مشاور احمدی نژاد با دست بند روی زمین

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» جنگ تن به تن در روزنامه دولت

صبح روز گذشته، نه علی‌اکبر جوان‌فکر و نه روزنامه‌نگاران حاضر در محل موسسه ایران، تصور نمی‌کردند تا ساعاتی بعد قرار است اتفاقاتی از این دست در جلسه مصاحبه مطبوعاتی مشاور احمدی نژاد رخ دهد: حمله ماموران امنیتی و لباس شخصی‌ها به روزنامه رسمی دولت، زدن دستبند به جوان‌فکر، درگیری با کارمندان، شلیک گاز اشک‌آور، گاز فلفل، بازداشت بیش از 30 روزنامه‌نگار و جمع کردن کامپیوترهای موسسه ایران.و اینها تازه بخشی از اتفاقات رخ داده است که از پس دود آتش و فریادهای “حیدرحیدر” به اخبار راه یافت؛این ماجرا اما ادامه دارد.

 

بازداشت مشاور احمدی‌نژاد؛ حکم سپاه یا دادستانی؟

پس از مصاحبه علی‌اکبر جوان‌فکر با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد – که منجر به توقیف این روزنامه شد – و حملات اصول‌گرایان به وی، و همچنین صدور حکم زندان برای جوان‌فکر به علت انتشار ویژه‌نامه خاتون، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر از راه اندازی یک نشست مطبوعاتی در موسسه ایران داد.

نشست مطبوعاتی جوان‌فکر اما به نیمه نرسید چرا که به گفته دادستان تهران “یک روز قبل از مجاری مسوول و رسمی کشور به نامبرده درخصوص بیان اظهارات اختلاف‌برانگیز با هدف تشویش اذهان عمومی هشدار” داده شده بود، اما وی وقعی به این هشدار ننهاد و به همین دلیل در روز برگزاری این جلسه ـ دیروز ـ “در اجرای قانون دوتن از نمایندگان دادستان به محل مصاحبه مطبوعاتی وی اعزام شدند و پس از استماع اظهارات آقای جوانفکر و انعکاس به دادستانی تهران مقرر شد نامبرده به دادسرا معرفی شود”.

به این ترتیب بود که ماموران امنیتی برای بازداشت مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد، وارد موسسه ایران شدند. اما جوان فکر در مقابل بازداشت”مقاومت”کرد؛ امری که به گفته جعفری جو را متشنج کرد.روایت جوان فکر اما که ایسنا آن را به چاپ رساند این بود: “همکارانم در روزنامه ایران به شدت برآشفتند و نیروهای دادستانی در ساختمان گاز اشک‌آور انداختند و سعی در وارد شدن کردند، تعدادی از خبرنگاران روزنامه ایران را بازداشت کردند و با خود بردند و یکی از همکاران من را با شوک الکترونیکی زدند و اکنون وضعیت خوبی ندارد… من انتظار دارم با ورود رییس قوه قضاییه با افراد خاطی برخورد شود؛ چراکه این اقدام برای استحکام نظام ضرورت دارد… آن‌ها ملاحظه شرایط مرا نکردند، من نماینده دولت و مشاور رییس‌جمهور هستم و دولت یعنی نماینده مردم. آن‌ها باید پاسخ‌گوی این رفتار خود باشند. مرا هرگاه به دادگاه احضار کرده‌اند برای ارائه توضیحات رفته‌ام و اگر این‌بار نیز مرا می‌خواندند این کار را انجام می‌دادم و احتیاجی به این اقدامات نبود”.

جعفری در برابراستفاده ماموران از اسپری فلفل یا شوک را تکذیب کرده است.فیلم هایی که از این درگیری منتشر شده نشان می دهد ماموران با مقاومت حامیان جوان فکر رو به رو و با آنان در گیر می شوند؛ این حامیان که در فیلم تشخیص آنها از لباس شخصی ها دشوارست ضمن آنکه طلب “حکم” می کنند شعار “حیدر حیدر” سر می دهند و پا بر زمین می کوبند.

به گفته روزنامه نگاران داخلی جوان‌فکر در همین حال با احمدی‌نژاد تماس می گیرد؛ وی نشست غدیر را نیمه‌کاره رها و پای تلفن که روی بلندگو بوده ماموران را تهدید می کند؛تهدیدی که ظاهرا موثر می افتد چرا که به نوشته جهان‌نیوز – نزدیک به علی‌رضا زاکانی – منجر به آزادی جوان‌فکر پس از “رایزنی‌های صورت گرفته توسط مقامات ارشد” می شود.

