آستان قدس رضوی یک میلیارد و پانصد میلیون تومان بودجه در اختیار بازیگری گمنام قرار داده تا فیلمی درباره امام هشتم شیعیان بسازد. این فیلم که به دلیل زمان غیرمتعارف ۷۰۰ دقیقهای آن قابلیت پخش در سینما را ندارد، هیچ وقت اکران نشده اما سفارش ساخت سریالی دیگر به این بازیگر داده شده و پیشرفتهترین امکانات موجود در ایران را در اختیارش گذاشتهاند. همه این ها تنها از آشنایی ساده سحر ریحانی با مصطفی واعظ طبسی، پسر کوچک آیت الله واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی شروع شده است.
حاجآقا خوشش آمد
“من دانشجوی صنعتی شریف هستم و چهار سال متوالی در المپیاد ریاضی برنده شدم. سال گذشته که برای مسابقه به کره رفته بودیم حاج آقای طبسی هم در مراسم تجلیل حضور داشتند. یک روز حرف رسید به اینکه خواستههای من چیست. من گفتم حاج آقا، من خیلی دوست دارم در ایران دفتر تولید داشته باشم که از نظر بودجه و حمایتها در سطح عالی باشد و حرف اول را بزند. گفتم حاج آقا، دوست دارم آدم پولداری باشم. البته این فقط برای من آرزو بود چون میدانستم به قد و قواره من این حرفها نمیخورد. ایشان ولی گفتند ایده خوبی داری ولی باید پله پله شروع کنی، اما من گفتم که نمیتوانم یواش یواش کار کنم و کمالگرا هستم و اگر ساپورت مالی و قانونی پشت دفتر تولید نباشد زمین میخورم. بعد از این حرف بود که حاج آقا پیشنهاد داد که به رغم اینکه حرفهای نیستم، به خاطر جایزهای که در ریاضی دریافت کردم و البته اینکه آن را به آقا امام رضا اهدا کردهام در آستان شروع به کار کنم. این شد که کمکم فعالیتهای ما شروع شد. ایشان خوششان آمد و یکدفعه وارد مرکزیت آستان شدم و اینقدر این کارهایی که انجام دادیم خوب شده که خودم باورم نمیشود.”
اینها را سحر ریحانی در گفتوگو با وبسایت قانون عنوان کرده است؛ بازیگری گمنام و بدون کوچکترین حضوری در سطح اول سینما، تئاتر و تلویزیون. همه سابقه او به بازی کردن در ۷ نقش سینمایی و تلویزیونی بر میگردد که هیچکدام نه از نظر هنری و نه از نظر استقبال مردمی شاخص نیستند.
پاسخهای او به سئوالات درباره کم و کیف این فیلم غیرمتعارف ۷۰۰ دقیقهای خواندنی است: “باورتان میشود که خود من آخرش نفهمیدم این فیلم داستانی بود یا مستند. نفهمیدم چه از آب درآمد؛ اما هرچه بود به مستندنگاری نزدیکتر است تا داستانی.”
این فیلم “زلال بیانتها” نام دارد و به گفته سازندهاش برای ساخت آن ۶ ماه زمان و یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان هزینه صرف شدهاست. نحوه مشارکت آستان قدس رضوی هم در این پروژه جالب توجه ب است. یعنی تمام هزینهها از سوی این بنیاد پرداخت شده اما این خانمِ بازیگر و مدیر پروژه، فیلم نهایی را به خود آستان قدس میفروشد و در ۵۰درصد منافع آن هم شریک است.
سحر ریحانی تاکید کرده است که “من اینقدر از کار با آستان لذت بردم که به هیچ وجه حاضر نیستم از دستشان بدهم.” و وقتی از او پرسیدهاند “آره خب کی از پول بدش میآید؟” جواب داده: “هم پولش مهم است و هم اینکه پشتت را میگیرند. مهمتر از همه اینکه کاری نمیکنند که هنرمند برای قسطش بدود. من افتخار میکنم با آستان کار میکنم. اگر اهمیت وجود امام رضا را هم از آن کم کنیم اهمیتش به این است که واقعا از من هنرمند میسازند نه یک گدا.”
بعد از این فیلم، ساخت یک سریال هم به او سفارش داده شده که قرار است در سوپرمارکتها به فروش برسد: “الان برای پروژه پرستاران ایرانی ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دقیقه را سفارش دادهاند. هنوز هیچی نشده سه هفته پیش آمدند دفتر من را تجهیز کردند والله ـ– قسم کبیره است ها-ـ سه بار ناظر فرستادهاند، نه باب فضولی، برای اینکه بپرسند آیا کم و کسری دارید؟ باور کنید از هر چیزی که نیاز دیدند بهترینش را خریدند. در حدی تجهیز کردند که حتی برای صدابرداری مجبور نباشم به جای دیگری برویم. طبقه پایین دفتر را برایم صداگذاری دالبی گذاشتند. چیزی که در ایران فقط یک نفر دارد؛ یعنی بعد از عروج فیلم دفتر من است که حدود ۴۰۰ متر سیستم دالبی است. همه جوره همکاری کردند با سلیقه من کنار آمدند. مثلا آرزو داشتم کنار ضریح گل رز پرپر کنم! حاج آقا و دیگر عوامل در کمال ناباوری اجازه دادند. همین پلان اینقدر خوب درآمده که هر کس که دیده به گریه افتاده است.”
