بهترین راه مقابله با ایران

نویسنده

راجر استرن

ایران در بحرانی به سر می برد که بر اثر آن صادرات نفت این کشور در سال 2015 به صفر می رسد. چگونه کشوری که سومین صادر کننده نفت جهان است، صادراتش سالانه معادل 10 تا 12 درصد کاهش خواهد یافت؟

زیر ساخت های صنایع سنگین ایران برای حفظ بازدهی خود باید تعمیر و نگاهداری شوند. اصلی که در مورد صنایع نفت هم مصداق دارد چرا که بازده چاه های نفت هر سال کاهش می یابد. اگر چاه های جدیدی برای جایگزینی این کاهش وارد مرحله عملیاتی نشود، تولید افت خواهد کرد. و این همان اتفاقی است که به علت عدم سرمایه گذاری در ایران خواهد افتاد. چرا؟

از دید حکومتگران ایران بازده سیاسی کوتاه مدت سرمایه گذاری در نفت صفر است. آن ها نمی خواهند 4 تا 6 سال در انتطار بازده یک چاه بمانند. بدین ترتیب جمهوری اسلامی به عوض سرمایه گذاری مجدد بخشی از درآمد نفت در این صنایع، ترجیح می دهد آن را صرف هزینه های تشکیلات دولتی ناکارآمد کند. در همین حال حفظ سطح اشتغال در صنایع زیانده دولتی برای رژیم حیاتی است.

عامل دیگری که درآمد ناشی از صادرات نفت را تهدید می کند افزایش تقاضای داخلی است. این تقاضا نه تنها افزایش بلکه در حال انفجار است، و عامل اصلی آن هم یارانه سرسام آور برای مصرف بنزین و عرضه آن به قیمت 9 سنت است. این ارزانی و وحشت دولت از دست زدن به آن ، باعث رشد 6 درصدی مصرف در سال شده است که یکی از بالاترین رشد ها در دنیا است.

بنا بر این حکومت اسلامی شمع را از دو سر آن آتش زده است: تولید کمتر و مصرف بیشتر و بیشتر. بن بست سیاسی و اقتصادی به شیوه شوروی سابق عملادست یابی به هرگونه راه حل را غیرممکن کرده است.

جمهوری اسلامی می تواند راه را برای سرمایه گذاری خارجی در صنعت بگشاید، دولت هم از این راه بیش از 70 درصد درآمد خواهد داشت اما چنین کاری صورت نمی گیرد و اگر هم دولت شروع کند شوقی برای آن وجود ندارد.

هر چند علائم یک بحران نفتی در ایران بسیارو آشکار ست ولی نه دولت بوش و نه مخالفین جمهوری اسلامی به آن توجه ندارند. حتی اصرار ایران بر برنامه هسته ای خود، که از نظر ایالات متحده پوششی است برای تولید تسلیحات هسته ای، نشانه ای از افت تولید نفت است.

دولت ایالات متحده ادعا می کند دولتی به ثروتمندی دولت ایران با درآمد های نفتی نیازی به انرژی هسته ای ندارد. هر چند ایران به دلیل مخفی نگاه داشتن برنامه هسته ای خود مقصر است ولی این تقصیر نباید باعث شود که ادعا کنیم تمامی ادعا های ایران بی پایه است.

در عالم واقع اکثر نیروگاه های برق ایران نفتی یا گازی هستند. انرژی ناشی از نیروگاه هسته ای که روسیه در حال تکمیل آنست، مقداری از نفت را هم آزاد خواهد کرد تا صادر شود. تعمیر نیرو گاه های کهنه ایران کمتر از ساختن نیروگاه های هسته ای کار نمی برد. در این جاست که آماده شدن نیروگاه هسته ای نوعی یارانه غیر مستقیم به شمار رود که روسیه به ایران می پردازد.

از سوی دیگر سرمایه گذاری در ایران آنقدر نگران کننده شده و جذابیت خود را از داده که حتی دولت های تشنه انرژی نیز از آن دست شستند. مانند شرکت ژاپونی اینپکس که به تازگی قرارداد هفت ساله خود را در دشت آزادگان ترک کرد. اگر ایران شرایط بهتری فراهم می کرد امروز نفت آزادگان به بازار آمده بود.

نشت نفت نشانه دیگری از مشکل صنعت نفت ایران است. بر اساس گزارش یک روزنامه دولتی در ایران میزان این نشت حدود 6 درصد کل تولید است.

این شیوه اداره اقتصاد باعث می شود پول و نفت هر دو به هدر روند. برای دولتی مثل دولت احمدی نژاد مشکلات صنعت نفت ایران خبر خوش به شمار می آید. حتی تصمیم شورای امنیت سازمان ملل برای مقابله با ایران نیز علامت خوبی به شمار می آید. لیکن خسارتی که ایران به خود می زند به مراتب بیشتر از هر گونه تحریم اقتصادی است. تحریم ایران ممکن است عملا باعث روی گردانی مردم ایران از دولت های مخالف نظام شود و رسانه های حکومتی تحریم ها را دلیل مصائب اقتصادی جا بزنند.

در حالی که واقعیت این است که حکومت دینی در نابود ساختن اقتصاد ایران موفق بوده و بهترین راه آن است که آن ها به حال خود گذاشته شوند تا کارشان را به پایان برسانند. حمله به ایران باعث فرار رژیم از زیر بار مسئولیت فاجعه اقتصادی کشور می شود. از آن بدتر چنین حمله ای باعث وحدت ایرانیان در پشت سر دولت هوادار تروریسم خواهد شد. به این دلیل شاید بهترین کار در مورد ایران هیچ کاری نکردن باشد.

منیع: هرالد تریبون ، 8 ژانویه