در همین حال اما ماموران کارکنان این موسسه را از محل کار خود بیرون وضمن جمع آوری کامپیوترها اعلام می کنند روزنامه ایران توقیف شده است. برخی از سایت‌های اصول‌گرا هم خبر از آن دادند که روزنامه ایران، امروز منتشر نمی‎‌شود، اما یکی از همکاران روزنامه ایران به “روز” گفت که پس از جمع‌آوری کامپیوترها “تعدادی لب‌تاپ از نهاد ریاست‌جمهوری برای روزنامه فرستادند و تاکید کردند که روزنامه حتما منتشر شود”.

به این ترتیب و بعد از دستگیری تنی چند از کارکنان این روزنامه دولتی، فضا آرام شد.ساعتی بعد هم مرتضی تمدن، استاندار تهران و از دیگر یاران احمدی نژاد وارد موسسه ایران شد. وی با اعلام اینکه “بازداشت‌شدگان روزنامه ایران تا ساعاتی دیگر آزاد خواهند شد”، از نحوه برخورد ماموران هم انتقاد کرد و گفت: “اگر قرار بود حکم قضایی اجرا شود، می‌توانستند به شیوه مناسبتری این حکم را اجرا کنند”.

گزارش‌ها حاکی از بازداشت سی تن از کارکنان این روزنامه است. برخی منابع آگاه خبر داده‌اند که هنوز تعدادی از همکاران موسسه ایران، در بازداشت به سر می‌برند. گفته می‌شود افراد بازداشت شده به پلیس امنیت ازگل و کلانتری میدان نیلوفر منتقل شده اند.

در جریان این ماجرا کار عبدالرضا سلطانی، یکی از کارکنان این موسسه نیز به بیمارستان کشیده شده است. پس از درگیری لفظی او با ماموران، آنها با شوک الکتریکی به وی حمله می‌کنند؛ حمله ای که باعث می شود وی تعادل خود را از دست بدهد و با سر به شیشه برخورد کند. وی پس از آن به بیمارستان منتقل شده، ولی هنوز خبری از وضعیت سلامتی وی منتشر نشده است.

 

روایت شاهدان عینی

یکی از خبرنگاران روزنامه ایران– در مصاحبه با “روز” گفت: “اواخر نشست مطبوعاتی و زمانی که تعدادی از خبرنگاران محل را ترک کرده بودند، افرادی وارد موسسه شدند. آن‌ها ابتدا با جوان‌فکر صحبت کردند. جوان‌فکر همان زمان با احمدی‌نژاد تماس گرفت و تلفن را هم روی اسپیکر گذاشت. وقتی به احمدی‌نژاد گفت که جریان از چه قرار است، احمدی‌نژاد با ناراحتی اعلام کرد که او حق ندارد روزنامه را ترک کند و کسی هم حق ندارد وی را بازداشت کند. ماموران اما جوان‌فکر را از اتاق بیرون آوردند و در حالی که روی زمین انداخته بودند، دست‌بند زدند”.

یکی دیگر از همکاران موسسه ایران، فضا را این‌گونه تصویر می‌کند: “ما در تحریریه روزنامه ایران در طبقه سوم کار می کنیم و طبقه چهارم دفتر جوانفکر است و کنار دفتر او اتاقی است که تعدادی از بچه های سیاسی ایرنا در آن کار می کنند. ظاهرا بچه های سرویس سیاسی دیده بودند که عده ای لباس شخصی در اتاق جوانفکر دست و پای او را گرفته و او را روی زمین خوابانده اند.بعد بچه ها شروع کرده بودند به جیغ زدن و الله اکبر و حیدر حیدر گفتن. ما هم که در تحریریه طبقه پایین بودیم با شتاب وارد راهرو و پله های بالا شدیم تا ببینیم چه خبر شده است.در این موقع بچه های سرویس سیاسی بلافاصله آسانسوررا قطع کردند تا آنها نتوانند جوانفکر را با خود به پایین ببرند. در اتاق جوانفکر را هم قفل کردند و به پلیس زنگ زدند. اما آنها در را با باتوم شکستند و بیرون آمدند و یکدفعه تمام طبقات از لباس شخصی ها و پلیس پر شد. انگار جلوی درمنتظر ورود بودند. آنها وارد تمام طبقات شدند، کامپیوترها را به زمین می کوبیدند، فحاشی می کردند، و همه را با باتوم می زدند. چند تا از بچه ها برای مقابله کپسول آتشفشانی را به سمت لباس شخصی ها گرفتند تا از دستشان فرار کنند. آنها هم گاز فلفل زدند. داشتیم خفه می شدیم. بچه ها روزنامه هایی را که روی میزها بود تند تند آتش می زدند تا اثر گاز برود”.

