ایرادات بنی اسرائیلی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

هی ما هیچ حرفی نمی زنیم، هی این فرج دهانش می گشاید، یا آن دهان فرجش را می گشاید و دوباره تخم دوزرده ای نثار تاریخ بشریت و سینما می کند. فرج سلحشور که در حالت بیماری شدیدا اصرار دارد، همانطور که تا امروز با کمک مسئولان محترم به تاریخ ایران و اعتقادات مردم لطمه زده است، بقیه عمر بیهوده اش را هم برای آبیاری سایر تپه های بازمانده تاریخ صرف کند، دیروز خبر داد که حالش خوب است و قصد دارد فیلم “موسی” را حتما بسازد.

این فرج گشاده نگران، اعلام کرد که فیلم “رستاخیز” احمدرضا درویش که هنوز آن را ندیده حتما فیلمی در راستای فتنه است: “فیلم را ندیدم اما معتقدم رستاخیز فیلمی است که در جهت اهداف فتنه سال ۸۸ و تحریف مفاهیم حقیقی واقعه عاشورا ساخته شده است نه ترویج این رویداد و واقعه مهم تاریخی” یعنی با این یک نظر کل تاریخ بشر مدیون این نوع فرج خواهد بود. همچنین گفته است که فیلمنامه سریال “موسی” را نوشته است و قصد دارد به زودی تاریخ یهودیت را هم ضایع کند. فرج گفته که بعضی افراد مغرض و نادان فیلمنامه اش را پر از اشکال ارزیابی کردند، در حالی که این فیلمنامه هیچ ایرادی ندارد. فرج گفته که این قصد دارد این فیلمنامه را به جای کمک گرفتن از فیلمنامه نویسان با کمک چهل مجتهد و محقق تاریخ بنی اسرائیل تمام کند و برای ساخت آن به جای عوامل تولید فیلم از مومنان استفاده خواهد کرد. ما بررسی کردیم و از طریق یک منبع نسبتا آگاه اشکالاتی را که متخصصین تاریخی روی فیلمنامه این فرج گرفتند، به دست آوردیم.

یک، در فیلمنامه فرج آمده که “بنی اسرائیل گروهی اصلاح طلبان قوم یهود بودند که بعد از دزدیده شدن صندوق جالوت توسط شورای نگهبان بنی اسرائیل، فتنه راه انداختن و با لباس سبز به صحرای بنی اسرائیل ریختند و همه جا را آتش زدند.”

دو، در فیلمنامه فرج آمده است: “داوود نبی با وجود اینکه پادشاه بنی اشرائیل بود، چون صدای خوبی داشت، قصد داشت اولین کنسرت بنی اسرائیل را برگزار کند که جبرئیل از طرف وزارت ارشاد بر وی نازل شد و به او گفت اگر صدات دربیاد خودم خفته ات می کنم.”

سه، در فیلمنامه فرج گفته شده: “اینکه گفته شده شاه سلیمان نبی مسجدالاقصی را ساخته شایعه است، و این مسجد را اجاره کرده بود، و چون پول اجاره را نداده بود، حکم تخلیه بنی اسرائیل را گرفته بودند، ولی آنها به زور مسجد را متصرف شدند و لذا کلا محل غصبی است و نابود باید گردد. “

چهار: در فیلمنامه فرج آمده که: “یهودا که قبل از رسیدن به قدرت مسئول کتابخانه ملی بنی اسرائیل بود، در سفر به فنیقیه، با یکی از عوامل قبطیان به نام جرجی صاروص ملاقات کرده و تصمیم گرفته بود برای نابودی دین الهی اولین رشته علوم انسانی را در دانشگاه بیت المقدس راه بیاندازد که با مخالفت حضرت ابراهیم که از مشهد آمده بود مواجه شد.”

پنج: در فیلمنامه فرج آمده: “صندوق عهد که شش نماینده خداوند نگهبانش بودند، و قرار بود از طریق آن میان پسران یعقوب انتخابات برگزار شود، توسط اصلاح طلبان بنی اسرائیل دزدیده شد و آنها ادعای تقلب کردند و یک هفته در بیابان سینا راهپیمایی می کردند، تا خداوند بر آنان توفان و گاز اشک آور نازل کرد. و وقتی مومنین آنها را شکست دادند، خداوند نان و ساندیس برای آنان فرستاد.”

شش: در همین فیلمنامه نوشته شده: “عزیز مصر بعد از اینکه دیده بود زلیخا به یوسف گیر داده، یوسف را به تیم بارسلونا به پنج میلیون دلار فروخته بود، اما یوسف حاضر نشده بود وارد میدان شود و دائم روی صندلی ذخیره نشسته بود، و خداوند به همین دلیل توفانی بر اسپانیا نازل کرد و کلا بازیهای یوفا به مدت هزار سال تعلیق شد.”

