چرا در نقل خاطرات به مردگان
استناد می‌کنید؟

نویسنده
جلال یعقوبی

» مشکلی به نام خاطرات هاشمی‌رفسنجانی

خاطرات هاشمی‌رفسنجانی مشکل ساز شده است. اهمیت خاطرات رفسنجانی در جمهوری اسلامی آنقدر هست که حتی در انتخاب سیدعلی خامنه‌ای به رهبری نیز نقشی اساسی داشته، اما اکنون این خاطرات دیگر مفید یا مطلوب نیست.

چند روز پیش در مراسم بزرگداشت همسر روح الله خمینی، اکبر هاشمی رفسنجانی باز هم خاطره‌ای نقل کرد که خشم رقیبان او را برانگیخت. او در خاطره جدید خود گفت: “در سال ۸۴ یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم، چرا که دولت آقای خاتمی بود و من گفتم نمی‌آیم اما سخنرانی‌ها و ملاقات‌ها بود. همسر امام مرا خواست و به من گفتند امام این انقلاب را به دست شماها سپردند آیا شما می‌دانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبت‌های همسر امام سبب شد من قبول کردم و پذیرفتم.”

 او همچنین به ذکر خاطره‌ای از پایان جنگ هم پرداخته و گفته بود: “امام به این نتیجه رسید که باید تا قبل از خودشان جنگ را تمام کند البته گفتند جام زهر را نوشیدم اما دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند که جام زهر برای من شیرین شد.”

هر دوی این سخنان واکنش تند مخالفان را به دنبال داشت. ابتدا پروین احمدی نژاد، خواهر محمود احمدی نژاد با ذکر خاطره‌ای در برابر خاطره هاشمی نوشت: “خرداد سال هشتادو پنج در سالروز وفات حضرت امام خمینی (ره) دکتر احمدی نژاد به اتفاق چند نفر دیگر از جمله اینجانب، به منظور دیدار با همسر مکرمه حضرت امام در جماران حضور یافتند. نکات قابل اشاره از آن دیدار و مسایل بعدی: خانم در مقابل خدمه و برخی از اعضای خانواده، خوشحالی خود را از انتخاب دکتر اینگونه ابراز کردند که در زمان انتخابات گفته بودند اگر دکتر رای بیاورد، شیرینی انتخاب، مهمان من باشید و هرچه می خواهید غذا از بیرون تهیه کنید. ایشان می گفتند به خادمه منزل گفته ام تلویزیون را برای من فقط در صورت سخنرانی دکتر و یا مقام معظم رهبری روشن کنید.”

حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز در یادداشتی به هر دو بخش نقل شده از خاطرات هاشمی‌رفسنجانی اعتراض کرد: “چرا جناب هاشمی رفسنجانی در نقل خاطرات و مسائل گذشته به درگذشتگان استناد می‌کنند که پی بردن به صحت و سقم آن نیازمند دسترسی به آنان است و این دسترسی امکان‌پذیر نیست؟ آقای هاشمی پیش‌از این هم از قول حضرت امام(ره) نقل کرده بودند که آن بزرگوار مخالف شعار مرگ بر آمریکا بوده‌اند! که البته آثار مکتوب و مضبوط حضرت امام (ره) با آنچه آقای هاشمی به آن حضرت نسبت داده‌اند کاملا مغایر و متضاد است. در اظهارات دیروز هم سخنانی را به همسر امام نسبت داده‌اند که مراجعه و پرس و جو از آن مرحومه نیز امکان‌پذیر نمی‌باشد!”

 مدیر کیهان ضمن نقد خاطره او از همسر خمینی به موضوع پایان جنگ نیز اشاره و اضافه کرده بود: “این روزها برخی از پژوهشگران تاریخ معاصر با استناد به رخدادها و اسناد سال‌های پایانی جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام(ره)، نتیجه می‌گیرند که جناب هاشمی رفسنجانی در زمینه‌سازی برای پذیرش قطعنامه و به تعبیر حضرت امام «نوشیدن جام زهر» نقش ویژه و مؤثری داشته است. که بدون قضاوت درباره آن و با اعتقاد به اینکه همه تصمیم‌های حضرت امام(ره) ریشه الهی داشته و با مصلحت‌اندیشی برای اسلام و انقلاب اتخاذ شده بود. به نظر می‌رسد آقای هاشمی با انتساب این جمله به امام راحل که «دو سه‌ماه پس از جنگ به خود من گفتند جام زهر برای من شیرین شد»! در پی رفع اتهام از خود بوده‌اند.”

شریعتمداری همچنین نوشته بود: “سخن مورد اشاره آقای هاشمی در متن و محتوای خود این مضمون را نیز القاء می‌کند که اگرچه پذیرش قطعنامه برای امام راحل(ره) به منزله نوشیدن جام زهر بوده است ولی تلاش آقای هاشمی در زمینه‌سازی برای پذیرش آن- بخوانید جام زهر- از دوراندیشی و درایت بیشتر ایشان نسبت به حضرت امام(ره) حکایت می‌کند! و حاکی از آن است که حضرت امام(ره) چند ماه بعد از نوشیدن جام زهر به درایت آقای هاشمی پی برده و - به قول ایشان- متوجه شیرینی و حلاوت آن شده‌اند!”

