راه ها به تهران ختم می شود

نویسنده

» مقاله نیویورک تایمز درباره چالش های آینده خاورمیانه

rahabetehran.jpg

اتان برونر

سال هاست که تحلیلگران خاورمیانه درباه مناقشات فراوان این منطقه به بحث و مناظره مشغولند. یک گروه می گوید درحقیقت تمام راه ها به اورشلیم ختم می شود. اگر مناقشه اسرائیل- فلسطین به عنوان مشکل اصلی حل و فصل شود، اکثر تنش ها در جاهای دیگر دنیا فروکش خواهد کرد. گروه دیگر معتقد است دودستگی شیعه و سنی در عراق، تب انقلاب در ایران، اختلافات فرقه ای در لبنان و تک صدائی در مصر، سوریه و عربستان تأثیر کمی از معامله با فلسطین می پذیرند. هر کدام از این مشکلات هم راه حل خاص خود را می طلبد.

این مناظره به پایان نرسیده، بااینحال به نظر لازم می رسد نظریه سومی هم طرح شود. تمام راه هائی که درگذشته به اورشلیم ختم می شدند، اکنون به تهران می رسند. اگر چالش ایران حل و فصل شود، اکثر مسائل دیگر سر جای خود قرار می گیرد: عراق (جائیکه ایران به دخالت از طریق شیعیان مشغول است)، سوریه (که متحد نزدیک ایران است)، لبنان (که ایران نفوذ گسترده ای بر حزب الله در آنجا دارد) و فلسطین (که در آنجا به تجهیز و آموزش حماس و جهاد اسلامی مشغول است.) هرکدام از نگرانی های بزرگ موجود در منطقه به نحوی از طریق تهران به مشکلات دیگر ربط پیدا می کند. به دلیل تهران است که هیچکدام از این معظلات قابل حل و فصل نیستند. اگر ایران هسته ای بشود، همه چیز ابعاد مشکل آفرین تری پیدا خواهد کرد.

بر اساس نظریه سوم، بهترین روش مواجهه با ایران یک معامله گسترده است که نه تنها پایان داده شدن به توافق در کرانه غربی را به توقف اشاعه جنگ افزار هسته ای مرتبط می سازد، بلکه به متوقف ساختن طرح استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای مرکزی و برقراری ثبات و دموکراسی در لبنان هم ربط پیدا می کند. درحالیکه سانتریفوژهای ایرانی در حال چرخش می باشند، خارمیانه روی آرامش را نخواهد دید.

دو نهاد تحقیقاتی پیشروی آمریکائی در زمینه سیاست خاورمیانه- مرکز سابان در مؤسسه بروکینگز و شورای روابط خارجی- از ژوئیه 2007 قدم هائی را برداشتند و از 15 نفر از محققان خود خواستند چالش های حیاتی را که پیش روی رئیس جمهور بعدی خواهد بود به نقد بکشند. نتایج این تحقیقات در مجموعه ای از 7 مقاله بسیار منظم و بارزش به نام «برقراری دوبارۀ توازن» گردآوری شده که به چالش ایران و ابعاد مختلف آن نیز پرداخته است.

دریافتی که از تمامی این مقالات بدست می آید این است که سال های ریاست جمهوری بوش، یک فاجعه بوده است. جنگ در عراق و افغانستان به شکل وصف ناپذیری، قدرت ایران را افزوده است. خودداری واشنگتن از گفتگو با ایران و کم محلی به دمشق باعث شد آمریکا از انتقال نیروهای داخلی در این دو کشور غافل بماند. اصرار واشنگتن بر اجرای انتخابات آزاد در فلسطین بدون درنظر گرفتن قدرت حماس، و سپس نپذیرفتن نتایج انتخابات تنها به وخامت اوضاع منجر شد.

بنابراین نویسندگان این مقاله ها به دولت جدید چه پیشنهاداتی می دهند؟ اینکه نقش دیپلماسی را تا حد گسترده ای زیاد کنیم و ابتکار عمل در خاورمیانه را از روسیه بگیریم. ظرف دو سال تعداد نیروهای آمریکائی در عراق به نصف کاهش پیدا کند و باب گفتگوی مستقیم با تهران بلادرنگ باز شود. لازم نیست از موضع ضد تروریستی خارج شویم، فقط در شرایط فعلی از نقطه مرکزی به کناری می رود. پیشبرد سازش میان مقامات فلسطینی و حماس، پائین آوردن انتظارات از حماس و نیز اعمال فشار بر اسرائیل برای خروج از نواحی اشغالی و پافشاری بر اجرای توافقات موجود لازم است. تمام این اقدامات باید با ازطریق دو نماینده ویژه پی گرفته شود: یکی برای ایران و دیگری برای مناقشه اسرائیل و اعراب.

اکنون این معامله بزرگ قابل تصور می شود. واشنگتن ازطریق مذاکرات مستقیم و رده بالا، تهران را به تجدیدنظر درباره اولویت هایش می خواند. روسیه به عنوان پشتیبان کلیدی تهران به کمک می آید. بروس ریدل و گری سامور در مقاله شان اشاره می کنند برای وارد کردن مسکو به بازی، باید از تلاش برای ملحق کردن اوکراین و گرجستان به ناتو خودداری کرد و طرح استقرار سپر دفاع موشکی را کنار گاشت.

استیون ای کوک و شلبلی الهامی، برداشتن گام های دیگری را برای کاهش نفوذ ایران پیشنهاد می کنند. این اقدامات شامل دور کردن سوریه به عنوان متحد از تهران به کمک تعمیق روابط آمریکا با دمشق و واداشتن اسرائیل به استرداد بلندی های جولان از طریق مذاکراتی می شود که با میانجیگری ترکیه در حال انجام است. پائین کشیدن حماس از قدرت با آوردن این گروه تحت پوشش دولت فلسطینی و اعمال فشار برای رفع محدودیت های کشور فلسطین، دور کردن لبنان از حزب الله به کمک پیشبرد اتحاد ملی و درگیر کردن این کشور در فرآیند صلح با اسرائیل از جمله اقدامات دیگر هستند. البته تمام این مقولات قبل از آغاز حمله نظامی اسرائیل به غزه تهیه شده اند. جنگ کوچکی که خود نشان می دهد چرا این منطقه خشونت زده است و ممکن است طرز تفکر تهیه کنندگان مقاله ها را تغییر بدهد، شاید هم ندهد.
خاورمیانه غنی از حقایق عجیب است. با اینکه معلوم نیست این طرح ها به موفقیت می رسند یا خیر، احتمالاً بسیاری از آنها به بوته آزمایش سپرده خواهند شد. “برقراری دوباره توازن” مقدمۀ بسیار مفید و خواندنی برای فکر کردن به پشت پرده تغییرات پیش رو خواهد بود.

منبع: نیویورک تایمز- 16 ژانویه