هفت: در فیلمنامه فرج آمده است که “خداوند بنی اسرائیل را از خوردن آب رودخانه نیل منع کرده بود، و کلا گفته بود جز کیک و ساندیس چیز دیگری حق ندارید بخورید، اما بنی اسرائیل بعد از اینکه با کمبوجیه توافق کردند، بعد از اینکه خرشان از روی پل اسوان روی نیل گذشت، توسط دونالد کوچکترین فرزند شموئیل اولین همبرگر مک دونالد و کوکاکولای تاریخ را به جای کیک و ساندیس درست کردند. خداوند به بنی اسرائیل گفته بود: من به شما شیرو عسل می دهم و مرغ های پخته، ولی بنی اسرائیل گفته بودند ما فقط مک دونالد و کوکا می خوریم.”

هشت: در فیلمنامه فرج آمده که “یعقوب در خواب دیده بود که با خداوند کشتی گرفته و پیروز شده است، وقتی از خواب بیدار شده بود، دیده بود روی تشک است و نماینده خداوند با دوبنده ایستاده است، وقتی تصمیم گرفت کشتی بگیرد، نماینده خداوند گفته بود: ما با اسرائیلی ها روی یک تشک نمی گیریم، بنی اسرائیل تصمیم گرفتند با این بهانه فیلا را تحت فشار قرار بدهند تا سه امتیاز را به نماینده اسرائیل بدهد، ولی خداوند زلزله ای نازل کرد که کل ساختمان فیفا از روی زمین محو شد.”

نه: در فیلمنامه فرج آمده “استر یا همان ستاره، همسر خشایارشا، اولین زن صهیونیست ایرانی بود که به سینمای ایران نفوذ کرد و با همکاری خشایارشا و جریان سلطنت طلبی فحشا را وارد سینمای ایران کرد و موجب نفوذ صهیونیسم در سینمای ایران شد و در کلیه مبارزات انتخاباتی با لباس سبز علیه ولایت فقیه موضع می گرفت و با براد پیت هم روابط نامشروع داشت.”

البته اشکالات فیلمنامه فرج مذکور بیشتر از اینها بوده، ولی تا همین جای آن را به ما گفتند. امیدواریم خداوند شفای عاجل به این فرج عنایت کند.

 

ظهور و ظواهر امور

صد سال است که هی می گویند ظهور نزدیک است، سی و هفت هشت سال است که هر سال نیمه شعبان آذین می بندند و شربت می دهند و نذری و خوشحالی می کنند که امام تشریف بیاورد و ظهور کند. همین چهار پنج سال قبل بود که آقای مشائی اعلام کرده بود که آقا تا خرداد ماه یا تیر ماه ظهور می کند و سئوال اصلی موجود در خانه مشائی و احمدی نژاد و بقیه علمای منتظرالظهور این بود که آقا دارد ظهور می کند، “حالا من چی بپوشم؟” آقای رائفی پور، مسئول تولید انبوه… شعر کشور هم همین دو بیست روی قبل گفته بود: “ما اصلا نگران توافق وین نیستیم، چون ظهور نزدیک است.” و اصلا بعید نیست که با این خبرهایی که آقایان دارند و می دهند و می گویند و می گیرند و می پرسند، یک دفعه اینقدر ظهور نزدیک شده که یکهو رسیده و رد شده و حالا باید منتظر باشیم که دنده عقب بگیرد و برگردد.

البته با این وضعی که خاورمیانه دارد، و این دعواهایی که در ترکیه و سوریه و عراق و پاکستان و عربستان و بقیه نقاط مسلمان نشین که هر روز با امدادهای غیبی سر و کله ده پانزده نفر از امت مسلمان کنده می شود، معلوم نیست اگر آقا اشتباها وسط آنها ظهور کند، در جا ترتیب آقا را ندهند. من که اصلا بعید نمی دانم این داعشی ها آقا را کشف کرده باشند و نگهش دارند و بخواهند او را به عنوان اسیر بفروشند.

اصلا ممکن است این دارودسته احمدی نژاد آقا را گرفتار دکل نفتی غیب شده کرده باشند و اصولا دکل مذکور در یک جاهایی دوروبر آقاست و اصولا به همین علت است که دکل به آن گندگی غیب شده، بالاخره این داودسته احمدی نژاد که آدم نیستند، یک دفعه می بینی سر آقا را کلاه گذاشتند و گرفتارش کردند و طرف هم با این که ظهور کرده ولی پرونده اش گیر قوه قضائیه است و لب از لب واکند یکهو دیدی رفت جایی که کنسرت همنوازی نی عربی برگذار می شود.

البته دیروز مجلس قرار گذاشته که طرح تحقیق و تفحص دکل نفتی را تصویب بکند یا نکند، یعنی سئوال مهم شان این است که آیا مجلس باید در پرونده دزدی یک دکل ۷۰ میلیون دلاری که دچار امداد غیبی شده و فعلا اثری از آن نیست، وارد بشود یا نه. یعنی این نمایندگان محترم که داشتند برای یک فکت شیت و یک توافق هسته ای خودشان را به چهار قطعه مساوی تقسیم می کردند، که تازه می دانستند که کار دست دولت روحانی و ظریف است که هر خطائی داشته باشند، دزد نیستند و دروغ نمی گویند، بعد همین مجلس در مورد غیب شدن دکل نفتی دارد فکر می کند نفحص بکند یا نکند. یعنی دستمال دزدمونا بود تا حالا سی بار پیدا شده بود.