علاوه بر مدیر کیهان، سیدحمید روحانی‌زیارتی نیز در گفتگویی با خبرگزاری مهر به انتقاد از هاشمی‌رفسنجانی پرداخت و گفت: “همچنان که می دانیم یکی از شگردهای آقای هاشمی تحریف تاریخ است و در خاطراتش از این حرف ها فراوان گفته است.”

 او اضافه کرد: “کاش آقای رفسنجانی توضیح می داد که چرا پذیرش قطنامه برای امام جام زهر بود و بعد بگوید چه حادثه ای اتفاق افتاد که این جام برای امام شیرین شد.”

 او تاکید کرد: “رهبر کبیر انقلاب از پذیرش این قطعنامه رنج می کشید و آن را جام زهر نامید و انسان با ذره ای تعقل و درک درست در می یابد که چنین سخنی، چقدر نابجا و نادرست است.”

با اینهمه، برخی نیروهای سیاسی هوادار دولت، به دفاع از خاطره‌گویی هاشمی‌رفسنجانی و تاکید بر درستی آن پرداختند. علی مطهری، نماینده تهران، به خبرگزاری آنا گفته : “ما باید به کسی مثل آقای هاشمی که از یاران امام خمینی بودند اعتماد و خاطرات او را مورد قبول کنیم و الا اساسا باید در اصل انقلاب شک کرد.”

آیت‌الله محمدرضا رحمت، از اعضای دفتر آیت‌الله خمینی هم تاکید داشت: “همین نقل‌قولی که آقای هاشمی می‌گوید درست است. ولی باید دقت شود که نه آقای هاشمی و نه خانم ثقفی در این موضوع نام کسی را بیان نکردند، حال چرا یک عده این را به خود نسبت می‌دهند که همه چیز را مشخص می‌کند. یعنی اینها می‌دانند و خبر دارند که چه شده و چه اتفاقی افتاده است.”

این اولین بار نیست که خاطرات هاشمی‌رفسنجانی مساله ساز می‌شود. در سال‌های اخیر، هرگاه که خاطره‌ای از او منتشر ‌شده، منتقدان اش را خشمگین ‌کرده است.

روزنامه وطن‌امروز، که به جبهه پایداری و آیت‌الله مصباح یزدی، رقیب سرسخت هاشمی‌رفسنجانی نزدیک است، اردیبهشت سال گذشته نوشته بود: “چرا هاشمی چنین می‌کند؟ چرا وب‌سایت هاشمی در نقل خاطرات ۳۰ و ۴۰ سال پیش او دقیقا با جرس و رادیوفردا هماهنگ می‌شود و همان خاطره‌ای را از انبان ـ ظاهرا بی‌پایان- خود بیرون می‌کشد که آنها برای پیشبرد پروژه‌شان به آن نیاز دارند؟ چرا هاشمی، دقیقا سر وقت، با کسانی ملاقات می‌کند و حرف‌هایی می‌زند که ضدانقلاب سخت بدان نیازمند است؟ چرا مدت‌هاست حتی یک جمله که به دل بنشیند از هاشمی نه درباره امام، نه انقلاب و نه رهبری نشنیده‌ایم؟ چرا هاشمی در بی‌بی‌سی متصل تیتریک است اما روزنامه انقلابی چاپ داخل هر چه خبر اظهارات او را به آب ویرایش می‌شوید و کنار اسمش لقب و عنوان اضافه می‌کند، باز یک پاراگراف قابل چاپ از آن بیرون نمی‌آید؟”

علت این نگرانی و خشم چند ماه بعد آشکارتر شد. سایت صراط وابسته به سپاه پاسداران، اواسط مرداد ماه گذشته، از اینکه پایگاه رسمی هاشمی‌رفسنجانی در یکی از خبرها، او را “جایگاه اسرار نظام” خوانده، انتقاد کرده و پرسیده بود: “چرا هاشمی، هشدار سینه پر از اسرار خود را می دهد؟”

 نویسنده گزارش اضافه کرده بود: “نوع ادبیات مطرح شده از سوی سایت هاشمی به گونه ای است که او منتی بر سر نظام گذاشته که اسرار مهم را تا به حال افشا نکرده است و در صورت تشخیص(!) برخی از آنها را افشا می‌کند.”

به نظر می‌رسد که مهمترین نگرانی هواداران سیدعلی خامنه‌ای از هاشمی‌رفسنجانی در همینجا است. سال گذشته، سایت هاشمی‌رفسنجانی بخشی از سخنان محرمانه او در سال 1368 و بعد از انتخاب خامنه‌ای به رهبری را منتشر کرد که در آن گفته بود: “امام، راه را درست باز کردند، اصل مساله را حل کردند و به گونه هایی که ما گفتیم و شما شنیدید، ایشان راه را نشان ما دادند، اما معذوراتی داشتند که این معذورات مانع صراحت ایشان بود. شاید نمی خواستند در تاریخ، یک بدعتی بشود که همیشه رهبری را رهبر قبل تعیین بکند و بگذارند به روال قانونی خودش انجام بشود، لذا با صراحت نمی گفتند. شاید معذوراتی داشتند از اینکه بالاخره شخصیت های بزرگوار و عظیم علمی و عملی که ما در کشور داریم با تصریح امام ممکن است مسایلی از لحاظ توقعات و… به وجود بیاید، این هم منظور دیگری بود. اما ایشان به نظر می رسید که مصمم بودند به یک نحوی این مطلب را به ماها برسانند.”

این سخنان نقش هاشمی‌رفسنجانی در رهبری سیدعلی خامنه‌ای را آشکارتر کرده بود.