مهرداد شیبانی
تابستان ایرانی، د رماهی که سومین سال برکشیدن دولت امنیتی- نظامی می رسد؛ بار دیگر از آتش شعله ور است و شبح شوم جنگ را در افق دارد.
محمود احمدی نژاد که دو سال پیش با شعار “مهرورزی” آمد تا پول نفت راسر سفره های مردم ببرد، بنزین را در یکی از بزرگترین کشورهای تولیده کننده نفت جهان جیره بندی کرد تا نان سفره مردم صرف خرید یکی از مشتقات نفت شود. در خارج هم باسخنان وسیاستی که اکنون علی لاریجانی با واژگان آن هم همراه می شود، بنزین براتش جنگ ریخت: یعنی پول نفت صرف پیش بردن دیدگاهی افراطی که قصد رهبری جهان اسلام رادارد.
هفته اول تابستان با جنجالی مرسوم از جانب “طالبان ساکن ایران” آغاز شد که محمد خاتمی را بخاطر دست دادن بازنی درایتالیا زیر آتش گرفت. رئیس جمهور سابق که محور اصلاح طلبان داخل حکومتی برای انتخابات آینده شده است، طبق معمول حرف های پر معنائی زد: “قدرتمندان و کسانی که میخواهند در قدرت بمانند، بدانند که من خطاب به خیلیها اعلام کردهام عطای قدرت رسمی را به لقای آن بخشیدهام تا قدرتمندان احساس نکنند مزاحمشان هستم. اما آنها مطمئن باشند که به سرنوشت مردم، کشور، انقلاب و اسلام پشت نمیکنم و کمک میکنم به دیگران که بیایند.من جا را برای کسی تنگ نمیکنم اما انتظار داریم آنها نیز جا را برای ما تنگ نکنند. اجازه بدهند مردم انتخاب کنند. جای هر کس را ملت تعیین میکند، اما باید امکان انتخاب نیز داشته باشد.”
وقتی محمد خاتمی این سخنان را می گفت، محمد قمی نماینده پاکدشت به “حکومت نظامی” در مجلس اعتراض می کرد و سردار رادان “ نیروهای تازه نفس” را فرا می خواند تا در همه جای تهران بابدحجاب ها برخوردکنند. تنها مانده بود که بنزین هم ناگهانی جیره بندی شود و جامعه با” چراغ خاموش” بسوی شرایط جنگی برود.
خاکریز اول جنگی که بازهم درافق خود نمائی می کند، اجلاس نزدیک شورای امنیت است. روز اول هفته ایرنا از قول سفیر بلژیک و رییس دورهای شورای امنیت به خبرنگاران گفت که ظرف دو هفته آینده به مساله هستهای ایران در شورای امنیت رسیدگی میشود.
“یوحان وربک” که رییس کمیته تحریم ایران در سازمان ملل هم است تصریح کرد: “ما نگران گزارش البرادعی هستیم. البرادعی روز ۲۳می به شورای امنیت گزارش داد که ایران غنیسازی را رها نکرده است.”
مصطفی پور محمدی، از شرکای اصلی قتل های زنجیره ای و وزیر کشور دولت “مهر ورزی” هم سخنانی گفت که بلافاصله توسط خبرگزاری های جهانی بعنوان یک سند اتمی و اعتراف به اهداف نظامی ـ اتمی جمهوری اسلامی مخابره شد: “حالا ما 3 هزار دستگاه سانتریفیوژ داریم، بیش از 100 کیلوگرم مواد اورانیوم غنی شده به انبارها تحویل داده شده و بیش از 150 تن مواد اولیه گاز اورانیوم آماده و ذخیرهسازی کرده ایم. این درحالی است که دشمنان ایران در عراق به دریوزگی افتادهاند و خواستار کمک ما هستند. امروز دشمن جرات جسارت به کشور ما را ندارد.”
علی لاریجانی هم به غرب هشدار داد اگر برای بار سوم تحریمهایی علیه ایران اعمال کنند، ایران نیز گام بلندی در برنامه هستهای بر میدارد. او به مجله نیوزویک گفت: “فایده آنها چیست؟ آیا قطعنامههای پیشین مانع فعالیتهای ما شدهاند؟”
غروب روزی که مجله نیوزویک منتشر شد، خبرگزاریها خطوط اصلی پیش نویس سومین قطعنامه تحریم ایران را منتشر کردند.
