محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین طی سخنانی خواستار استفاده از “نیروهای مخلص بسیجی” برای از بین بردن بیسوادی شد.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، نقدی که در جلسه شورای هماهنگی و پشتیبانی بسیج دانش آموزی سخن میگفت، تاکید کرد: “دربرنامه ۵ ساله ششم بسیج، اولویت با بسیج دانشآموزی است و آمادگی داریم تا بیسوادی را به صفر برسانیم و در این زمینه امیدواریم وزارت آموزش و پرورش که از نیروهایی مخلص و بسیجی تشکیل شده هم کمک حال ما باشد.”
به نظر میرسد که بعد از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب و وعده ریشهکنی بیسوادی در ایران توسط سازمان نهضت سواد آموزی، “نیروهای مخلص” هنوز هم به دنبال انجام وعده سیساله هستند.
اواخر آبان ماه پرویز کوثری، معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت سازمان سوادآموزی کشور اعلام کرده بود: “تعداد بی سوادان گروه هدف در سرشماری سال ۹۰ حدود سه میلیون و ۴۵۰ هزار نفر بود، اما با توجه به گذشت چهار سال این سرشماری دیگر نمی تواند ملاک ما باشد. با توجه به پالایش های صورت گرفته تعداد بیسوادان شناسایی شده تاکنون که اطلاعاتی از قبیل اسم، روستا، شهر و آدرس آنها را در اختیار داریم حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر هستند. پیش بینی می شود حدود ۵۰۰ هزار بی سواد دیگر نیز در کشور وجود داشته باشد که می توانند به این جمعیت اضافه شوند.”
او در عین حال تاکید داشت که خارج از گروه هدف ۱۰ تا ۴۹ ساله این سازمان تعداد بیسوادان بسیار بیشتر است. “بیش از شش میلیون بی سواد در رده سنی بالاتر از ۴۹ سال در کشور وجود دارد. این افراد جز گروه هدف ما محسوب نمی شوند و این گروه تنها در صورتی که تمایل به آموزش داشته باشند آموزش داده می شود.” به این ترتیب میتوان گفت که بر اساس آمار رسمی نزدیک به ده میلیون نفر بیسواد در ایران وجود دارد.
در اسفند ماه سال گذشته نشستی درباره مشکل سوادآموزی در ایران برگزار شد که در آن علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش از مشکل رجعت به بیسوادی خبر داده و گفته بود: “بسیاری از افراد در کلاسهای سوادآموزی آموزش میبینند و باسواد میشوند اما به دلیل عدم استفاده و فاصله گرفتن از مطالعه و عدم مراجعه به کتب و نشریات، به بیسوادی رجعت کردهاند. لازم است سازمان نهضت سوادآموزی علاوه بر موضوع سوادآموزی، برنامهریزیهای لازم را برای جلوگیری از رجعت به بیسوادی، داشته باشد. باید توجه داشت راه اصلی مبارزه با بیسوادی جلوگیری از تولید بیسواد است.”
همچنین علی باقرزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان نهضت سوادآموزی هم در آن جلسه تاکید داشت: “تعداد افراد بیسواد و کم سواد زیر 50 سال هنوز بالاست و شماری از کودکان تا قبل از پایه سوم از چرخه آموزش خارج میشوند. امروز امر سوادآموزی سختتر و هزینهبرتر از گذشته و تعریف از حداقل سواد فرق کرده است.”
در شهریور ماه سال ۱۳۹۳، عطاءالله سلطانیصبور رئیس کمیته آموزش و پرورش مجلس، از وجود میلیونها بیسواد در کشور خبر داده و گفته بود: “با توجه به این شرایط، آموزش و پرورش باید ابتدا همه مسیرهای ترک تحصیل را بسته و فرد را مجبور به درس خواندن کند.” او تاکید داشت: “متاسفانه امروزه ۱۰ میلیون از جمعیت کشور بیسواد هستند که این آمار نگرانکنندهای برای کشور به شمار میرود در حالی که این تعداد بیسواد درخور نام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیست.”
در همان روزها، حجتالاسلام سیدمحمدباقرعبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، با انتقاد از رشد آمار بیسوادی در کشور گفته بود: “عملکرد سازمان نهضت سوادآموزی و وزارت آموزش و پرورش در چند سال اخیر برای کاهش آمار بیسوادی مطلوب نبوده است.”
به نظر میرسد که برنامه پر سر و صدای سواد آموزی در ایران که با دستور آیتالله خمینی و در ماههای آغازین پیروزی انقلاب ایران آغاز شد، کاملا شکست خورده هزینههای هنگفتی که در این زمینه صرف شده بی نتیجه بوده است.
در تیرماه سال ۱۳۹۳، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی از عدم همکاری سازمان صدا و سیما برای ترویج آموزشهای فراگیر سوادآموزی انتقاد کرده و درباره هزینه باسواد کردن هر یک نفر گفته بود: “هماکنون در کشور برای با سوادکردن یک نفر میانگین 550 هزار تومان هزینه میکنیم که اگر یک فرد خانواده بیسواد باشد و دیگر اعضا به او آموزش خواندن، نوشتن، حساب کردن و روخوانی قرآن را حتی در حد کلمه کلمه خواندن بدهند، همین هزینه را به آن خانواده میدهیم.”
علاقه سازمان بسیج برای وارد شدن به این موضوع را با یک حساب سرانگشتی هم می تاوان فهمید. چنانچه فرض کنیم بسیج بخواهد تنها یک میلیون نفر از تعداد ده میلیون بیسواد در ایران را آموزش دهد، حدود پانصد و پنجاه میلیارد تومان بودجه نیاز خواهد بود که البته پرداخت آن به بسیج میتواند فواید دیگری هم داشته باشد.