سروش فرهادیان، در گزارشی برای روزنامه شرق – که اجازه انتشار نیافت – به نقل از جوان‌فکر می‌نویسد: “به دفتر که رفتم از دادستانی آمدند و اصرار کردند بنده را باخودشان ببرند. انان را دعوت به ارامش کردم و گفتم اجازه بدهید هماهنگی هایی در سطوح بالاتر صورت بگیرد؛ اگر ضرورت پیدا کرد برویم، اما حاضر به همکاری نشدند و اصرار زیادی کردند به رفتن… به من حکمی نشان ندادند. من آماده شدم همراه شان بروم ولی همکاران من در مقابل این وضعیت ایستادند و گفتند نباید جوانفکر را ببرید.اما انها از گاز اشک ور استفاده کردند و نیروهای ویژه انتظامی را وارد کردند.همراهان من را کتک زدند و به یکی از کارکنان روزنامه ایران شک برقی وارد کردند که باعث شد از پله ها به پایین پرت شود و گردنش بشکند… من هم در این کش و قوس اسیب دیدم و برخوردهایشان با من زشت بود”.

فرامرز سیدآقایی یکی دیگر از همکاران روزنامه ایران، در صفحه فیس‌بوک روایتی متفاوت‌تر را نقل کرده: “وقتی مامورا رفتن که جوانفکرو با دستبند ببرن، چندتا از نیروهای ارزشی (شاید عرزشی هم نوشته بشه چون خیلی عربده می کشیدن) که خیلی شور حسینی داشتن و از بیرون روزنامه اومده بودن، شروع کردن به شعار دادن که حق ندارین دستبند بزنین، دستبندو باز کنین. این افراد انگار به اسم خبرنگار، قاتی خبرنگارایی که ساعتی قبل برای مصاحبه مطبوعاتی با جوانفکر به داخل روزنامه اومده بودن وارد روزنامه شده بودن. تعدادی از اعضای یکی دوتا از سرویس های تحریریه هم که در حقیقت روزنامه نگار نیستن و یه چند ماهی میشه وارد روزنامه شدن قاتی اون عرزشی ها شدن و شروع کردن شعار دادن و اخلال کردن در اجرای حکم دادستانی. همه سایتا نوشتن که کارکنان روزنامه ایران با مامورا درگیر شدن و مانع بردن جوانفکر شدن. کارکنان ایران کجا درگیر شدن؟”

وی همچنین خبر از فحاشی و برخورد تند ماموران با کارکنان روزنامه ایران داده و از مدیرمسوول، چند خبرنگار، مترجم، حروف‌چین، کارگران تاسیساتی و نظافت‌چی به عنوان افراد بازداشت شده یاد می‌کند.

یکی دیگر از اعضای موسسه ایران، می‌گوید: “بعد از درگیری‌هایی که رخ داد وبا حضور نیروی انتظامی، جو آرام تر شد. دست‌بند جوان‌فکر را باز کردند و محل را ترک کردند. بعد از آن جوان‌فکر به میان اعضای روزنامه آمد و گفت محسنی‌اژه‌ای باید از کار برکنار شود”.

 

برادران علیه برادران

فیلم‌های منتشر شده از درگیری‌های رخ داده در روزنامه ایران، نشان دهنده میزان درگیری‌هاست. در این فیلم‌ها، در ورودی این موسسه در محاصره تعداد زیادی از ماموران انتظامی است که اجازه ورود و خروج را به افراد نمی‌دهند.

در داخل ساختمان این موسسه نیز تعدادی از حامیان جوانفکر شعارهایی چون “حیدر، حیدر”، “الله اکبر” سر می دهند و به طور دسته جمعی سرودهایی چون “کجایید ای شهیدان خدایی” و “یار دبستانی” می‌خوانند.

