پوکر دیپلماتیک و بلوف های تهدیدآمیز

نویسنده

» تحلیل نوول ابزرواتور

رنه بکمن

آیا اسراییل واقعاً به تأسیسات هسته ای ایران حمله خواهد کرد و یک رویارویی بزرگ منطقه ای به راه خواهد انداخت؟ آیا اسراییل تصمیم دارد قبل از بهار به مراکز اصلی هسته ای ایران حمله کند؟ آیا سران اسراییل برای انجام این کار به چراغ سبز واشنگتن نیاز دارند؟

 آیا فعالیت های غنی سازی اورانیوم جمهوری اسلامی، آن طور که ادعا می کند، برای مصارف صلح آمیز است یا برای تولید تسلیحات اتمی به هدف “محو کردن اسراییل از نقشه جهان”، آن طور که سران این کشور بارها گفته اند؟ تهران چه زمانی به میزان کافی اورانیوم غنی شده به میزان بالا دراختیار خواهد داشت تا به تولید یک یا چندین بمب اتمی اقدام کند؟ آیا راه حل نظامی علیه ایران تنها راه حل ممکن است؟ آیا تحریم های تشدید شده ازسوی اتحادیه اروپا و ایالات متحده علیه اقتصاد ایران می توانند گزینه یک حکومت انشقاق یافته و تضعیف شده را تغییر دهند؟

 آیا در صورت حمله اسراییل، یا اسراییل و آمریکا به صورت مشترک، اقدامات تلافی جویانه ایران و متحدانش علیه اسراییل و ایجاد بی ثباتی در لبنان، عراق و خلیج فارس که بی شک منجر به افزایش شدید قیمت نفت و گسترش تروریسم خواهد شد، برای غرب که از هم اکنون در بحران قرار دارد قابل قبول است؟ آیا یک مداخله نظامی علیه جمهوری اسلامی به نفع مخالفان دموکراسی خواه در ایران خواهد بود یا اینکه حکومت این کشور از آن به عنوان بهانه ای برای ایجاد همبستگی ملی و اتحاد جهان اسلام استفاده خواهد کرد؟

ماه هاست که در برابر این سؤالات و سؤالاتی مشابه، یک پوکر دیپلماتیک به راه افتاده که می تواند منجر به وقوع یک رویارویی بزرگ در سطح منطقه شود.

باراک اوباما که اخیراً نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کرده و درتلاش است تا خروج نیروها از افغانستان را تسریع بخشد، قصد دارد در این ۹ ماه که تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده از وقوع هرگونه رویارویی جدید در سرزمین اسلام خودداری کند. او مدام نیز این موضوع را به بنیامین نتانیاهو گوشزد می کند، ولی نخست وزیر اسراییل می گوید وقت تنگ است، زیرا ایران درحال مخفی کردن تأسیسات هسته ای خود در زیر زمین است: حفره هایی گرانیتی که فعالیت های اتمی ایران را از تیررس موشک ها مصون نگاه خواهند داشت. با این حال، او متوجه نیست که غیرنظامیان اسراییلی را در برابر اقدامات تلافی جویانه ایران و متحدانش قرار خواهد داد.

آیا تهدیدهای اسراییل صرفاً به هدف تحریک واشنگتن و بروکسل است تا تحریم های خود را تشدید کنند یا برای خوش آمدن به مزاج رأی دهندگان جنگ طلب؟ آیا تهدیدهای اسراییل برای منحرف کردن توجهات از مذاکرات اسراییل و فلسطین است که به فراموشی سپرده شده؟ آیا می خواهد به آیت الله های ایران بفهماند در امنیت نیستند؟

میر داگان، رییس موساد از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰، درخلال چندین نشست مخفی با سران آمریکایی بین سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷، جزئیات یک “استراتژی پنج جانبه” را تشریح کرد: اعمال فشارهای سیاسی، انجام عملیات مخفی، مبارزه علیه تکثیر اتمی، تحریم، و سرنگونی حکومت. در یک تلگراف مخفی که در اوت ۲۰۰۷ به ایالات متحده فرستاده شد، بر این نکته تأکید شده بود که “ایالات متحده، اسراییل و دیگر کشورهایی که روی این پنج مورد توافق نظر دارند، باید در تلاشی هماهنگ و منسجم به انجام این موارد بپردازند”. او همچنین گفته بود: “برخی از تلاش ها نتیجه بخش بوده و تلاش های دیگری نیز در زمان خودش نتیجه خواهد داد.”

در میان این عملیات مخفی، بحث انگیزترین مربوط به ترور دانشمندان اتمی در ایران می شود. در ژانویه ۲۰۰۷ دکتر اردشیر حسین پور، یکی از دانشمندان هسته ای، ۴۴ ساله، که در مرکز اصفهان فعالیت می کرد در شرایط بسیار مرموزی کشته شد. براساس اطلاعات رسمی، او به دلیل “نشت گاز”، دچار خفگی شد، ولی نهادهای اطلاعاتی ایران متقاعد شده اند که او بوسیله عوامل اسراییلی کشته شده است. بین ژانویه ۲۰۱۰ تا ژانویه ۲۰۱۲، شش کارشناس ایرانی دیگر که در پروژه اتمی فعالیت می کردند، طی چند سوءقصد و انفجار مرموز به قتل رسیده اند.

منبع: نوول ابزرواتور، ۲۴ فوریه