به موجب این پیش نویس “هواپیماها و کشتیهای ایرانی از حق فرود، ترانزیت و عبور در آب های بین المللی محروم می شوند. داراییهای دو بانک ملی و صادرات بلوکه می شوند و انعقاد قراردادهای تسلیحاتی با ایران ممنوع خواهد شد.
به لیست ممنوعیت سفر برخی مقامات بلندپایه امنیتی و نظامی افزوده شده و حتی ادامه فعالیت روسیه در نیروگاه اتمی بوشهر نیز ممنوع می شود. در این بخش، محرومیت ها شامل مقامات عالی رتبه وزارت دفاع، وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی می شده و حتی سفر شخصیتهای سیاسی و خانوادههایشان نیز محدود خواهد شد و اموال و سرمایههای غیرنظامی سپاه پاسداران نیز مسدود خواهد شد.”
امری که باید آن را انجام شده دانست. به گزارش خبرگزاری ایلنا که گزارش رویترز را منعکس می کرد: “وزیر خارجه آمریکا گفت که مذاکرات اخیر ایرانـ اتحادیه اروپا به هیچ پیشرفتی دست نیافته است. «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه آمریکا در راه بازگشت از دیدار دو روزه خود از پاریس، که با «خاویر سولانا» مسوول کمیسیون سیاستخارجی اتحادیه اروپا دیدار کرد، به خبرنگاران گفت: «واقعا چیزی برای گزارش کردن ندارم، مطمئنا هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. موضوع صرفا دنبال کردن همزمان این دو مسیر است و هیچ نشانهای از تغییر در این زمینه وجود ندارد.”
تصویب قطعنامه جدید هم راه را برای جنگی خواهد گشود که به گفته جان بولتن، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل “عملا” آغاز شده است: “دخالت نظامی را تنها راه متوقفکردن برنامه تسلیحات هستهای ایران است. رویکرد کنونی اروپا و آمریکا صرفا به شکست منتهی نمیشود، بلکه خطرناک نیز است زیرا تعامل با ایرانیها آنچه آنها میخواهند یعنی زمان بیشتر را به آنها میدهد.”
در جبهه “اقتصاد” جنگ در سنگرهای “بانک” و “نفت” ادامه یافت: به گزارش سایت آفتاب “یک مقام بلندپایه دولت آمریکا، شرکت OMV غول صنایع نفتی اتریش را تهدید کرد که فورا در اجرای قرارداد همکاری با ایران تجدیدنظر کند، وگرنه نخستین شرکتی خواهد بود که مشمول قانون تشدید تحریم های اقتصادی امریکا علیه ایران میشود.”
کمیته ارتباطات بین المللی و سیاست خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با 37 رای موافق در مقابل یک رای مخالف که نشان دهنده فصل جدیدی از همکاری دموکرات ها و جمهوریخواهان علیه جمهوری اسلامی است قانون جدیدی را تصویب کرد. به موجب این قانون ایران از سرمایه گذاری های نفتی برای حمایت از تروریسم و پیشبرد برنامه هسته ای خود استفاده می کند و به همین دلیل شرکت های نفتی حق سرمایه گذاری در ایران را ندارند.
به گزارش ایلنا، روزنامه انگلیسی “فایننشالتایمز” نوشت: “منابع رسمی و بانکی گفتند که سه بانک بزرگ ژاپنی اعطای وام به ایران را محدود کردند و درخواست تهران برای پرداخت هزینه واردات نفت به ارزی غیر از «دلار» آمریکا را رد کردند. آنها افزودند که بانکهای «توکیو میتسوبیشی یو اف جی»، «میزوهو کورپوریت» و «سومیتومو میتسوی» ماه آوریل به مقامهای ایران اطلاع دادند که تجارت جدیدی در ایران انجام نمیدهند.”
در هفته ای که جرج بوش بازهم از مطرح بودن” همه گزینه ها” گفت وجان بولتن اقدام نظامی را “بهترین گزینه” دانست، “جهان متحد” به آماده سازی افکار عمومی ادامه داد.
به گزارش آفتاب ارتش آمریکا اعلام کرد سه ستیزهگر مظنون به ارتباط با ایران را در شهرک شیعه نشین صدر درحومه بغداد دستگیر کرده است.
ایسنا هم از قول فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در عراق خبر داد ربایندگان پنج انگلیسی در بغداد ـ که در ماه گذشته انجام شد ـ با ایران مرتبط هستند.
خبری که به تیتر اول نشریه جنجالی و پر تیراژ سان تبدیل شد که عملا توده های انگلیسی را خوراک فکری می دهد.
