ارتقاء جایگاه فلسطین؛گامی به سوی صلح؟

زلیخا نوری
زلیخا نوری

روز پنجشنبه ۲۹ نوامبر مجمع عمومی سازمان ملل متحد به درخواست ارتقاء جایگاه فلسطین از یک “نهاد ‌ناظر” به یک “کشور ناظر غیرعضو” که به ابتکار محمود عباس رییس تشکیلات خود گردان فلسطین ارائه شده بود رای مثبت داد. در واقع، محمود عباس با طرح این درخواست دو هدف را دنبال می‌کرد: وی از یک سو تلاش می‌کرد با مطالبه یک دولت مستقل متعلق به مردم فلسطین که استقلالش دیگر وابسته به نتیجه مذاکرات نامحدود با دولت اسراییل نباشد حماس را با خود همراه کند، از سوی دیگربه دنبال آن بود تا این استدلالِ دولت اسراییل را که فلسطینی‌ها رهبری واحدی برای ورود به مذاکرات ندارند و به همین دلیل است که مذاکرات روند مطلوبی را طی نمی‌کند، بی‌اعتبار کند.

به طورقطع، قطع نامه مجمع عمومی با توجه به برسمیت شناخته شدن فلسطین توسط بیش از ۱۳۵ کشور به نفع فلسطین صادر می شداما پرسش اصلی آنست که این رویداد تا چه حد به فرایند صلح بین اسراییل و فلسطین کمک می کند.

 نخستین اثر مثبت این قطع نامه این است که دولت فلسطین می تواند در نشست‌ها و جلسات مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کرده وبه عضویت نهادهای زیر مجموعه سازمان ملل متحد مانند کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در آید. مهم تر از همه جایگاه “کشور ناظر غیرعضو” به فلسطین این امکان را می دهد که به عضویت در دیوان بین المللی کیفری (ICC) درآید؛ عملی که وضعیت پیشین فلسطین به علت “کشور” نبودن مانع ازانجام آن میشد. چرا که این مجمع بین المللی صرفا دارای صلاحیت رسیدگی به دعاوی بین دولتها می باشد و سازما نها و افراد نمی توانند به این ارگان اعلام شکایت نمایند. عضویت در این دیوان به فلسطین این صلاحیت را میدهد که برای بررسی اقدامات ناقض حقوق بشر اسراییل در نوار غزه واراضی اشغالی کرانه باختری رود اردن به این ارگان متوسل شود وافسران ارشد یا رهبران سیاسی اسرائیل را به عنوان جنایتکار جنگی به محکمه بکشد. از جمله جنایات جنگی مذکور در اساسنامه رم “انتقال مستقیم یا غیرمستقیم بخشی از شهروندان غیرنظامی قدرت اشغالگر توسط این نیروها به داخل محدوده تحت اشغال” است که به سیاست شهرک سازی اسراییل در کرانه غربی رود اردن و بیت المقدس شرقی مربوط می شود.

بسیاری بر این باورند که این ارتقاء جایگاه حرکتی صرفا نمادین است و تنها ثمره ان بازگشت به مذاکراتی است که ناکامی درآن رفتن رهبر فلسطین را به سازمان ملل موجب شد ودر نهایت چیزی راتغییرنمیدهد. به ویژه انکه مخالفت امریکا با این تصمیم هزینه اقتصادی سنگینی را برای فلسطین که به شدت به کمک‌های امریکاوابسته‌ است در بر خواهد داشت. علاوه بر این پیوستن فلسطین به ICC خروج نیروهای اشغالی راضمانت نخواهد کردو به در گیریهای مسلحانه خاتمه نمیدهد و این درگیری ها این بار در چارچوب قوانین جنگی می توانند ادامه داشته باشند. با این حال مخالفت های شدید اسراییل و امریکا موید انست که نمی توان با این تسامح به مسئله نگریست.

پبوستن فلسطین به CCI می تواند تا حد زیادی ازتکرار حمله های اسراییل به نوار غزه جلوگیری کرده و پایانی برای مصونیت افسران ارشد ورهبران سیاسی اسرائیل باشد. این نکته یکی از عوامل اصلی مخالفتهای امریکا و اسراییل بود وانگلیس نیز رای مثبت خود را به نپیوستن فلسطین به CCI منوط کرد. با این وجود مقامات فلسطینی تا کنون برای پیوستن به CCI اتخاذ تصمیم نکرده و همچنان مایل به از سرگیری مذاکرات بلافاصله پس از قطع نامه مجمع عمومی هستند.اگر چه با وجود اصرار نتانیاهو بر گسترش شهرک سازی ها بعید به نظر می رسد که مذاکرات از سر گرفته یا به نتیجه ای منتهی شود. دراین صورت احتمال ان میرود که مقامات فلسطینی ازامتیازی که پیوستن به ICC برای آنها به ارمغان می آورد برای جلو گیری از امتناع اسراییل از مذاکرات و به عنوان آخرین راهکاراستفاده کنند.

همه این تحولات و پیامدهای آن با وحدتِ نگرش و عملکرد فلسطینی ها ارتباط تنگاتنگی داشته و کامیابی یا ناکامیابی فلسطین درپیشبرد اهداف خود بستگی به ان دارد که چگونه از این امتیاز بر سر میز مذاکره بهره برد.