محل انجمن دفاع از حقوق زندانیان در یک کنفرانس مطبوعاتی آخرین وضعیت فرزندان و همسرانشان را تشریح کردند. خانوادههای مصطفی تاجزاده، بهزاد نبوی، صفایی فراهانی، سعید شریعتی، سعید لیلاز، محمد قوچانی، ژیلا بنییعقوب و تعداد دیگری از بازداشتشدگان در این جلسه اعلام کردند که علیرغم تهدیدها و فشارها میخواهند صدایشان را به گوش همه برسانند.
در این کنفرانس خبری خانواده های جهانبخش خانجانی، فیض الله عرب سرخی، هنگامه شهیدی و شیوا نظرآهاری هم که روز دوشنبه به زندان اوین مراجعه کرده بودند، خبر از ممنوع الملاقات بودن عزیزانشان دادند.
همسر مجید نیری، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز که پیش از این دوبار سکته قلبی کرده بود خبر داده که این فعال سیاسی در تماسی که روز دهم مرداد با همسرش داشته از وضعیت نامناسب جسمیاش گفته است.
در حالی که بر اساس گزارش ها یک روز پس از دیدار کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان از بند ۲۰۹ زندان اوین، کاظم جلالی سخنگوی این کمیته از ادامه حضور در کمیته مذکور استعفا داده است، سعید مرتضوی دادستان تهران در دیدار با اعضای کمیسیون قضایی و امنیت ملی مجلس اعلام کرده که نسبت به پیگیری مجازات آسیبزنندگان در مسائل اخیر جدی است و مطابق دستور رهبری در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری به این مساله عمل خواهد کرد.
بر اساس گزارش ایلنا وی همچنین گفته است: مجموعه تلاشهای قوای مقننه و قضاییه در راستای آن است که اگر احیانا برخورد غیرقانونی با بازداشتشدگان اخیر چه در بازداشتگاه کهریزک و چه از سوی نیروی انتظامی صورت گرفته است، مورد بررسی قرار گرفته و از آسیبدیدگان دلجویی شود. دادستان تهران در پاسخ به سوال برخی از نمایندگان در مورد روحالامینی و کامرانی که در دوران بازداشت کشتهشدهاند، گفته: “نام این فرد را به خاطر ندارم، اما گویا یک نفر از مضروبشدگان در تجمعات و اغتشاشات اخیر بوده که به بینی و پای وی آسیب وارد شده است. وضعیت این فرد پس از بستری شدن در یکی از بیمارستانها، به خانواده وی اطلاع داده میشود و آنها او را به یک بیمارستان خصوصی دیگر منتقل میکنند اما این فرد در بیمارستان فوت میکند”.
مرتضوی در پاسخ به بقیه سوالات نمایندگان مجلس در مورد علت مرگ این دو نفر و اینکه آیا بر اثر ضربه به جمجمه بوده یا ابتلا به مننژیت، گفته: “بنده در جزئیات این مسائل قرار ندارم و بیش از این نمیتوانم توضیح بدهم.”