موضع گیری کشورهای منطقه علیه جمهوری اسلامی وهمراهی آنها با امریکا و تدارک برای جنگ احتمالی هم ادامه یافت.
احمد ابوالغیط، وزیر امور خارجه مصر گفت: “ایران تهدیدی برای جهان عرب است.”
سایت آفتاب از قول یک تحلیگر برجسته مسائل آسیا اطلاع داد: “ایالات متحده به دلیل نیاز به همراهی پنهان پرویز مشرف رئیسجمهور پاکستان در انجام حمله نظامی احتمالی به تاسیسات اتمی ایران، حمایت از نیروهای سیاسی دموکراتیک در آن کشور را متوقف کرده است.”
توفیق التراوی، رئیس اطلاعات حکومت خودگردان فلسطینی، در یک کنفرانس خبری در شهر رام الله در ساحل غربی، گفت: “ایران در به دست گرفتن کنترل نوار غزه توسط حماس، نقش و در آموزش شبه نظامیان حماس، نقش عمده ای داشته است.”
روزنامه “وال استریت ژورنال” فاش ساخت یک شرکت تجاری در دبی در صدد ساخت یک انبار 2 میلیارد دلاری گاز مایع در فجیره در شرق امارات است تا در صورت بسته شدن تنگه هرمز همچنان امکان صدور گاز را برای این امیر نشین محفوظ نگاه دارد.
در هفته ای که حتی خبر تمرین “جنگنده های اسرائیلی برای حمله به تاسیسات نظامی ایران” هم پخش شد، از ایران غیر از دولت که بر طبل جنگ می کوبد، تنها صدای شیرین عبادی بگوش رسید که از حکومت ایران خواست قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را بپذیرد و غنی سازی اورانیوم رامتوقف کند.
علی لاریجانی در ادامه سیاست وقت کشی 60 روز برای پاسخ به ابهامات اتمی مهلت خواست. و سیاست دولت را سردار رحیم ذوالقدر به صراحت تمام گفت: “امریکا همچنان تنها تهدید خارجی علیه امینت ملی جمهوری اسلامی است. ایستادگی و توانمندیهای منحصر به فرد کشور تمامی راهبردهای آمریکا برای تغییر نظام و یا تغییر رفتار جمهوری اسلامی را ناکام گذاشته است. آخرین اقدامات آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی در قضیه هسته ای شکست خورده و ما ابتکار عمل را به دست گرفته ایم. هر روز که پیش میرود موضع ایران قویتر و موضع آمریکا ضعیف تر میشود. احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران در حد صفر است. محاصره اقتصادی ناممکن و تحریم بینتیجه.”
روزنامه ورلد تریبیون هم اعلام کرد: “نیروی دریایی آمریکا اطلاع یافته که ایران یک ناوگان از قایق های گشتی تندرو را در تنگه 43 کیلومتری هرمز گردآوری کرده و هدایت این ناوگان بر عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.”
مقامات آمریکایی گفتند: “سپاه پاسداران بیش از یک هزار قایق تندروی مسلح در داخل و اطراف تنگه هرمز مستقر کرده که این ناوچه ها با موشک های کروز، مین، اژدر و نارنجک های پیشران موشک مجهز شده اند، حدود 23 متر طول دارند و می توانند به سرعت یکصد کیلومتر در ساعت برسند.”
به گفته یک مقام آمریکایی، استقرار این ناوگان نشانه اجرای برنامه ای است که طی آن چندین قایق تندروی مسلح ایرانی از هر طرف به ناوهای دریایی بزرگتر حمله می کنند.
دولت مهرورزی، ثروت مردم ایران را صرف آماده شدن در جنگی نابرابر می کند و در حالی قصد رهبری جهان اسلام وسرنگونی کفر را دارد که مهندس میر حسین موسوی، اولین و آخرین نخست وزیر نظام که جزو زبان در کشیدگان است، تصویری چنین از جامعه ای می دهد که 30 سال است تحت حکومت جمهوری اسلامی است: “چند روز قبل یکی از روزنامهها عکس دختری را با چهره و صورت سیاه و کثیف و با کیسهای بر پشت در خیابانهای تهران نشان میداد و به نقل از یک مقام مسوول میگفت 20درصد کودکان تهران کارتنخواب هستند. ما این خبرها را میشنویم، این عکسها را میبینیم، این آمارها را ملاحظه میکنیم ولی از کنارش به راحتی عبور میکنیم.”