البته نه که فکر کنید این آقایان نگران پیدا نشدن دکل نفتی هستند، فکر کنم در این مدت حسابی فکر کردند که چه راههایی برای غیب کردنش وجود دارد و می خواهند دکل را بزنند به بدن برود پی کارش. یعنی سی سال دیگر اگر یک کسی در تاریخ بخواند که یک مجلس بود که ۱۷۰ نفرش رشوه گرفته بودند، صد نفرش بورسیه غیرقانونی، چهل نفرش هم پرونده اختلاس داشتند، هفت هشت تایی هم که پرونده خلاف نداشتند، مثل مطهری هر روز یک گوشه ای می بردندشان و کتک شان می زدند، راستی! معلوم شد که شش نفر از کتک زنندگان مطهری از نهادهای مربوطه بودند. البته خودمان هم می دانستیم، ولی رسما اعلام نشده بود.

 

واق واق سگ

نه اینکه ما بی ادب باشیم و بگوئیم نتانیاهو واق واق می کند، ما با هر کسی هم مخالف باشیم به او توهین نمی کنیم و بی ادبانه با او حرف نمی زنیم، ولی این نظر خود آقای ایگور لیبرمن وزیر خارجه سابق و تندروی اسرائیل است که گفته: “ نتانیاهو مثل سگ فقط واق واق می کند، ولی حمله نمی کند.” بعدش هم توضیح داده که: “بهترین راه برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران، برکناری نتانیاهو از قدرت است.” یعنی این حرف یکی از درست ترین نظراتی است که ممکن است یک اسرائیلی بدهد. بیخودی نبود که در هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، اسرائیلی ها بره کشان شان بود و با تنها بخش منطقی وجودشان افتاده بودند توی عسل. یعنی اگر یک میلیون جاسوس اسرائیلی و پنج تا وزارت جنگ اسرائیل خودشان را به قطعات مساوی تقسیم می کردند، اینقدر که احمدی نژاد با حرف هایش به آنها حال داد و اسرائیل را از بحران نجات داد، هیچ کس به این کشور کمک نکرده بود. حالا هم که بقول هاآرتض بمب اتمی به عنوان اسباب بازی بیبی از او گرفته شده و دیگر وسیله ای برای توجیه خودش در قدرت ندارد. هر روز که بیشتر بماند، اسرائیل را ضایع می کند.

البته لیبرمن هم شیپور را از دهانه گشادش می نوازد و این عمل تاریخی در شرایط آرام جز افزایش باد فتق اثری در سیاست جهان ندارد. داعش هم که فعلا با ترکیه درگیر شده و در مرز ترکیه و عراق سگ می زند و گربه می رقصد. ترکیه هم که پشت سر داعش نباشد، دیگر آب داعش افتاده دست یزید. کم کم باید بساط شان را از خاورمیانه جمع کنند و برگردند به پاریس و لندن سرزمین مادری شان و با همان فیمهای بزن و بکش سرشان را گرم کنند. البته ما ایرانی ها باید سپاسگزار نتانیاهو باشیم که اگر او نمی بود، ممکن بود توافق ایران و آمریکا بیست سال دیگر طول بکشد. فعلا هم در سنای آمریکا جان کری و اوباما مشغول توافق با سناتورها هستند. پیشنهاد می کنم برای حل مشکل سناتورهای نابغه آمریکایی یک دوره آموزشی برایشان گذاشته شود و مسائل زیر به صورت مشخص برای آنها روشن شود.

یک، آموزش جغرافیا: به سناتورها گفته شود که پنج قاره داریم، یکی از آنها آسیاست، ایران در خاورمیانه است و آن کشوری که جرج بوش به آن حمله کرده بود، عراق بود، پایتخت تهران هم بغداد نیست.

دو، بمب اتمی با خمپاره فرق دارد و حماس یک گروه فلسطینی است که قبلا با ایران نزدیک بوده، الآن به عربستان و اسرائیل نزدیک است.

سه، تروریست هایی که به آمریکا حمله کردند متولد عربستان سعودی و مصر و پاکستان بودند و مسلمانان آن مناطق که غالبا هم اهل سنت هستند وقتی عصبانی می شوند، ممکن است عملیات انتحاری بکنند یا با هواپیما بروند وسط برج تجارت جهانی، شیعه ها خیلی که عصبانی باشند، یا با دست خودشان را می زنند یا با زنجیر و معمولا ایرانی ها در دعوا کتک کاری نمی کنند، فوقش دو تا فحش می دهند که تمام می شود می رود پی کارش.

چهار، خاورمیانه جزو استرالیا نیست.