جمع حامیان همچنین با قفل کردن درها و تجمع به ماموران اجازه ورود نمی‌دهند. ضمن آنکه برای رهایی از گازهای اشک‌آور شلیک شده، اقدام به راه انداختن آتش هم می کنند.

این افراد همچنین ازافرادی که خواستار بازداشت جوانفکر هستند، طلب حکم و کارت شناسایی می‌کنند و سپس آنان را با شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه بدرقه می‌کنند.

 

واکنش‌ها به مصاحبه جوانفکر

مصاحبه علی‌اکبر جوان‌فکر با روزنامه اعتماد، علاوه بر توقیف این روزنامه با واکنش اصول‌گرایان نیز مواجه شد.

حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، با انتشار سرمقاله‌ای انجام این مصاحبه را به نیروهای خارجی نسبت داده و هدف جوان‌فکر را منحرف کردن افکار عمومی از بحث اختلاس 3هزار میلیارد تومانی دانسته و نوشته است: “همزمان با نزدیک شدن پرونده فساد اقتصادی 3هزار میلیارد تومانی به مراحل پایانی خود، حلقه انحرافی احساس خطر کرده و با انجام مصاحبه مزبور و ضمن اطلاع از آن که این مصاحبه مستلزم تعقیب قضایی است، در پی انحراف افکار عمومی از دخالت این حلقه در فسادکلان مورد اشاره بوده است”.

پیش ازاین نیزاصول‌گرایان نسبت به مصاحبه جوان‌فکر و حملات او به محسنی اژه‌ای واکنش نشان داده بودند. آن‌ها “هجمه” به اژه ای را به دلیل نگرانی از رو شدن دست “جریان انحرافی” در اختلاس ۳ هزار میلیاردی دانسته بودند و اینکه دیروز هم به یک برخورد “صرفا قضایی”، لباسی از درگیری های سیاسی پوشانده اند تا با ایجاد “التهاب” امکان برخورد با متهمان ضعیف تر شود.

یکی از اعضای گروه سیاسی روزنامه ایران به “روز” گفت که در هفته‌های گذشته نشستی میان احمدی‌نژاد و نزدیکان مطبوعاتی وی برگزار شده که در آنها احمدی‌نژاد حرف‌های به مراتب تندتری را به زبان آورده بود. وی نیز خواستار برکناری اژه‌ای شده بود. به همین دلیل گفته می‌شود مصاحبه جوان‌فکر، در واقع انتشار نظرات و سخنان احمدی‌نژاد توسط یکی از افراد نزدیک به وی بوده است.

اکنون بازداشت نکردن جوان فکر باعث اعتراض شده است. سیدنظام‌الدین موسوی، دبیر انجمن روزنامه نگاران مسلمان، در این باره گفته: “آقای جوانفکر به واسطه پشت گرمی و حمایتی که از جانب برخی محافل قدرتمند دارد به این احساس رسیده که از نوعی مصونیت آهنین برخوردار است که علی الظاهر احساسی چندان غیرواقعی هم نیست چون به رغم حوادث پرحاشیه امروز، نهایتا با فشار همان محافل وی بازداشت نشده است”.

یک روز پس از توقیف اعتماد به دلیل مصاحبه با جوان‌فکر، وی از سوی قوه قضاییه به دلیل انتشار ویژه‌نامه خاتون – مربوط به حجاب – به دلیل “انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی در ویژه ‌نامه ای با عنوان خاتون” به ۶ ماه حبس و برای “انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی در این ویژه‌نامه” به ۶ ماه دیگر زندان محکوم شد. وی همچنین به سه سال محرومیت از کار مطبوعاتی نیز محکوم شده است.

این در حالی است که احمدی‌نژاد پس از ترک نشست غدیر، سفر استانی خود به کهکیلویه و بویراحمد را نیزبه دلیل “نامساعد بودن هوا” لغو کرده است. وی پیش از این ودر اردیبهشت سال جاری، هم‌زمان با بازداشت عده‌ای از اطرافیان اسفندیار رحیم‌مشایی، اعلام کرده بود خط قرمز وی کابینه اش است و در مقابل بازداشت اعضای کابینه خود ساکت نخواهد ماند.

وی که سابقه خانه نشینی یازده روزه پس از بروز اختلاف با رهبر جمهوری اسلامی بر سر عزب وزیر اطلاعات را دارد، اکنون چه واکنشی به تحرکات جدید اصول گرایان نشان خواهد داد؟