ریحانی در معرفی خودش هم عنوان کرده است: “من اصلا آدمی مذهبی نیستم. یکی هستم مثل خود شما. مثل همه دخترهای بیست و هفت هشت ساله تهرانی؛ زیاد از بعد مذهبی سر در نمیآورم، اما کل پروژه برای من جالب بود و خیلی لذت بردم… پروژهای که هم در آن مذهب بود، هم پول و هم اتفاقات حسی ویژه.”
او این را هم اضافه میکند که “اگر من ساکن مشهد بودم و بزرگتری مانند تولیت آستان بالای سرم بود مطمئن باشید که من الان در «ونکوور» درس می خواندم و حداقل جزو اعضای ناسا بودم.”
آستان قدس، مبهم و بینظارت
آستان قدس رضوی بنیادی است که دفتر اصلی آن در مشهد قرار دارد و اداره تمامی مسایل مربوط به حرم و موقوفات علی بن موسیالرضا، امام هشتم شیعیان را برعهده دارد. تولیت آستان قدس یکی از سمتهای مهم مذهبی بود که از زمان صفویه در ایران پاگرفت و شخصا توسط پادشاه انتخاب میشد. با استقرار جمهوری اسلامی، این سمت به حکم آیتالله خمینی به آیتالله عباس واعظ طبسی رسید که تا به امروز، بیش از ۳۰ سال است ادامه دارد. آیتالله طبسی به واسطه ریاست بر امورات مقبره تنها امام شیعه در ایران، مقام مذهبی بالایی یافته و از سوی دیگر به دلیل فعالیتهای اقتصادی گسترده و درآمد بالای آستان قدس رضوی، از نفوذ و اعتبار سیاسی ویژهای برخوردار است. وبسایت رسمی آستان قدس رضوی، زیر مجموعه اقتصادی این بنیاد را “بزرگترین هولدینگ اقتصادی شرق کشور” نامیده که مدیریت ۸۹ شرکت و مؤسسه را در سطح کشور برعهده دارد. این شرکتها چه در قالب شرکتهایی که با پسوند قدس رضوی مانند شرکت نان قدس رضوی، شرکت نفت و گاز رضوی و چه شرکتهایی مانند داروسازی ثامن، شهاب خودرو، موسسه منطقه ویژه اقتصادی سرخس در اقتصاد ایران حضوری موثر و فعال دارند.
برآورد میشود که نذورات (هدایای مذهبی) زائران، موقوفات (املاک هدیه شده) و درآمد شرکتهای پرتعداد تابعه درآمد میلیاردی برای این سازمان مذهبی به دنبال داشته باشد. در این میان، در مورد سهم تولیت آستان و خانواده او از این درآمدها نیز شایعات بسیاری به گوش میرسد. یک دهم در آمدهای آستان قدس رضوی به عنوان “حق التولیه” به شخص تولیت آستان قدس رضوی میرسد که رقم بسیار بالایی است، اگرچه عنوان میشود که آیتالله واعظ طبسی این رقم را دریافت نمیکند. اما به دلیل اینکه این سازمان قدرتمند تحت نظارت و مدیریت هیچ یک از قوای سهگانه کشور قرار ندارد و تنها به رهبر جمهوری اسلامی پاسخگوست، اطلاع از کم و کیف و جزییات آن عملا میسر نیست.
از تعطیلی شهاب خودرو تا فیلم یک و نیم میلیاردی
گفته میشود مدیریت این مجموعه عظیم برعهده پسران واعظ طبسی قرار دارد؛ خانوادهای که روابط آن چندان شفاف نیست و اخبار تایید نشده حاکی از پیوندهای خانوادگی با آیتالله علی خامنهای دارد: یکی از دختران طبسی همسر یکی از پسران خامنهای و پسر بزرگ خانواده واعظ طبسی داماد علی خامنهای است.
در این بین، دو نام بیشتر از همه شنیده میشود؛ ناصر واعظ طبسی، پسر بزرگ و نایب تولیت که به فساد مالی متهم است و مصطفی واعظ طبسی، رییس دفتر تولیت که شرح آشنایی و کمکش به دختر بازیگر جوان روایت شد.
عباس پالیزدار در افشاگریهای خود شخص تولیت آستان را به سواستفاده در معدن زغالسنگ طبس و ناصر را به تخلف در پروژه المکاسب متهم کرد. پرونده رسیدگی به تخلفات گسترده این شرکت پس از دوسال با تبرئه متهمان مختومه اعلام شد.
با وجود توان مالی بالای این نهاد، فروردین ماه امسال ۶۲۵ نفر از پرسنل شرکت شهاب خودرو به دلیل خذف بخشی از خدمات از جمله اضافه کاری و نهار اخراج شدند. این کارگران بین ۸ تا ۱۲ سال سابقه کاری داشتند و اخراج آنان با مخالفت مدیرعامل و رییس هیاتمدیره نیز مواجه شد اما در پاسخ، تعطیلی شرکت در دستور کار قرار گرفت. کارگران این واحد تولیدی در سالی که به نام سال تولید ملی نامگذاری شده، هنوز موفق به دریافت مطالبات خود نشدهاند.